مسجد صاحبالزمان (عج) که در ابتدای گلشهر و شفیعی یک، واقع است، در حال بازسازی است، ولی هنوز حال و هوای ریشهدارش را حفظ کرده و پر است از حس خوب. با تأخیر به قرار ملاقات میرسیم. وارد میشویم، عدهای از پیرغلامان و اعضای مسجد را میبینیم که در وسط مسجد حلقه زدهاند و منتظر ما هستند.
سیداسماعیل مهرنوبیان از ساکنان اولیه قلعه کهنه گلشهر و از قدیمیهای مسجد است. رئیس هیئت ۱۴ معصوم (ع)، آشپز مسجد و رئیس هیئت امنای مسجد صاحبالزمان (عج)، در گذشته بوده است. جدا از اینها هنوز هم از دسته نیفتاده و کماکان فعال است.
از احترامی که برایش قائلاند مشخص میشود که چقدر نزد بقیه اعتبار دارد. سیداسماعیل در مناسبتها و شهادتها مراسم را مدیریت میکند. از او میخواهم خودش را معرفی کند که میگوید: «یکی از پیرغلامان سیدالشهدا (ع)» میگویم از چه زمانی در این مسجد و هیئت فعال و مسئول بودید؟
پاسخ میدهد: «زمانی که مسئول هیئت شدم آن زمان بود که مسئولان هیئتها باید به آستان قدس میرفتند و نامشان را ثبت میکردند. من هم به آستان مراجعه و اسمنویسی کردم. ساخت مسجد به سالها قبل برمیگردد و بازسازیاش در حال حاضر زیر نظر ستاد هیئتهاست. هیئت قبل از ما هم فعال بوده است. از سال ۶۲ مسئول هیئت شدم. زمانی که آمدیم اینجا روستا بود. زمین مسجد از املاک آقای برزگر بوده که آن را برای ساخت مسجد اهدا کرده است.»
سیدجواد رفاهی یکی دیگر از اعضای هیئت، در این هنگام وارد گفتوگوی من و سیداسماعیل شده است و میگوید: «طبق پرسوجوها مسجد نزدیک به ۸۰ سال قدمت دارد.»
حاج آقا حسن زواری پیش از فوتشان برایمان تعریف کردند که آقای برزگر، صاحب زمین، به ما گفت: «سنگ بردار و تا جایی که توان داری آن را پرت کن. تا هرجا که سنگ افتاد زمین مختص مسجد است و میتوانی آن را بسازی». همین اتفاق هم میافتد.
اما بین کشاورزان اختلافی صورت میگیرد و فقط ۲ بنای گلی برای برپایی نماز ساخته میشود. ۲ اتاق ثبت میشود و بعد از چندین سال بنا را توسعه داده و چوبی میکنند. بخشی از خانه حاج آقاجواد رفاهی به مسجد اضافه میشود. در زمان هیئت امنایی حاج آقا نبویان، سقف آهنی و بازسازی مسجد انجام میشود.
به دست حاج آقا نبویان ایوانی برای خانمها ساخته میشود که سقف کوتاهی داشت. تا سال گذشته ۱۲۰ متر فضا داشت. امسال که خودم جزو هیئت امنای مسجد شدم، تصمیم گرفتیم با کمک خداوند مسجد را بکوبیم و بنای جدید آن را بسازیم. امیدواریم کمک خیران را هم داشته باشیم تا بتوانیم بنای مسجد را کامل کنیم. حاج آقا نبیزاده، حاج آقا رمضانی و خودم عهد بستیم که مسجد را دوباره با کمک مردم و خیران سرپا کنیم.»
دوباره سراغ سیداسماعیل میروم، میگوید: «هیئت از دل همین مسجد درآمده و روز به روز تعداد آن بیشتر شده است. قلعه کهنه گلشهر در قدیم ۲ قسمت بود و قلعه بالا و قلعه پایین میگفتند. چند سال پیش که برای قطرهچکانی فلج اطفال در این منطقه رفته بودیم تعداد کل خانوار به دست آمد.
