خیابان سرخس که قدیمیترین و عجیبترین مشاغل مشهد را در دل خود جای داده، انگار از دل تاریخ بیرون آمده و نشسته است گوشهای از شرق مشهد. خیابانی که اریب از پنجراه پایینخیابان جدا شده است، راوی تاریخ مشاغل قدیمی شهر میشود.
کل بازماندگان مشاغل قدیمی و کهنه مشهد مانند نمدمالی، گلیمفروشی، نختابی، دلوسازی، زنجیربافی، علافی و عصاری در این خیابان جمع هستند و هریک از صاحبان آنها که سر به زمین میگذارند، کرکره مغازهشان برای همیشه پایین کشیده میشود و سفر آخرت آن نفر میشود پایانی بر آن شغل.
چه کسی جای حاجیکردستانی، نسل آخر دلوسازهای مشهد، اسماعیل امکانیانمقدم، آخرین بازمانده زنجیربافی سنتی، حاجیفاضلی که هنوز به سبک سنتی، روغن از دانه جدا میکند و شیخ جنگل که سالهاست کارگاه نختابیاش خاموش شده است را میگیرد؟ هیچکس!
شاید هیچ منبع مکتوبی نتواند چگونگی پاگرفتن این مشاغل خاص را درکنار هم روایت کند و در اینباره تاریخ شفاهی، تنها دستاویزی است که میتوان به آن چنگ انداخت. درباره مشاغل این خیابان، پیش از این زیاد گفته شده است، ولی اینبار این ویژگی خاص راه سرخس، ما را وامیدارد بهسراغ تاریخ کهنه آن برویم و ازمیان ورقهای کتاب و برگهای اسناد، راوی روزهای رفته بر آن باشیم.
اگر میان نقشههای بهجامانده از گذشته مشهد چرخی بزنیم، از کیفیت ماندگاری این نام میان مشهدیها بیشتر میفهمیم. در نقشه دالمج (نخستین نقشه کامل از شهر مشهد که از عهد قاجار به یادگار مانده) نامی از این خیابان نیامده است؛ زیرا شهر مشهد در آن زمان میان باروها محصور بوده آنچنان که به دروازه پایینخیابان ختم میشده و این یعنی بیرون آن، مزارع و دشتها انتظار آدمها را میکشیده است.
ورقزدن کتابهای تاریخی، اما اطلاعات تازهای را رومیکند. در لابهلای سطرهای کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» وقتی صحبت از احداث برج و بارو بر گرد این شهر میشود، نام سرخس هم بهدنبالش میآید. شاهطهماسب با ساخت بارو، سبب پیدایش دروازهها و محلاتی برای مشهد میشود؛ آن زمان چهار دروازه نوغان، سراب، عیدگاه و میرعلیآموی، راههای بیرون رفتن از شهر بودند.
دروازه میرعلی آموی بهسوی تبادکان و سرخس گشوده میشد و مردم برای پا گذاشتن در مسیر سرخس، باید خودشان را به این دروازه میرساندند؛ البته لازم به توضیح است که این دروازه (میرعلیآمو) در میان مشهدیها، نام نیکی نداشت و محل ورود اقوام مهاجم به مشهد بود؛ برای همین هم مردم بر این باور بودند که هرگاه این دروازه گشوده شود، فتنهای در شهر بهراه میافتد.
در زمان شاهعباس، ساخت نخستین خیابان در مشهد، دو دروازه بالاخیابان و پایینخیابان را به جمع ورودیهای شهر افزود. این اتفاق ناخواسته باعث تغییر مسیر راه مشهد به سرخس شد. قاجارها که این باور مردم را میدانستند، این دروازه را مسدود کردند تا نحسیاش دامن ارضاقدس را نگیرد و بهجای آن به دروازه پایینخیابان اعتبار بخشیدند.
بسته شدن دروازه میرعلی آموی، راه مسافران سرخس را بهسوی دروازه پایینخیابان کج کرد تا نخستین اثرات جاده جدید سرخس در عهد قاجار هویدا شود، پس خیابان سرخس که در زمان قاجار جاده سرخس نامیده میشد، از آن زمان تاکنون حیات خودش را کجدارومریز حفظ کرده است و قدمتی حدود دویست سال دارد و تا زمانی که دروازهها در این شهر اعتبار داشته، این خیابان به درون شهر مشهد راه نیافته است.
