چندماه انتظار کشید تا مهرماه برسد. شدت تابش نور خورشید و ابرهای آسمان، در این فصل برای عکاسی بهتر بودند. حداقل یکیدو ساعت مانده به طلوع آفتاب باید دوربین و تجهیزاتش را تحویل بازرسان میداد. پروسه ردکردن دوربین و مستقر کردن آنها در مکان مناسب، زمانبر بود. فقط نیمساعت زمان داشت تا تصویری را که میخواهد، به ثبت برساند. بعد از آن دیگر نور خورشید تغییر میکرد. بالای بالابر میرفت و دوربین را زوم میکرد روی تصویر موردنظرش، ولی کافی بود باد بوزد یا به دلایلی مانند لرزش، سایه افتادن، شلوغی جمعیت و... عکسش آن چیزی که میخواهد از کار درنیاید.
دوباره روزهای بعد باید همین روال را طی میکرد. گاهی روی پشت بام بود، گاهی بالای ایوانطلا. یک بار در موزه، با کلاه و لباس مخصوص محو عکسبرداری از شاهکارهای هنری نسخ قدیمی میشد، روز دیگر لنزش را روی آثار استاد فرشچیان و هدایای رهبر معظم انقلاب زوم میکرد. در روضه منوره، بالای سر حضرت نیز از آثار هنری پررمزورازی عکس گرفته است که هر کدام داستانی دارند و برگزیده همه این عکسها در مجموعه کتابهای «شاهکارهای هنری در آستان قدس» به چاپ رسیده است.
بعضیهایشان هم بهعنوان هدیه به میهمانان خارجی آستان قدس هدیه داده شده است و بدینترتیب سر از کشورهای دیگر درآوردهاند. گفتوگوی ما با علی حسینیان نسب، پر از خاطرات زیبای عکاسی در حرم مطهر رضوی است. پشت صحنه عکسهای او مانند پشت صحنه بسیاری از فیلمها، جذاب و پر از ناگفتهها و نادیدههاست.
سال ۸۹ بهدلیل علاقهای که به کار عکاسی داشت، دنبال شغلی مرتبط با آن بود که سر از مرکز آفرینشهای هنری آستان قدس درآورد. آنجا قرار بود تارنمایشان را بهروز نگه دارد، ولی از همان اولین روزهای شروع کار، وقتی آرشیو سالهای قبل را مشاهده میکرد، با انبوهی از عکسها و نگاتیوها مواجه شد.
میگوید: دنیایی عکس از گنبد، گلدستهها، صحن عتیق، باغات آستان قدس، بازدیدها، مراسم و... بود که هر کدام بسیار ارزش داشت. اما از همه بیشتر، عکسهایی از قدیم صحن امامخمینی (ره) که اکنون تبدیل به رواق امامخمینی (ره) شده است و چهارحوض دورتادور سقاخانه صحن عتیق که دیگر نیستند، توجهم را جلب کرد و با خودم گفتم هرکدام از اینها بیانگر ارزشهای هنری و معماری هستند و باید حفظ شوند و دردسترس باشند.
او کنار کارهای روزمرهاش، ساماندهی و دستهبندی این عکسها و فیلمها را شروع کرد و ماهها روی ادیت آنها وقت گذاشت. سرانجام یک آرشیو دیجیتال درست کرد که در آن، عکسها و فیلمهای مختلف آستان رضوی دستهبندی شده بود. در ادامه این کار، مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی تصمیم گرفت پروژه چاپ کتاب شاهکارهای هنری این آستان را آغاز کند و دراینراستا باید از بسیاری از قسمتهای حرم عکس هنری و اختصاصی میگرفتند.
بعد از فراز و نشیبهایی، سال۱۳۹۰ تصمیم بر این شد که علی حسینیان این کار را انجام دهد. بدین ترتیب در بیستوششسالگی افتخار عکاسی از حرم را پیدا کرد و نام این شهروند محله تربیت، بهعنوان عکاس بسیاری از شاهکارهای هنری آستان رضوی به ثبت رسید.
او نیمه مهرماه را بهعنوان زمان عکاسی خودش انتخاب کرد و دربارهاش اینطور توضیح میدهد: موقع تغییر فصل، ابرهای متفاوت و زیبایی در آسمان حرکت میکنند. از طرفی در این ماه، تعداد زائر کمتر و زاویه و شدت تابش نور خورشید، معتدل است.
گام اول، عکاسی از کتیبههای مسجد گوهرشاد بود. حسینیان ششماه قبل از شروع عکاسی، مطالعاتش را آغاز کرد؛ بایداطلاعاتش را درباره این مکان کامل میکرد و لنز دوربینش را بهشکلی زوم میکرد که این جنبههای تاریخی، هنری و معماری را نشان دهد.
