کد خبر: ۶۵۳۳
۰۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
شاعر آیینی پنجتن خیلی هم «غریب» نیست

شاعر آیینی پنجتن خیلی هم «غریب» نیست

قربان‌زاده با اسم ادبی «غریب»، چندان هم میان مخاطبان شعر‌های آیینی، غریب نیست. کتاب‌های متعددی چاپ کرده و شعرهایش را مداحان بنام هم خوانده‌اند.

 قربان‌زاده با اسم ادبی «غریب»، چندان هم میان مخاطبان شعر‌های آیینی، غریب نیست. کتاب‌های متعددی چاپ کرده و شعرهایش را مداحان بنام هم خوانده‌اند. کارش را از شعر‌های عاشقانه شروع کرده، اما وقتی با مسجد و هیئت‌های مذهبی بیشتر اُنس گرفته است، رو به شعر آیینی آورده است. برایمان از سال‌هایی که تازه وارد کار شعرگویی شده است، می‌گوید و مثل همۀ آن‌هایی که کتاب چاپ کرده‌اند، دلی پردرد دارد.

 

صفای جسم و جان از قدم‌های اول

رضا قربان‌زاده که این‌روز‌ها در مرز ۴۰ سالگی است، از فضایی سبز و باصفا به مشهد آمده است. او دربارۀ خودش می‌گوید: «متولد روستایی به نام «طبر» از توابع بجنورد از استان خراسان شمالی هستم. طبر، جایی خوش‌آب‌وهواست و مردمی شاد و مؤمن و البته شهیدپرور دارد. طبیعت سرسبز روستایم، مردمان خوبش و آداب و رسومشان در ساخت طبعی شاعرانه برایم مؤثر بوده است.»

 

شنیدن دکلمه‌ای خوب، شیفته‌ام کرد

قربان‌زاده که بیشتر با نام شاعرانه (تخلص) غریب شناخته می‌شود، دربارۀ ورودش به ساحت شعر و شاعری می‌گوید: «شاعری باعث احساس رضایت درونی در من می‌شود. اولین مشوقم برای ورود به ساحت شعر، نوار کاستی بود که در دوران نوجوانی به دستم رسید و خوانش پرهیجان شعر‌های مرحوم آغاسی را با اجرای پرتوان خودش در گوشم تکرار و تکرار می‌کرد. سبک دکلمه‌خوانی و شعرخوانی‌اش باعث شیفتگی من شده بود.»

 

عاشقی گر زین سر و گر زان سر است...

غریب می‌گوید که ابتدا عاشقانه می‌سروده است. او مجموعه‌اتفاقاتی را که باعث شد به قول خودش «تغییر صدوهشتاد درجه‌ای» بدهد، این‌گونه بیان کرد: «یکی از اتفاقاتی که افتاد، فوت پدرم بود. من به ایشان بسیار وابسته بودم. آن‌روز‌ها شرایط روحی سختی داشتم. رابطه‌ام را با هیئت و مسجد بیشتر کردم.

جو معنوی که در آن شرکت داشتم باعث شد به ساحت دیگری از شعر یعنی شعر ولایی و آیینی روی بیاورم. فضای جدید که به آن وارد شده بودم، کمک زیادی کرد تا از وضعیت بد روحی و افسردگی نجات پیدا کنم. ائمه‌اطهار (ع) حتی قبل از اینکه برایشان شعر بگویم، به من صله و شفا دادند.  

قربان‌زاده در شعرگفتنش ترک عشق زمینی کرده است. او دربارۀ سابقۀ این موضوع می‌افزاید: «اتفاقاً خیلی از شعر‌های عاشقانه‌ام تمجید می‌شد. چون ساده می‌گفتم و بحث عشق هم در میان بود، جوان‌تر‌ها خیلی استقبال می‌کردند.

