در آستانه بازگشایی مدارس، بازار کفش چهارراه آزادشهر روزهای پررونق خود را پشت سر میگذارد. خانوادهها همراه فرزندانشان مشغول خرید کفش مدرسه هستند و بسیاری از والدینی که اکنون دارند برای بچههایشان از این بازار خرید میکنند، سیسال پیش خودشان کودک یا نوجوانی بودهاند که کفشهایشان را از اینجا خریدهاند.
مغازهدارها هم در خاطر دارند که چطور لابهلای مغازهها، خانههای ویلایی بوده است که در باغچهشان درختهای توت و دیگر میوهها خودنمایی میکردهاند. حدود سال ۷۵ که فروشگاه پوشیران باز شد، بازار پوشاک و کفش آزادشهر رو به توسعه رفت، بهطوریکه بیشتر کسبه فعلی، رونق امروزشان را مدیون آن فروشگاه میدانند.
سراغ قدیمیهای بازار کفش را که میگیریم، میرسیم به اسکندر دانشمند که مغازهاش در حاشیه امامت، روبهروی پارک ملت قرار دارد. او که سال۶۹ مغازهاش را از خیابان آبکوه به اینجا منتقل کرده است، تعریف میکند: آن زمان من جوانی سیوپنجساله بودم. خدا خیرش دهد پیرمردی را که نامش در خاطرم نیست؛ مرا راهنمایی کرد و گفت اگر مغازهات را سمت چهارراه آزادشهر ببری، آینده خوبی دارد. من هم آمدم اینجا و خداراشکر پشیمان نشدم.
آن زمان او تنها مغازه کفشفروشی روبهروی پارک ملت را داشته است. یک مغازه کفشفروشی هم آن سمت چهارراه آزادشهر در خیابان آذر آن زمان کار میکرده است.
به گفته او، آن موقع این محدوده را با نام آزادشهر میشناختند و نام «امامت» بعدها روی آن گذاشته شده است. جدولکشی و نامگذاری بولوار امامت هم از حدود سال ۷۱ به بعد انجام شده است.
دانشمند ادامه میدهد: آن موقع بهجای خیلی از این مغازهها، خانههای ویلایی بود که در باغچههایشان درخت میوه داشتند. مغازهدارهایی که با همسایهها صمیمی بودند، فصل میوه میرفتند از خانه همسایه توت، انجیر، توتفرنگی و... میچیدند.
او سعی میکند تکوتوک مغازههای آن زمان را به یاد آورد. املاکی، در و پنجرهسازی، قصابی، لوازم خانگی، نمایندگی آجر سفال، مواردی است که در خاطرش میآید و میگوید: از سال۷۵ به بعد، بازار پوشاک در محدوده آزادشهر رونق یافت و از سال۸۰ به بعد، بورس کفشفروشها شد.
براساس گفتههای او بازار کفش از همین سمت حاشیه امامت که روبهروی پارک ملت قرار دارد، شروع شده و از سال ۸۰ به سمت بولوار معلم کشیده شده است. مشتریانی دارد که سال۶۹ کودک بوده و از او خرید میکردهاند و اکنون همانها کفشهای بچههایش را از دانشمند خریداری میکند.
این کاسب قدیمی تعریف میکند: سال۷۰ که یکی از کسبه، مغازه این محدوده را به مبلغ ماهی ۱۰هزارتومان اجاره کرده بود، دیگران به او بد و بیراه میگفتند که چرا باعث افزایش مبلغ اجارهها شده است. اکنون نرخ اجارهها بیشاز ۴۰-۳۰میلیونتومان است که برای مغازههای بزرگتر تا ۱۰۰میلیون تومان میرسد.
او که سالها کفشدوزی کرده است، ادامه میدهد: در گذشته خانمها خیلی کفش پاشنهدار و بهاصطلاح تقتقی میپوشیدند، اما اکنون آگاه شدهاند و، چون به سلامت و راحتی خود اهمیت میدهند، بیشتر کفشهای اسپرت و بدون پاشنه میپوشند.
همچنین به نظر دانشمند، کفشهای قدیم سادهتر بوده و تنوع کمتری داشته است.