پیش از حضور روسها در شرق ایران، راه مشهد- سرخس- بخارا اهمیت زیادی برای تاجران و زائران و مشهدیها داشت و هر روز کاروانهای پیاده و سواره زیادی از آن به شهر وارد میشدند. اما ناامنی این مسیر، آن را از تکوتا انداخت و با آمدن روسها و بازگشت امنیت نیز دیگر مانند سابق رونق نگرفت؛ البته پرداختن به اهمیت این مسیر در تجارت و کاروانهای مشهد، نیاز به گزارشی دیگر دارد.
نخستین پیشرفت برای راه سرخس در سالهای ابتدایی قرن چهاردهم و در زمان محمدولیاسدی (استاندار و تولیت آستان قدس) رخ میدهد. در بهمن ۱۳۰۵ خبر روزنامه آزادی، این اتفاق را تأیید میکند: «چون تسعیر راه مشهد تا سرخس برای مواقع لازمه، کمال ضرورت را داشت، از طرف اداره فوائد عامه شروع به تعمیر و شوسه آن نمودهاند». راه خاکی مشهد-سرخس در این سال برای نخستینبار شوسه میشود تا رفتوآمدها در آن بهبود پیدا کند.
این مسئله بدون حاشیه نیست و ردپای آن میان نامهنگاری آن سالها و شکایت زارعانی که جاده از وسط زمینهایشان عبور میکرد، دیده میشود؛ برای نمونه، سال ۱۳۰۷ یکی از مستأجران آستان قدس به تولیت آن زمان، نامهای به این مضمون نوشته است: «خط راه از بین زراعتهای مزرعه خیابان میگذرد و اولا قریب پنجاه خروار زراعت از بین میرود و ثانیا یک پل لازم است که باید بر روی آن ساخته شود».
این مستأجر درخواست کرده است به دایره فوائد عامه که مسئول کشیدن راه است، ابلاغ شود این قسمت راه را که در اراضی خیابان واقع شده است، پس از جمعآوری زراعت بسازند. پاسخ این نامه را ادارهکل طرق و شوارع اینطور میدهد: «این مستأجر در تخمین خود اشتباه کرده است؛ چون قسمتی از اراضی جاده نو همان اراضی قدیمی است، لهذا مقدار اراضی اشغالی از مقدار فوق کمتر خواهد بود. بهعلاوه معادل اراضی اشغالشده از اراضی جاده کهنه که در شمال اراضی واقع شده است، به اختیار مستأجر واگذار میشود».
درنهایت عملیات راهسازی تا زمان برداشت محصول مستأجر به تأخیر میافتد. در نامه دیگری، در سال ۱۳۰۵ یک نفر که کنار یونجهزار خیابان سرخس برای خودش آلونکی ساخته است، به تولید آستان قدس نامه نوشته و خواسته است در جادهسازی، آن را خراب نکنند.
او درباره راه سرخس نوشته است: «راهی بود که سالهای سال عبورومرور میشد و حال، این سر زمستان باید وسعت داده شود». این نامهها در مرکز اسناد آستان قدس رضوی موجود است و از متن آنها میتوان دریافت این جاده که آن زمان از دروازه پایینخیابان شروع میشده، بهسوی اراضی قلعهخیابان میرفته و در سال ۱۳۰۵ عریض شده است.
اتفاق دیگری که ردپای آن را میتوان در اسناد یافت، مربوطبه سال ۱۳۱۷ خورشیدی است. بنا بهدلایلی که نمیدانیم، راه سرخس در آن زمان مسدود میشود. در نامهای که کفیل مستغلات آستان قدس در سال ۱۳۱۶ نوشته است، این اتفاق را توضیح میدهد: «سال گذشته (۱۳۱۵) جمعی از مستأجرین زمینهای بیرون دروازه پایینخیابان از انسداد راه سرخس که از طرف مالیه به عمل آمده، شرحی به حضور مبارک، عرض و شکایت نمودهاند. قرار شد مستأجرین و اشخاص ذینفع، مبلغ یکهزاروپانصد ریال به مالیه تسلیم نمایند تا اتاقی جهت مأمور عوارض ساخته و راهی از محوطه باز نمایند تا عبورومرور آسان باشد».