قسمت اول که ایرانی و مهاجر هستند حدود ۷۰ خانوار داشت. بخش دیگر هم مهاجران دیگر شهرهای ایران هستند که به مشهد آمدهاند. اکنون هم با هم هستند. اینجا معروف است به نام مسجد صاحبالزمان (عج) قلعه کهنه».
سیدجواد رفاهی هم ادامه میدهد: «حاج آقا مهرنبویان با اینکه رئیس هیئت هستند، اما مثل بقیه رؤسا نیستند که پشت میز بنشینند و دستور بدهند. خیلی وقتها خودم شرمندهشان میشوم. وقتی بنده شب کار هستم و نمیتوانم صبح کمک دستشان باشم، خود حاج آقا زمان مراسم از ۵ صبح در مسجد حضور دارد.
برنجش را خیس میکند، کارها را میکند تا ۷ و ۸ شب که مراسم شروع میشود. زمان پذیرایی مدیریت میکنند تا همه امور مرتب باشد. در بین کارها افراد بهمرور به ایشان اضافه میشوند و کمک دستشان هستند. همیشه شرمنده این بزرگواران هستیم. مسجد بر پایه این عزیزان میچرخد».
نبیزاده، روحانی مسجد، هم به گفتوگوی ما میپیوندد. او میگوید: «این منطقه سادات زیادی دارد و به نام مسجد سادات و مسجد سیدها شناخته میشود. وصلت سید با سید زیاده بوده است. حتی اهالی محل که رفتهاند و در ایام مناسبتها به هیئت برمیگردند اکثرا سید هستند.»
سیداسماعیل میگوید: «خیلی از بچههای قدیم هیئت که رفتهاند دکتر و مهندس هستند و در شرکتها و سازمانهای مختلف کار میکنند. زمان مراسم دوباره به کمک ما میآیند. مسجد ما رزمنده و شهید هم دارد».
سیدجواد رفاهی مرد مسن و محترم دیگری را که روبهرویمان نشسته است به ما معرفی میکند: «حاج آقا رمضانی خادم و سنگ صبور مسجد هستند. از زمانی که بچه بودم و چشم باز کردم ایشان خادم مسجد بودند اکنون هم از اعضای هیئت امنا هستند.
باید از زحماتشان تشکر کنیم و دستشان را ببوسیم. وقتی در مسجد مشکلی پیش میآید اولین کسی که همه به او رجوع میکنند و حرفهایشان را میزنند حاج آقا رمضانی است. کسی نمیگوید این مشکل وجود دارد و همگی با هم کمک کنیم حل شود، همه فقط به آقای رمضانی رجوع میکنند. ایشان یکی از ستونهای محکم و سنگ صبور مسجد ما هستند.»
رفاهی سپس ادامه میدهد: «در یک برهه از زمان مسجد امام جماعت نداشت. ۱۹ سال حاج آقا توسلی نماز میخواندند. بعد از اینکه ایشان رفت روحانی مشخصی نداشتیم. کسی به کار مردم رسیدگی نمیکرد.
تا اینکه به امور مساجد مراجعه کردیم و به حاج آقا رضایی گفتیم مسجد ما پدر ندارد. گفت: یعنی چی؟ گفتم یک روحانی دلسوز. آنجا خداوند لطف کرد و آقای رضایی، حاج آقا سیدامیر نبیزاده را به ما معرفی کرد. آقای رضایی گفت یک نفر هست که باید از سفر برگردد و به ایشان بگویم.
مسجد شما درآمدی ندارد که بتوانید هزینه کنید. باید کسی بیاید که دلسوز باشد و برای رضای خدا اقدام کند. الحمدا... حاج آقا سید امیر نبیزاده بعد از سفر کربلا به مسجد ما آمدند. از وقتی که ایشان روحانی مسجد ما هستند مستمعان مسجد بیشتر شدند.