اجازه بدهید صریح بگویم که ورود به شعر آیینی برای من منافع اجتماعی خوبی به‌همراه داشت. تغییر رویه‌ام، وجه اجتماعی بالاتری برای من در میان مردم و هیئت‌های مذهبی و نشست ادبی حرم رضوی و هرجایی که من را می‌شناسند، داشته است. امیدوارم در آخرت هم دستگیرم باشد.»

 

شاگردی بزرگان کارساز شد

او  خود را شاگرد اساتید متعددی معرفی می‌کند و می‌گوید: «شاگردی شاعران خوب متعددی را در کارنامه دارم. استاد امیر برزگر، استاد فنایی، استاد هادی منوری و سرکار خانم منیژه درتومیان. شب شعر‌ها و جلسات نقدی که در این سال‌ها برگزار کردند، در سطح بالایی است و می‌شود به‌جرئت گفت هم ازلحاظ عاطفی و هم محتوایی، از شب شعر‌های برتر کشور است.»

 

از عاشقانه‌ها تا نوری غریب!

قربان‌زاده چند کتاب شعر تابه‌امروز به چاپ رسانده است و تصمیم دارد این روال را ادامه دهد. او کتاب‌هایش را این‌گونه معرفی می‌کند: ««نور غریب مهتاب» آخرین کتاب شهر من است. پیش از آن عاشقانه‌های غریب را چاپ کردم.

داستان آیینی تربیتی «بازگشت» را هم به سفارش بنیاد شهید نوشتم و به میزان بالایی چاپ و توزیع شد. دو مجموعه‌عاشقانۀ دیگر هم چاپ کردم که، چون از این وادی سال‌هاست بیرون آمدم، بهتر است نامی از آن‌ها نبرم!»

 

شاعرِ کتاب‌اولی‌بودن، کار سختی است

او دربارۀ وضعیت چاپ کتاب ادبی توضیح می‌دهد: «همه از وضع امروزی نشر کتاب خبر دارند و می‌دانند که این سال‌ها با چه مرارت‌هایی همراه بوده است. وقتی با یک ناشر صحبت می‌کنید، اولین جملاتی که به شما می‌گوید، این است که اگر کتاب شما فروش بالایی داشته باشد، سرمایه‌گذاری می‌کنم. من مجبور شدم همۀ کتاب‌هایم را با سرمایه‌گذاری شخصی خودم چاپ کنم و با تلاش خودم هم آن‌ها را فروختم. هیچ کسی هم در این بخش به من کمک نکرد.»

صاحب چندین کتاب ادبی در ادامه می‌گوید: «متأسفانه شاعری که کتاب اولی یا کتاب دومی باشد، هرگز روی سرمایه‌گذاری ناشر نباید حساب باز کند. باید بگردد در جیبش و کارت بانکی‌اش و همه را بریزد به حساب نشر و چاپخانه، بلکه بتواند کتابی با تیراژ پایین چاپ کند.

ناشران هرگز ریسک نمی‌کنند. ناشران صرفاً ریسک چاپ کتاب از نویسندگان و شاعرانی را قبول می‌کنند که یقین دارند چاپ کتابش به مرحلۀ چهارم و پنجم می‌رسد.»

 

شاعر آئینی پنجتن

 

توصیه: بی‌گدار به آب نزنید

او به شاعرانی که قصد چاپ اولین کتابشان را دارند، می‌گوید: «بی‌گدار به آب نزنید. هر شعری که گفتید، واقعاً شعری که ارزش چاپ‌کردن داشته باشد نیست. حتماً به جلسات ادبی بروید و خودتان را درمعرض قضاوت شاعران دیگر بگذارید.

گفتگو‌های خصوصی با استادان و شاعران صاحب‌سبک هم لازم است و نکاتشان را بشنوید و خود را قبل از چاپ ارزیابی کنید. وقتی رسیدید به اینکه اثرتان در جمع ادبی مقبول می‌افتد، به فکر چاپ کتاب بیفتید.»