علیاصغر فرشچی از دیگر کفشفروشهای قدیمی بازار امامت است. او که ۲۲سال پیش مغازهاش را دایر کرده است، میگوید: آن زمان دکور مغازهها سادهتر بود و رنگ و لعاب اکنون را نداشت. هیچکدام از طلافروشهای نزدیک چهارراه آزادشهر هم نبودند. به گفته او ابتدا بازار پوشاک رونق گرفته است و بعد کفشفروشها آمدهاند.
به نظر فرشچی و خیلی دیگر از همکارانش، فروشگاه پوشیران آن زمان باعث رونق بازار آزادشهر شده است. بعد از پوشیران، بازار پوشاک رونق گرفت، سپس چند فروشگاه بزرگ دیگر هم باز شد و بهتبع اینها، بازار کفشفروشها بهسمت بورسشدن رفت.
او به رشد تولیدیهای کفش مشهد در این سالها اشاره میکند و میگوید: تولیدیهای مشهد در این سالها بهویژه درزمینه تولید کفش زنانه و مردانه رشد خیلی خوبی کردهاند، بهطوریکه حتی به دیگر شهرها هم کفش صادر میکنند. بخشی از کفشهای بازار آزادشهر نیز محصول همین تولیدی هاست.
شاگردها، از قدیم پای ثابت این بازار بودهاند و خیلی از کسبه کنونی، شاگردان چندسال پیش آن هستند؛ البته به نظر فرشچی از وقتی اسنپ راه افتاده، تعداد شاگردها کمتر شده است.
حمید ثابتی که از دیگر کسبه این صنف است، اعتقاد دارد جوانان امروز بیشتر بهسمت مشاغل فنی گرایش پیدا کردهاند و کمتر به شاگردیکردن برای مشاغلی همچون کفشفروشی دل میدهند.
به گفته او فرهنگ و سبک زندگی مردم هم عوض شده است؛ زیرا در گذشته، تابستانها بسیاری از نوجوانان متقاضی کار در مغازهها و کفشفروشیها بودند، اما اکنون خود والدین چنین رویکردی ندارند. بچهها هم راحتطلبتر از این هستند که دنبال کار باشند. البته هزینههای اجاره و سرمایه اولیه راهاندازی کسبوکار هم آنقدر زیاد است که عدهای دیگر، چارهای جز شاگردی ندارند.
شاگردان این بازار اگر حرفهای و قابل اعتماد باشند، ماهیانه حدود ۱۰میلیونتومان حقوق میگیرند، افراد تازهکار هم دریافتیشان حدود ۳ میلیونتومان است.
ثابتی این بازار را جزو بازارهای بورس کفش مشهد عنوان میکند و میگوید: بیستسال پیش، مشتریان زیادی از طرقبه، شاندیز و قاسمآباد داشتیم، اما اکنون خیلی از ساکنان آن محدودهها از بازارهای بومی خودشان خرید میکنند. البته بهطورکلی بازار کفش آزادشهر یک بازار شناختهشده در مشهد است که نهتنها از اقصانقاط این شهر، بلکه حتی از شهرستانهای اطراف مشتری دارد. زاهدانیها از دیگر مشتریان این بازار هستند.
علیاکبر موسوی به حضور زائران در این بازار اشاره میکند و ادامه میدهد: همجواری با پارک ملت باعث شده است زائران بسیاری از این بازار خرید کنند؛ البته به پای بازار رضا و دور حرم نمیرسد، اما به نوبه خودش، بین زوار شناخته شده است.
به گفته او حتی عربها و افغانستانیها از این بازار خرید میکنند، اما بهخاطر شرایط بد اقتصادی، تورم و نابسامانی قیمتها چندسال است که بازار مشتریهای بومی رو به افول رفته و هر سال بدتر از قبل میشود.
او که پانزدهسال است در اینجا مغازه دارد، دوران طلایی آن را همان دهپانزدهسال پیش میداند و میگوید: در حال حاضر این بازار نسبتبه دیگر بازارهای بورس کفش مشهد، شرایط بهتری دارد، اما در کل، تعداد مشتریهای آن هرسال کمتر از سال قبل میشود.
موسوی مغازه خالی از مشتریاش را نشان میدهد و میگوید: دهسال پیش، فصل مدرسهها آنقدر مغازه شلوغ میشد که گاهی مجبور میشدیم در را ببندیم تا مشتریهای داخل خرید کنند و بعد مشتری دیگر بیاید، اما الان همینطور که میبینید، تکوتوک مشتری داریم و بعضی همکاران حتی دستلاف نمیگیرند.