جوانهای بیشتری به مسجد مراجعه میکنند. مبلغ ناچیزی که به حاج آقا میدهیم دو یا سه برابر روی آن میگذارند و هدیه برای بچههای مسجد میگیرند یا خرج مسجد میکنند. سپاسگزارشان هستیم، کمتر جایی دیدهام روحانی مسجد حال و هوای افراد محل را جویا شود. به عیادت مریض برود.
حاج آقا نبیزاده دورههای قرآنی که در محله و خانه مردم است، شرکت میکنند. همه اینها جای تشکر و قدردانی دارد.»
حاج غلامحسین رمضانی، خادم قدیمی مسجد، میگوید: «مسجد در سال ۱۳۳۱ تأسیس شده است. زمین برای حاج حسن آقای برزگر بوده است. کشاورزان حاج آقا از ایشان زمینی برای خواندن نماز خواستند. ایشان هم گفته تا هر جا که میخواهید زمین را مسجد بسازید که آنها در توانشان نبود و ۲ اتاق خشتی بنا کردند.
سالهای ۵۷ یا ۵۸ اوایل انقلاب اداره قندی در میدان شهدا بود که قند کوپنی به مساجد میداد. از شورای اسلامی برای ۱۰ کیلو قند حواله دریافت میکردیم. آنجا بود که برای مسجد نام صاحبالزمان (عج) را انتخاب کردیم. قبلا نمازخانه یا حسینیه قلعه بالا و پایین میگفتند.
از آن موقع شد مسجد صاحبالزمان (عج). از همان موقع ما در خدمت و ساخت بنای مسجد بودیم. تا قبل از سال ۵۷ هیئت امنا و سازمان تبلیغات اسلامی نبود. بزرگترها جمع میشدند و برای مساجد کار میکردند. از سال ۶۰ بود که اوقاف هیئت امنا تشکیل داد و سازمان تبلیغات اسلامی اسم مسجد را ثبت کرد.
بعد هم مهر مساجد مشخص شد. مسجد درآمدی نداشته و حقوقی به خادم و آشپز نمیداد و افتخاری و در حد توانمان خدمت کردیم.
شکر خدا در این ۴ سال اخیر، از وقتی آقای سیدجواد رفاهی و آقای سیدامیر نبیزاده آمدهاند، خدمات خوبی شکل گرفت و خیران زیادی جذب شدند، خداوند به همه آنها خیر بدهد.»
سیدامیر نبیزاده، روحانی مسجد، هم یکی از اهداف بازسازی مسجد را پذیرایی از زائران در دهه آخر صفر میداند و میگوید: «چون در حال حاضر مشغول ساختوساز مسجد هستیم، امسال برنامه جامعی برای اربعین نداریم، اما جزو تفکراتمان بوده که فضای مسجد را در ساخت دوباره وسیع بگیریم.
در چند طبقه و ۲ فاز شروع کردیم. فاز اول در ۳ طبقه و فاز دوم در ۴ طبقه انجام میشود. اکنون زیرزمین وسیعی احداث کردهایم تا در مناسبتهایی مثل اربعین و دهه آخر صفر میزبان کاروانهای زیارتی باشیم.
جا و مکان سرویسهای بهداشتی و حمام را هم در بنای مسجد در نظر گرفتهایم؛ و به امید خدا از سال آینده میزبان کاروانهای عزاداری دهه آخر صفر خواهیم بود.
رویکرد کلی ما این است که همراه بنای مسجد، مجتمع فرهنگی نیز داشته باشیم. تصمیم داریم فضای ۱۷۰۰ متر زیربنا را به مجتمع فرهنگی بدل سازیم. پذیرایی از زائران، خانه عالم و خانه خادم در نظر گرفته شده است. موضوعات فرهنگی مثل کتابخوانی را هم در نظر داریم.