صحن عتیق، صحن نو و رواقهای حرم رضوی از دیگر جاهایی بودند که او بهترتیب بعد از صحن گوهرشاد اقدام به عکاسی از آنها کرد. این مدرس عکاسی ادامه میدهد: مسئولان آستان قدس این دغدغه را داشتند که عکاسی ما در زمانی انجام شود که تعداد زائر کم باشد تا حضورمان، خلوت آنها را به هم نزند. اما معیارهای من برای عکاسی، میزان تابش نور خورشید و شدت باد و اینطور مسائل بود. خیلی وقتها اینها با هم هماهنگ نمیشد و کار پیش نمیرفت.
او ادامه میدهد: خیلی جاها لازم بود عکس از ارتفاع گرفته شود. کارکنان بخش روشنایی حرم لطف بزرگی در حق من کردند و بهترین و باکیفیتترین بالابرشان را دراختیارم گذاشتند. البته بردن بالابر به قسمتهای مختلف هم سختیهای خودش را داشت. گاهی لازم بود بالابر جایی گذاشته شود که در آن نماز جماعت خوانده میشد. گاهی هم شدت ورزش باد طوری بود که عکسها آنطور که میخواستم، درنمیآمد.
او هنگام عکاسی از ایوانهای حرم، مشکل مضاعفی داشته و آن این بوده است که سایه ایوانها روی یکدیگر میافتاده و نمیتوانسته عکسی باکیفیت بگیرد.
حسینیاننسب میگوید: عکاسی از هر ایوان بین سه تا هفتروز طول میکشید. جمعیت هم بسیار بود و سر ظهر شدت نور آفتاب زیاد بود. سرشب، چراغهای حرم را روشن میکردند و تنظیم نور برای عکاسی را به هم میزد و سر صبح، نماز جماعت دایر بود. به همیندلیل در هر روز فقط نیمساعت زمان داشتم که عکسم را بگیرم و در این نیمساعت اگر عکس آنطورکه باید گرفته نمیشد، کار به روز بعد موکول میشد. او برای عکاسیهایش چندبار روی پشت بام قسمتهای مختلف حرم رفته است و در آنجا چنان حال و هوای خاصی داشته است که هنوز هم این حس و حال در کلامش پیداست.
حسینیان وقتی از آن خاطرات حرف میزند، چنان آرامش، معنویت و عمقی در کلامش حس میشود که انگار ذهنش به همان بام پر کشیده و جسمش اینجاست. میگوید: وقتی روی پشت بام میرفتم، حال و هوای معنوی خاص و عجیبی بر من احاطه پیدا میکرد؛ انگار یک زمان خصوصی برای زیارت داشتم. با امامرضا (ع) درددل میکردم و دوست داشتم قدر این لحظههای تکرارنشدنی را بدانم.
آنقدر این خلوت تکرارنشدنی برایم جذاب بود که گاهی نمیتوانستم عکاسی کنم و از آن بالا محو تماشای حرم میشدم. دارالحجه حرم از دیگر بخشهایی است که عکاسی آن خیلی پردردسر بوده، اما درنهایت عکسی گرفته شده است که چشم و ذهن بیننده را درگیر معماری خاص و پرارزشش میکند.
او تعریف میکند: مسئولان آستان قدس میخواستند از دارالحجه، عکس فاخری داشته باشند. پس از هماهنگیهای همیشگی وارد رواق شدم و از آن عکس گرفتم، اما باب میلم نبود. به خادمهاگفتم باید همه فرشها و قفسههای ادعیهها و قرآنها جمع شود. کار سختی بود. ساعت۱۱ شب حدود هشتادخادم وارد رواق شدند و همه فرشها و... را به بیرون منتقل کردند. ازطرفی دغدغه این را داشتند که تا ساعت۳ صبح دوباره همه آنها به شکل قبلش چیده شود تا نماز جماعت را برگزار کنند. بعد که عکسها را گرفتم و نشانشان دادم، خودشان متوجه شدند چرا گفتهام همهچیز جمع شود؛ عکسهایی داشتیم که در آن فقط هنر و معماری به چشم میخورد.
عکاسی از روضه منوره و بالای سر حضرت، بخشی دیگر از کارهای این عکاس را شامل میشود که به گفته خودش بسیار شیرین و دلچسب بوده است و آن را اینطور تعریف میکند: در اطراف ضریح، آثار هنری و تاریخی بسیار ارزشمندی وجود دارد. بالای ضریح هم درب کوچکی است که به لحاظ مادی و معنوی بسیار ارزشمند است و از آن عکسی نداشتند. باتوجهبه شلوغی روضه منوره، گرفتن عکس از بالای ضریح کار سختی بود؛ بهویژه که در همان فضای کوچک باید بالابر هم میبردیم.
عکاسی از این درب و چند اثر دیگر روضه منوره، دو هفته زمان برد. در عین حال باید از روضه منوره سمت خانمها هم عکس میگرفتم که سختتر بود، ولی درنهایت با همکاری خادمان آقا و خانم این کار نیز انجام شد. او ادامه میدهد: هنگامیکه برای شستوشوی روضه منوره دربها را بسته بودند، من حضور داشتم و در همان شرایط عکس میگرفتم. وقتی درب باز شد و مردم به داخل آمدند، حس و حال عجیبی داشتم، انگار کسی را بعد از سیچهلسال انتظار ببینی... من را شگفتزده کرده بود.