قربان‌زاده که تجربۀ سبک‌های مختلف شعری دارد، به شاعران می‌گوید: «شاعران تازه‌وارد باید از فرم‌های ادبی ساده‌تر شروع کنند و سپس به غزل و ترجیع‌بند و ترکیب‌بند و شعر سپید برسند. شعر سپید دنیای دیگری است که مرارت‌های شعر کلاسیک را برای شاعر ندارد و می‌تواند آزادتر از خود و ذهنیات شاعر روایت بدهد، اما به‌هر‌حال قانون و حساب‌وکتاب خودش را هم دارد.»

حتماً به جلسات ادبی بروید و خودتان را درمعرض قضاوت شاعران دیگر بگذارید

 

شاعری در غبار گم شد

غریب توضیح می‌دهد که سال‌ها به جلسات مختلف ادبی شهر می‌رفته و هم‌اکنون هم با این نشست‌ها در ارتباط است. او دراین‌باره گزارشی اجمالی می‌دهد: «جلسات ادبی مشهد در ابتدا که من شرکت داشتم، به نظرم نسبت به امروز پربارتر بود.

نسلی درحال شکوفایی بودند که با انرژی و توان بالا و سواد آکادمیک و احساساتی ناب شعر می‌گفتند. انجمن‌های مختلف شعری در مشهد وجود داشت. انجمن شعر پاژ، فردوسی و جوان را من می‌شناختم. آن نسل به هر علت یا عللی، آرام‌آرام از بین رفتند و این سال‌ها کمتر می‌توان از آن‌ها ردپایی پیدا کرد.

انگار هیچ‌گاه آن تحرکات و جسارت‌های شاعرانه در این شهر وجود نداشته است! جوان‌هایی که این سال‌ها وارد کار شدند، خیلی جای تجربه و خطا و آزمون در کارشان دارند.» او از قوی‌ترین جلسۀ ادبی که در مشهد برگزار می‌شود، نام می‌برد: «مهم‌ترین جلسۀ ادبی مشهد در حرم مطهر هر هفته یک نوبت با حضور بزرگ‌ترین و نامدارترین شاعران برگزار می‌شود.

من سفارش می‌کنم از این جلسه که محتوایی عاشورایی‌آیینی دارد استقبال کنند، چراکه بضاعت شعر گذشتگان و امروز ما در همین جلسه ارائه می‌شود و هر نشست آن، حکم کلاس درسی در بالاترین مرتبه‌ها را دارد.»

 

جشنواره‌های ادبی را جدی بگیریم

قربان‌زاده دربارۀ تأثیرگذاری جشنواره‌های ادبی که در سطح کشور به‌مناسبت‌های مختلف برگزار می‌شود، می‌گوید: «این جشنواره‌ها نقش مثبتی در پیشرفت روند شعرگویی در حوزه‌های مختلف سرایش دارند. جشنواره‌های شعر، پتانسیل شاعرانگی افراد فعال در این بخش را شکوفا می‌کنند.

حس، رایحه، طبع و ذوق شاعرانی که در این برنامه‌ها شرکت می‌کنند، بالنده می‌شود. آشنایی با شاعرانی از دیگرنقاط کشور، آشنایی با مجموعه‌های ادبی چاپ‌شده که تابه‌حال دیده نشده است و ارتقای نقد ادبی ازجمله‌مزایای جشنواره‌هاست.

البته باید محاسن این کار را قدر دانست و در کنارش شاعر جشنواره‌ای نشد، بلکه باید از بضاعت و محتوایی که ارائه می‌شود، استفاده کرد و در قالب ذوق شخصی همراه با جریان عمومی شعر حرکت کرد تا به جایی خاص رسید.»

 

از شعر مقاومت تا شعر آیینی

قربان‌زاده دربارۀ شعر دفاع مقدس می‌گوید: «شعر دفاع مقدس با مواجه‌شدن با مسئلۀ دفاع از حرم، جانی دوباره گرفت. بچه‌های مخلص مسجدی و بسیجی که شاعری می‌کنند، معمولا همین حوزۀ شعر دفاع را انتخاب می‌کنند و مرزهایش را نه جنگ تحمیلی، بلکه مبارزه با جهان غرب و سلطه‌گری می‌دانند.»

