اگر روی نقشه بهدنبال کال زرکش بگردید، آن را آخرین محله در حاشیه منطقه ۲ پیدا میکنید. دورافتادگی این محله تناسب عجیبی با محرومیتهای آن دارد. کال زرکش که امروز ساکنان آن را اقوام مختلف تشکیل میدهند، در روزگاری نهچندان دور، روستایی کوچک بود با مردمی ساده و اصیل که رزق و روزیشان را از زمین میگرفتند و رعیت ارباب بودند. در این گزارش با اهالی قدیمی محله درباره گذشته محله، علت نامگذاری آن و مشکلات ساکنانش گفتگو کردهایم.
قدمت سکونت مردم در محله زرکش به دو دهه قبلاز انقلاب اسلامی بین سالهای ۳۰ تا ۵۰ برمیگردد. غلامحسین نظامطلب یکی از قدیمیهای کال زرکش است که در همین محله به دنیا آمده.
او که ۶۸ سال سن دارد، درباره ساکنان قدیمی محله میگوید: زرکش نسبتبه محلههای قدیمی بولوار توس مثل مشهدقلی، نوده، کوشک مهدی و حتی بحرآباد که سابقه سکونت زیادی دارند، قدمت چندانی ندارد؛ درواقع سنگ بنای اولیه محله کال زرکش، کمتر از یک قرن قبل گذاشته شد.
او ادامه میدهد: هفتادسال قبل زمانیکه جاده قدیم قوچان آسفالتکشی شد، اهالی روستای کوچک «چهلحجره» به مکان فعلی کال زرکش در حاشیه کال کوچ کردند. با سکونت این خانوادهها بنای اولیه محله شکل گرفت.
نظامطلب درباره قدمت روستای چهلحجره میگوید: قدمت این روستا چندصدساله است. پدربزرگهای ما میگفتند در زمان حمله روسها، روستا بسیار بزرگ و باشکوه بوده است و به همین دلیل به آن چهلحجره میگفتند.
آنطورکه نظامطلب میگوید، استفاده از واژه «چهل» برای نشاندادن آبادانی و بزرگی این روستا بوده است؛ «در همان زمان روسها این روستا را محاصره کردند و قصد غارت آن را داشتند. اهالی میدانستند توان مقاومت دربرابر آنها را ندارند؛ بههمیندلیل سنگرهایی زیرزمینی کندند تا در آن مخفی شوند و با روسها مقابله کنند.
اما روسها به دلایل مختلف با بزرگان روستا توافق کردند و مقداری غذا و گندم گرفتند و به سمت شهر حرکت کردند. گودالهای زیرزمینی نیز بدوناستفاده باقی ماند و بعدها اهالی از آن برای طویله حیوانها استفاده کردند.»
محله فعلی کال زرکش در بخشی از زمینهای روستای چهلحجره قدیم شکل گرفته است. بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ جاده آسفالتی که بعدها به «جاده قدیم قوچان» شهرت یافت، ساخته شد. با ساخت این جاده، مردم روستای چهلحجره برای اینکه به آن نزدیک باشند و برای تردد دسترسی بهتری به آن داشته باشند، به کنار این جاده کوچ کردند.
نظامطلب میگوید: مرحوم پدرم یکی از کارگران روزمزدی بود که در ساخت این جاده آسفالت همکاری میکرد. او برایم تعریف میکرد که چگونه با خر و گاری، قلوهسنگهای ته رودخانه را بیرون میکشیدند و در مسیر خیابان میریختند تا جاده برای آسفالت آماده شود.
او ادامه میدهد: تا پیش از این، مسیر جاده به طرف آرامگاه فردوسی، چناران و قوچان خاکی بود و در زمان برف و باران چرخ گاریها تا کمر در گلولای فرو میرفت. در فصل تابستان هم بهدلیل رفتوآمد زیاد گاریها، کل مسیر جاده بهاندازه یک وجب پر از خاک نرم میشد.
به گفته او هر وقت اهالی روستای چهل حجره برای زیارت حضرترضا (ع) به شهر میرفتند، از بس گردوخاک به سر، صورت و لباسهایشان مینشست، وقتی برمیگشتند، قابل تشخیص نبودند.
این قدیمی محله زرکش با اشارهبه دلایل کوچ اهالی چهلحجره میگوید: با افزایش جمعیت، روستای چهلحجره که یک قلعه اربابی محصور در چهاردیواری بود، دیگر گنجایش نداشت و اهالی باید محل جدیدی برای زندگی پیدا میکردند. سرانجام اهالی زندگی در حاشیه کال و نزدیک جاده تازهتأسیس را انتخاب کردند. باوجود کوچ اهالی از روستای چهلحجره این روستا هنوز ساکنانی دارد که به کار دامداری و کشاورزی مشغول هستند.
تا سالهای دهه۷۰ تنها ساکنان محله کال زرکش را همین اهالی روستای چهلحجره تشکیل میدادند؛ بعد از آن بهتدریج افراد دیگری در محله ساکن شدند. ماشاءالله نوروزی هفتادساله است. او یکی دیگر از ساکنان قدیمی محله است و درباره سکونت افراد غیربومی در زرکش میگوید: از دهه ۸۰ به بعد، کوچ افرادی از شهرها و مناطق دیگر به محله آغاز شد؛ کوچی که تا امروز ادامه دارد.