هیئت امنای گذشته و جدید ما، خالصانه و جهادی برای مسجد کار کرده و زحمت میکشیدند. وظیفه داشتیم و داریم که در بین مردم از آنان تشکر کنیم. اینجا هم از فرصت استفاده میکنم و از همه این بزرگواران و خیران گمنام مسجد حضرت صاحبالزمان (عج) تشکر میکنم.
همگی خالصا لوجهه ا... و به خاطر نام حضرت صاحب الزمان (عج) کمکهایشان را به ما میرسانند.
رفاهی درباره مراسم دهه آخر صفر این مسجد و هیئت هم میگوید: «۱۰ شب آخر ماه صفر برنامه عزاداری همراه با پذیرایی شام را به کمک خیران برگزار میکنیم. چهل و هشتم دیگ شله داریم و صبح زود توزیع میکنیم.
بیشتر قشر این منطقه کارگرند و نمیتوانیم برای کمک توقعی از آنها داشته باشیم.
حاج آقا نجفزاده استارت اولیه کار را برای ساخت دوباره بنای مسجد زدند و کمک مالی کردند. اوایل که میخواستیم بنا را خراب کنیم و دوباره بسازیم، اکثرا مخالف بودند.
ولی گفتیم باید خراب کنیم تا دوباره بسازیم. هیئت امنا باید کسی باشد که از زندگیاش بگذرد، نه اینکه فقط اسمی عضو باشد. خوشبختانه شبکار بودم و صبحها توانستم در خدمت مردم باشم. حاج آقا نجفزاده مبلغی را به ما دادند که توانستیم پول لودر و خاکبرداری را مهیا کنیم.»
نبیزاه در بین صحبتها با خنده میگوید: «شامی که آقای رفاهی میگوید معروف است، آن هم بهدلیل دست پخت سیداسماعیل. اگر آشپزمان را عوض کنیم این همه طالب ندارد یا کم میآیند. چه برنجی که پخت میکنند و چه شلهای که میپزند همه جا بهویژه در گلشهر زبانزد است».
سیداسماعیل هم به کلام میآید و میگوید: «صبح چهل و هشتم اینجا باشید، شله هم در خدمتتان هستیم.» میگویم شله کمیاب شده است و همه جا قیمه میدهند.
حاج آقا میگوید: «اینجا با اینکه بیشتر مردم قشر پاییندست جامعه و کمبضاعت هستند، ولی برای سید الشهدا (ع) از دل و جان مایه میگذارند. دهه اول امسال گفتیم احتمالا ۳ یا ۴ گوسفند نذر برای هیئت میآید، ولی ۷ گوسفند داشتیم. مردم پایبند هستند و توانستیم ۲ هزار نفر را خرج دهیم.»
سیدامیر نبیزاده خاطرهای از دستپخت سیداسماعیل میگوید: «شله که خودش مفصل است. اما حاج آقا آبگوشتهای خوب و جاافتادهای هم درست میکند. یکبار یک ظرف کوچک آبگوشت به ما دادند که ببریم منزل. همان روز مهمان هم در خانه داشتیم. آبگوشت را با هم خوردیم و آنها گفتند عجب آبگوشتی بود.
مزه آن در دهانمان ماند. به مهمانها گفتیم که غذای هیئت و امام حسین (ع) است. طوری شده هر وقت حاج آقا آبگوشت درست میکند از غذا برای ایشان هم میبرم. منزلشان بولوار وکیلآباد است. بارها شده است برای کارهای فرهنگی مسجد و تهیه هدیه برای بچهها از ایشان کمک دریافت کردهایم.
بعد از خوردن آبگوشت هر وقت خواستهاند کمک کنند به خنده میگویند آبگوشت مرا بیاور تا کمکت کنم. جایزه بچهها در اعیاد به شرط آبگوشت خودش قصهای شده است. اخلاص است که غذا را خوب میکند. همه عزیزانی که اینجا همکاری میکنند اخلاص دارند.
