آنطور که در خاطرات قدیمیهای محله امیرالمومنین (ع) روایت میشود، قدمت مسجد موسیبنجعفر (ع) به بیش از یک قرن پیش برمیگردد. آنچه در این عمر دراز، موجب شده نقل مسجد موسیبن جعفر (ع) در میان مردم مشهد دهان به دهان بچرخد، سفرههای نذری ریشهدار آن است که از حدود هفت دهه قبل، هر چهارشنبه، پابرجاست.
چهارشنبه شبها بسیاری از مردم مشهد از نیازمند و دارا در مسجد محله امیرالمومنین (ع)، دورهم جمع میشوند و میهمان اهلبیت (ع) اند. از این سفره که به نام مسجد موسیبنجعفر (ع) معروف است، دستکم میان ۲۵۰ نفر غذای نذری توزیع میشود. این سفره دنبالهدار چهارشنبه شبها حتی در روزهای کرونایی هم تعطیل نشد و غذای آن بهصورت بیرونبر بین مردم پخش شد.
یکی دیگر از سفرههای ریشهدار مسجد موسیبن جعفر (ع) که عمری ۲۵ ساله دارد به اباعبدالله الحسین (ع) اختصاص دارد. اربعین هر سال با طبخ چند تُن برنج، از حدود ۱۰ هزار عزادار پذیرایی میشود، چنانکه یکی از پرشورترین مراسم اربعین مشهد به نام مسجد موسیبنجعفر (ع) ثبت شده است.
این مسجد صد ساله تا کنون ۴ بار تخریب و دوباره بازسازی کامل شده است. در این مرمت و بازسازیها که همگی با هزینه اهالی و از سوی بچه مسجدیها انجام شده است، ۲ مرتبه سقف مسجد چوبی میماند و بار دیگر بنا به اقتضای زمانه چوبها برچیده میشوند و از آهن استفاده میشود. در مرمت بعدی با استفاده از ضربیهای جناغی آنها محکمکاری میشوند. دفعه آخر هم مسجد کامل خراب و از نو طرحریزی و ساخته میشود.
غلامرضا قارونی که پسر اولین معمار مسجد موسیبنجعفر (ع) است و ۳۰ سال مسئولیت کلیدداری مسجد را به عهده داشته ماجرای اهدای زمین و ساخت بنای اولیه مسجد موسیبنجعفر (ع) را اینطور روایت میکند: فرد ثروتمندی به نام حاج آقای برزگر ملاّک بود و تنها در محله وحدت ۴ قواره زمین با چرخ چاه یا اصطلاحا پای آب داشت. آبی که به سمت مهرآباد جاری و زمین کشاورزان از آن سیراب میشد.
حاجی برزگر شنیده بود که اهالی محله امیرالمومنین (ع) نیاز به مسجد دارند و از این رو ۲۰۰ متر از زمینش را بابت ساخت مسجد به میرزاعلیاکبر داد. میرزاعلیاکبر، متولی مسجد، پیرمرد نابینایی بود که با عصای سفید راه میرفت. زمین اهدایی حاجی برزگر از همان ابتدا صحن و حیاط داشت و حوضچهای وسط آن بود. شبها کف حوض نظافت میشد و صبحگاه از آب قنات داخل آن میریختند تا وضو بگیرند.
حاجیقارونی معمار و از صبح تا شب سر کار بود. او به محض اینکه خانه میرسید، با یکی دیگر از محلیها مشغول دیوارچینی صحن مسجد میشد و هر بار ۴ تا ۵ رَج دیوار را بالاتر میبرد. میرزا علی اکبر هم با اینکه چشمانش سویی نداشت، پرتوان در ساخت مسجد کمک میکرد.
در این میان برای سرعت بخشیدن به ساخت و ساز مسجد، از هر کس که توان همراهی داشت، درخواست میشد پای کار بیاید و بنایاوریها هر روز بیشتر میشدند و گوشهای از کار را به دست میگرفتند و به این ترتیب بنای اولیه مسجد روپا شد.