او دربارۀ شعر آیینی که بتواند در جامعۀ امروز، به‌اصطلاح «گل» بکند، می‌گوید: «شعر آیینی صرف البته خوب است، اما برای موفق و مطرح‌شدن شعری در ذهن امروز جامعه باید علاوه‌بر محتوای دینی از انگاره‌ها و المان‌های روز دینی هم چیزی در بطن شعر باشد که شنیده و فهمیده و راهگشا شود.»

او با اشاره به فرمایشی از مقام معظم رهبری با عبارت کلیدی «آتش‌به‌اختیار» توضیح داد: «مطابق نظر ایشان، شاعران امروزی که در بستر ارزش‌های دینی حرکت می‌کنند، باید در شعرهایشان «گریز» داشته باشند. گریز در اینجا به‌معنای وصل‌کردن معنایی واقعه‌ای دینی به رویدادی امروزی برای انتقال پیام دینی به مخاطب است. مسائل ایران، خاورمیانه و همۀ دنیا می‌تواند مایۀ شعری شاعران باشد.»

 

شعر گاهی من را می‌گوید

حس‌وحال شاعری هرجایی ممکن است به شاعر رو بیاورد. «غریب» که شاعری آیینی است، دراین‌باره می‌گوید: «بهترین شعر‌هایی که گفتم، در زیارت کربلا و زیارت امیرالمؤمنین (ع) در نجف بوده است. شعری در حرم مولای متقیان به من الهام شد که خیلی به دلم نشست.

چند سال بود که زبانم یارای شعرگفتن در مدح و منقبت امیرالمؤمنین (ع) را پیدا نمی‌کرد، اما در صحن‌وسرای امام اول شیعیان جهان، این شعر را گفتم، یا به تعبیری بر زبانم گذاشتند:‌ای دشمن علی باید خلف شوی/ یا سربه‌راه آیی وگرنه تلف شوی//دیگر درنگ مکن یک یا علی بگو/ تا غرق در عنایت شاه نجف شوی

در بین‌الحرمین هم این شعر را گفتم:

 به ما یک آسمان احساس دادند/ دلی بی‌طاقت و حساس دادند// به هر کس داده‌اند سهمی از عالم/ به ما هم حضرت عباس دادند

در جمکران به یاد مولای غایبمان این را سرودم:

تا آمدنت بهار من رنگ ندارد/ دیوان غزل‌های من آهنگ ندارد// یا مهدی موعود بیا و نظری کن// دیگر گنه از چهرۀ من ننگ ندارد

حتی گاهی در هیئت‌های مذهبی وقتی شعر می‌خوانم، شعری در همان لحظه فی‌البداهه مهمانم می‌شود. نمونه‌اش هم این شعر است:

جانم به فدای گل رویت گل نرگس/ یک عمر نشستم سر کویت گل نرگس/‌ای کاش ببارد به سرم وقت وضویت/ یک قطره زباران وضویت گل نرگس.»

 

اشعار بزرگان فراموش نشود

شاعر اشعار مذهبی دربارۀ اینکه علاقه‌مندان به شاعری در این حوزه چه کتاب‌هایی را مطالعه کنند، گفت: «اشعار استاد سازگار مخصوصاً کتاب «نخل میثم» را حتماً بخوانند. به نظرم این کتاب معجزه است. همچنین اشعار استادان سیدرضا مؤید، خوش‌چهره و شکوهی مهم است.»



حمایت از ناشر، حمایت از نویسنده است

شاعر کتاب‌های چندگانه، در پایان می‌گوید متولیان امر از ناشران کتاب حمایت کنند. وقتی از ناشران حمایت کنند، ناشر هم از نویسندگان حمایت می‌کند و اوضاع کتاب‌خوانی و کتاب‌نویسی بهتر می‌شود.




* این گزارش در تاریخ ۸ مرداد سال ۱۳۹۶ در شماره ۲۵۵ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.  

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44