آشپزی و غذای خوب ایشان هم بهدلیل همان اخلاص است. آقایان ناصری، احمدی، رمضانی و رفاهی با اخلاص کار میکنند. آشپزخانه کوچکی داریم و برای آمادهکردن غذا منزل پدری آقای رفاهی میرویم. خانمها منزل ایشان میروند. همه اهل محل اینجا یکدست هستند. با اخلاص کار میکنند. انجام کارهای فرهنگی با اخلاصی که همگی دارند انجام میشود.»
رفاهی میگوید: «جزو مساجدی هستیم که هیئت امنا، روحانی و بسیجیان محل با هم همکاری داریم.
بزرگترها ما را قبول دارند. به نظرمان احترام میگذارند. همه با هم رفیق هستیم. بزرگترها ما را مثل بچههایشان قبول دارند و نظر ما را میپذیرند. حاج آقا نبویان که مسئول خواندن قرآن است هر زمان بچهها خواستهاند قرآن بخوانند یا اذان بگویند قبول میکند.
از کوچکترین فرد تا بزرگترین فرد مخلصانه همکاری میکنند. خیران ما، مهندسان ما، فیسبیل الله کمک میکنند. بتن مسجد را که میخواستیم بریزیم صبح جمعه مهندس جاسم حسینپور، مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان خراسان رضوی، آمد در خانه ما تا بتنی که خریده بودیم، ببیند.
با ماشین شخصی خودشان تا روستاهای خینعرب رفتیم، نشانی را پیدا کردیم وقتی سیمان را دید گفت مناسب نیست. وقتی برگشتیم، تشکر کردم که زحمت کشیدی. گفت برای مسجد است. اینجا عزاداران اهل بیت (ع) میآیند. باید مصالحی که بهکار میرود مناسب باشد.
مهندس از اهالی همین محل بوده و ریشه خود را گم نکرده است و پدر خودش هم کمکمان است و از دیگر جاها هم کمک برایمان میآورد. اینطور متوجه میشوید چطور همه خالصانه کار میکنند.»
حاج آقا نبویان نیز میگوید: «اختلافی نداریم هر وقت هم به اختلافنظری بخوریم همدیگر را قانع میکنیم. کسی نه، نمیگوید.»
رفاهی ادامه میدهد: «بزرگترها با ما ساز هستند و جوانها را درک میکنند. خیلی جاها اینطور نیست. بزرگترها با جوانها اختلاف دارند و کوتاه هم نمیآیند.»
سیدامیر نبیزاده میگوید: «برنامه صادقانه انجام میشود. هر کس بر اساس تواناییاش کمک میکند. در روزهای عزاداری بعد از سخنرانی و خواندن زیارت عاشورا و حدیث کسا نوحهخوانی داریم. نوحهخوان هم زیاد داریم. ابتدا نوجوانان ما شروع به نوحهخوانی میکنند.
بعد سنهای بالاتر ما که از کودکی شروع کردهاند ادامه میدهند و درنهایت بزرگترهایی مثل حاج آقا شروع به خواندن نوحه میکنند، همه اینها زمانبندی دارد. سر ساعت تمام میشود و بعد هم پذیرایی داریم. جوانها که به هیئت ما میآیند بابت این است که بزرگترها به جوانان احترام گذاشتهاند.
دلیل موفقیت ما بابت همفکری و احترامی است که بههم میگذاریم. همگی مشارکت داریم. اجازه ندادهایم دو دستگی ایجاد شود. خط هم را میخوانیم و گوش میدهیم. باید مسجد را به سمتوسویی ببریم که فقط جایی نباشد برای خواندن نماز.»
* این گزارش دوشنبه ۷ آبان ۱۳۹۷ در شماره ۳۱۴ شهرآرامحله منطقه ۵ چاپ شده است.