او ادامه میدهد: بیشترین مهاجران ساکن در محله کال زرکش را اقوام کرمانج تشکیل میدهند. تعداد کرمانجها در سالهای اخیر بهاندازهای زیاد بوده است که بخشی از محله کال زرکش به نام آنها و به محله کُردها معروف شده است. علاوهبر کُردها، بلوچها و سیستانیها و افغانستانیها نیز از دیگر مهاجران این محله هستند.
محله کال زرکش درکنار کالی که به گفته اهالی، درگذشته یکی از سرشاخههای فرعی کشفرود بود، ایجاد شده است. درباره وجه تسمیه این محله که به «کال زرکش» معروف شده است، چند نظر وجود دارد.
نوروزی میگوید: تعدادی از قدیمیها معتقدند که این کال در گذشته آخرین مرز دفاعی شهر توس باستان بوده و قلعه نظامی و زیرزمین مستحکمی در این مکان وجود داشته است. این قلعه مخصوص خانواده اشراف و وابستگان به حاکم توس بوده است. زمانیکه خبر حمله دشمنان به شهر توس میرسید، اشراف طلاها و جواهرات خود را برمیداشتند و در این قلعه زیرزمینی مخفی میشدند.
بیشتر اشراف بهدلیل نداشتن اطمینان به نیروهای نظامی جواهرات و سکههای خود را داخل خمره میریختند و در فرصت مناسب آنها را در قلعه و حاشیه کال دفن میکردند. افرادی که زنده میماندند، سکههای خود را برمیداشتند و افرادی هم که میمردند، اسرار گنج را به گور میبردند.
آنطورکه او میگوید، در دورههای بعد، افرادی که از این راز باخبر میشدند، میگشتند و گنجها را پیدا میکردند. آخرین مورد پنجاهسال قبل اتفاق افتاد. مردی بهطرز نامعلومی از جای گنج باخبر شده بود. او زمین را کند و به تعدادی سکه دست پیدا کرد. یابنده گنج، بیخبر از همهجا یکی از سکهها را برداشته و به در مغازه برده بود تا وسیله بخرد. صاحب مغازه که متوجه قدیمیبودن سکههای طلا شده بود، موضوع را به مأموران دولت خبر داد.
مأموران نیز او را دستگیر و چندروز شکنجه اش کردند تا جای گنج را بگوید. او دراثر شکنجه مأموران دیوانه شد و بعد از مدتی مُرد و در قبرستان کال زرکش به خاک سپرده شد. در همان زمان مأموران جستوجوی گستردهای انجام داده بودند تا باقی سکهها و گنج را پیدا کنند، اما گنجی پیدا نشد.
آنطورکه این قدیمی محله میگوید، روایت دیگری درباره نام محله وجود دارد؛ اینکه، چون اهالی این روستا علاقه بسیار به کشیدن سیگار زر داشتند، این روستا به نام «زرکش» معروف شده است.
روایت دیگری هم نقل میشود و آن این است که زمینهای زراعی زرکش پر از گندمزار بوده است. این گندمها از دور مانند زر میدرخشیدند؛ به همیندلیل میگفتند در این روستا زر کشت میکنند. بهمرور «زرکشت» در زبان مردم به «زرکش» تغییر کرد.
بخش مهمی از اتفاقات محله زرکش در ارتباط با کال موجود در حاشیه محله رخ داده است. این کال که محله را به دو قسمت مساوی تقسیم کرده، در گذشتههای دور، محل اتراق کولیها بوده است.
علیرضا رحیمی، یکی دیگر از قدیمیهای محله، دراینباره میگوید: در گذشته، کال از قاسمآباد شروع میشد و تا رودخانه کشفرود امتداد داشت. درواقع این کال یکی از سرشاخههای فرعی این رودخانه معروف بوده است. با تغییر مسیر و پرکردن بخشهای کال در بالادست، مسیر سیلابها بهسمت دیگر هدایت و کال خشک شد. بهتدریج گروهی از کولیها در حاشیه این کال خانه ساختند و ساکن شدند.
رحیمی که هفتادسال دارد، ادامه میدهد: این کولیها دامها و وسایل خود را در کال نگهداری میکردند. شغل اصلی آنها آهنگری و ساخت وسایل کشاورزی و دامداری بود. با حضور کولیها بهتدریج محله زرکش به مرکز صنعتی و کشاورزی بولوار توس تبدیل شد و کشاورزان روستاهای اطراف برای سفارش لوازم و وسایل کشاورزی خود به کال زرکش میآمدند.
به گفته او باوجود خشکبودن کال برای سالهای متمادی، اهالی ساکن محله زرکش در سال۱۳۶۴ شاهد سیلاب عظیمی بودند؛ سیلی که بیسابقه و فراموشنشدنی بود. رحیمی که از شاهدان این سیل بوده است، میگوید: خانه ما در حاشیه کال قرار داشت.