حسینیان تعریف میکند: در حال عکاسی بودم که خانم زائری که از شهر تهران آمده بود، اصرار کرد از دختر چهارسالهاش که چادررنگی کوتاهی بر سر داشت، عکس بگیرم. این عکس سال۱۳۹۱ در جشنواره ملی عکس مشهد، جزو آثار برتر انتخاب شد و در کتاب آثار این جشنواره به چاپ رسید.
یکی دیگر از آثار خاص او مربوط به زمانی است که در صحن عتیق، خانمی درحال آبخوردن بوده است. کبوتری روی سر او مینشیند و خانم بدون ترس، به آبخوردنش ادامه میدهد. این عکس به قول حسینیان برایش خیلی برکت داشته؛ زیرا جاهای مختلفی دیده شده و مقام آورده است.
بین عکاسیهای اختصاصی او برای آستان قدس، عکس از موزههای حرم هم هست و خاطرات خاصی را برایش رقم زده است. او با ملاحظات و تشریفات خاصی، در حضور مأمور نیروی انتظامی، حراست آستان قدس، مدیر موزه و... با لباس و کلاه و کفش ویژه پا در موزه نسخ قدیمی گذاشتهاست.
حسینیان تعریف میکند: کارشناس مخصوص موزه، آثار را میآورد مقابلم میگذاشت. من به آنها دست نمیزدم. فقط عکس میگرفتم و باید از خود کارشناس میخواستم ورق بزند تا از صفحات بعدی عکس بگیرم. او قرآنها، شاهنامه، دیوانهای شعر، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و نسخ قدیمی دستنویسی را مقابلش دیده است که تذهیبها و تزیینات بسیار ریز و پررمز و رازی داشتهاند. حسینیان که انگار دارد آنها را در ذهنش مرور میکند، چشمانش را به هم میفشارد و چند بار با تأکید میگوید: بهطور فوقالعاده و غیرقابل وصفی زیبا بودند. بعضی آثار آنقدر ظرافت داشتند که فقط باید دوربین را روی آنها زوم و بزرگ کرد تا شدت ظرافت و هنر فوقالعادهشان دیده شود.
این مدرس جهاددانشگاهی، از موزه هدایای رهبر معظم انقلاب و آثار استاد فرشچیان هم عکس گرفته و معتقد است این آثار آنقدر پیامهای نهفته و آشکار در خودشان دارند که میتوان از آنها بهعنوان ظرفیتی برای انتشار فرهنگ رضوی و اسلامی استفاده کرد. این هنرمند منطقه ۱۱ بیشاز هزار عکس از حرم رضوی گرفته که حدود چهارصدعکس از آن میان، در مجموعه کتابهای «شاهکارهای هنری آستان قدس رضوی» به چاپ رسیده است.
حسینیان امیدوار است روزی عکسهای این آثار به همه دانشگاهها، کتابخانهها، ارگانهای دولتی و غیردولتی ارسال شود تا همه مردم زیباییها و رمز و رازهای آنها را ببینند.
منتخب دومین و چهارمین دوره سوگواره «لحظههای عاشورایی»، ۱۳۸۹و۱۳۹۰
منتخب چهارمین مسابقه عکس «سفرههای حسینی»، ۱۳۹۰
منتخب سوگواره «عین لام میم»، ۱۳۹۱
منتخب دومین جشنواره سراسری عکس «گلستانه»، ۱۳۹۱
منتخب دومین جشنواره ملی عکس ایران، ۱۳۹۱
تقدیر بهترین ویرایش تصویر از پنجمین جشنواره ملی عکس مشهد، ۱۳۹۱
منتخب جشنواره سراسری عکس رضوی، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳
منتخب جشنواره عکس «خانه دوست»، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷
منتخب پنجمین جشنواره عکس «فیروزه»، تبریز، ۱۳۹۳
منتخب سیزدهمین دوسالانه ملی عکس ایران ۱۳۹۳
منتخب سومین سوگواره «قاب خالی خورشید»، ۱۳۹۳
منتخب پنجمین جشنواره «بیرجند در قاب ایران»، ۱۳۹۴
منتخب اولین مسابقه بین المللی عکس «مهر محرم»، ۱۳۹۴
منتخب چهارمین جشنواره بین المللی خیام، ۱۳۹۵
منتخب جشنواره عکس معماری «وحدت»، ۱۳۹۶
جشنواره عکس «روستا»، ۱۳۹۷
جشنواره «شهر من در محرم»، ۱۳۹۵
جشنواره «خورشید ولایت»، ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷
جشنواره عکس «خانه دوست»، ۱۳۹۸