این پول را زارعان پرداختند و راه باز شد و در سال ۱۳۱۶ مجدد آن را مسدود کردند. طبق این نامه، این انسداد بر موقعیت و اجاره مستغلات آستان قدس بهخصوص اجاره کورههای فخاری، اثر منفی میگذارد. در سال ۱۳۱۷ و درمیان همین نامههاست که نخستینبار از دکانهای واقع در طرفین جاده صحبت میشود.
رئیس مستغلات آستان قدس در نامهای به اداره حسابداری آن اداره مینویسد: «در اثر بسته شدن راه واردین به شهر از جاده سرخس، دکاکین واقع در طرفین جاده، بیاستفاده مانده است و درنتیجه مستأجرین اراضی که برای خود دکان و ... ساختهاند، آنجا را ترک [کردهاند]و حاضر به تجدید اجاره نیستند».
طبق این نامه، بسته شدن این راه باعث شده است از ۲۵ میل کوره فخاری بهدلیل نداشتن راه حمل مصالح به شهر، حدود ۱۵ عدد آن متروک و بدون مستأجر بماند و دیگر مستأجران کورهها هم حاضر نباشند اجارهشان را تمدید کنند.
باتوجهبه این اسناد، میتوان فهمید که نخستین تلاش برای تجاری شدن خیابان سرخس به در بسته خورده و حدود ۲۵ میل فخاری متعلق به آستان قدس در اطراف آن وجود داشته است. هیچ بعید نیست که بسیاری از مشاغل کنونی این راسته از همان زمان پاگرفته و به حیات خودشان ادامه داده باشند.
نقشه سال ۱۳۲۵ چهره کنونی جاده سرخس را برای ما رونمایی میکند. یک خیابان مایل با خیابان صفوی (پایینخیابان) از دروازه پایینخیابان شروع میشود. در این زمان، هنوز شهر در آن سوی باروها توسعه نیافته است و کورههای آجرپزی، گود اصغرکور، گود جلال و زمینهای کشاورزی در اطراف آن خودنمایی میکند.
در سال ۳۳ هم اگرچه دیگر خبری از دروازهها نیست و در دیگر مناطق مشهد خیابانهای جدید تأسیس شده و آن را به بیرون دروازهها کشانده است، همچنان خندق برجایمانده از مشهد قدیم، مانع از گسترش شهر در این سوی آن است و گودها و زمینهای کشاورزی، تنها حاضران ضیافت خیابان سرخس هستند. در این زمان حدود ۲ هزار زاغهنشین در اطراف مشهد در گودالها و زاغهها، تیرهبختیشان را به رخ شهر میکشیدند.
گودالهای اطراف جاده سرخس هم از این بدبختی بینصیب نبودند. حدود سالهای ۳۹ تصمیم گرفته شد برای زاغهنشینان جاده سرخس، هزار خانه دواتاقه در اراضی پایینخیابان در راه سرخس ساخته شود. حدود یک سال طول کشید که نخستین کلنگ این منازل را دکتر جزایری بر زمین زد و نخستین بافت مسکونی در اطراف جاده سرخس شکل گرفت؛ طرحی که در دیگر نقاط شهر مشهد هم به اجرا گذاشته شد و در سال ۱۳۴۶ روبان افتتاح آن بریده شد.
تیمسار بنیاعتماد (شهردار وقت مشهد) وقتی به محل زندگی زاغهنشینان در کورههای متروک انتهای خیابان صفوی درکنار جاده سرخس رفت، بیدرنگ دستور تخریب آنجا را داد و زاغهنشینان را به ساختمانهای جدید منتقل کرد و بولدوزرها، زاغهها را درهم کوبیدند. در نقشه سال ۵۵، جاده کمربندی (در محل سابق خندق) گرد شهر پیچیده شد و بافت مسکونی کوی جلالیه و با اندک فاصلهای کوی رضائیه، همراه با فضای سبز (بوستان وحدت فعلی) در اطراف جاده سرخس شکل گرفت.
* این گزارش ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ در صفحه ۱۵ روزنامه شهرآرا چاپ شده است.