شب قبل از سیل، باران زیادی باریده بود، اما ما هرگز فکرش را نمیکردیم که سیلاب شود؛ چون این کال سالهای سال خشک بود و قطره آبی در آن جریان نداشت. چنددقیقه قبل از سیل، صدای مهیبی به گوش رسید. ما به این خیال که زلزله است از خانه بیرون آمدیم. اما صدای مهیب هر لحظه نزدیکتر میشد؛ چند دقیقه بیشتر طول نکشید که امواج مهیب سیل سطح کال را گرفت.
رحیمی ادامه میدهد: بزرگی سیل بهحدی بود که آب از روی پل بیرون میریخت. سیل به داخل خانههای اهالی نفوذ کرد و در بعضی جاها خانهها تا ارتفاع یکمتر در آب فرو رفت. خوشبختانه کسی آسیب ندید و تنها چنددیوار کاهگلی که نم کشیده بود، خراب شد. از آن تاریخ تا امروز دیگر سیل نیامده است.
در سالهای بعد و با گسترش محله، کال به محل انباشت زباله و تجمع معتادان تبدیل شد. رحیمی میگوید: بهتدریج زبالههای خانگی و ساختمانی همه سطح کال را گرفت، تاجاییکه بوی تعفن آن همه محله را فرا گرفت. با تجمع زباله سروکله معتادان کارتنخواب نیز پیدا شد.
این معتادان کارتنخواب با ساختن آلونکهایی در کال به تهدیدی جدی برای امنیت محله تبدیل شدند. باوجود اجرای طرحهای ضربتی ازسوی پلیس برای جمعآوری معتادان کارتنخواب، نهتنها تعدادشان کم نشد، که بیشتر هم شد. برای چندینسال تجمع معتادان در داخل کال زرکش به سوژه خبری روزنامهها تبدیل شد.
خبرنگاران روزنامه شهرآرا چندمرتبه از وضعیت خطرناک کال و معتادانی که زیر پایههای پل زندگی و تزریق میکنند، گزارش تهیه کردند. سرانجام این هشدارها مسئولان را بیدار کرد و طرح بهسازی کال زرکش ازسوی سازمان محیط زیست و شهرداری اجرا شد.
طی چند روز، صدها تن نخاله و زباله از این کال که تقریبا از زباله پرشده بود، بیرون کشیده و بعد از آن، تعمیر و بهسازی آن با سیمان و بلوکههای سنگی شروع شد. درحال حاضر بهسازی و آسفالت کال در مراحل پایانی قرار دارد و شرایط زندگی سالمتر در محله فراهم شده است.
محله کال زرکش تا همین بیستسال پیش جزو محدوده شهری نبود و روستایی خارج از شهر به شمار میرفت. پس از الحاق محله به منطقه ۲ شهری، وضعیت آن بهبود یافت. این محله باوجود پیشرفتهای خوب در این مدت، هنوز با مشکلاتی روبهروست. به گفته اهالی مهمترین مشکل این محله، فروشندگانی هستند که در حاشیه محله و در مجاورت بولوار توس میایستند و به فروش محصولات خود میپردازند.
نوروزی میگوید: باوجود پیوستن محله کال زرکش به شهرداری منطقه ۲، بخشهایی از این محله هنوز در محدوده روستایی قرار دارد. این منطقه که بخشهایی از کال زرکش تا کاظمآباد را دربر میگیرد، بیرون از محدوده خدماتی شهر قرار دارد؛ بههمیندلیل فروشندگان سیار میوه، مرغ و خروس و حتی اجناس دست دوم خانگی در حاشیه بولوار توس مستقر و مشغول فروش اجناس خود هستند.
نوروزی با اشارهبه مشکلات مختلفی که این فروشندگان سیار ایجاد میکنند، میگوید: بخشی از این مشکلات مربوطبه حوزه نظافت و بهداشت عمومی است. اطراف این فروشندگان سیار پر از کاغذ، سبد، پلاستیک، میوه، سبزی پوسیده، فضولات مرغ و خروسهایی است که در قفس نگهداری میشوند؛ همه این عوامل علاوهبر نمای نازیبایی که به بولوار توس بهعنوان یک جاده توریستی و گردشگری تحمیل کرده است، فضایی کثیف و غیربهداشتی ایجاد کرده که محله را مستعد هر نوع بیماری واگیر میکند.
نوروزی در ادامه با اشاره به مشکلات ترافیکی ایجادشده میگوید: فروشندگان با خیال راحت و بدون توجه به حقوق دیگران، خودروها و لوازم فروشی خود را کنار خیابان میگذارند و بعضا وسط خیابان و مسیر خودروها را نیز اشغال میکنند. این موضوع باعث ترافیک و تصادف میشود.
به گفته او با وجود تغییر دوربرگردان از مقابل خیابان توس۱۴۲ به چندصد متر جلوتر، این ترافیک سنگین خودرویی همچنان وجود دارد و رانندگان خودروها از این وضعیت کلافه و سردرگم هستند. نظارت بیشتر و جلوگیری از توقف این فروشندگان سیار در حاشیه بولوار، از درخواستهای اهالی محله برای بهبود وضعیت ترافیک است.