کد خبر: ۴۵۳۸
۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۵

باغ کوچه بهجت2 آرامگاه نادری شد

با مرور اسناد موجود از جمله سفرنامه‌های مختلف و همچنین نقشه‌های مشهد در دوره قاجار با این واقعیت رو‌به‌رو می‌شویم که باغی بزرگ در یک سوی این کوچه قرار داشته است. باغی که در دوران پهلوی به باغ آرامگاه نادرشاه افشار تبدیل شده است.

کوچه آیت‌الله بهجت ۲ یا همان«شهیدان خوراکیان» از آن دست کوچه‌هایی است که موجودیت خود را مدیون سازه موجود در بخشی از آن است. البته با مرور اسناد موجود از جمله سفرنامه‌های مختلف و همچنین نقشه‌های مشهد در دوره قاجار با این واقعیت رو‌به‌رو می‌شویم که باغی بزرگ در یک سوی این کوچه قرار داشته است.

باغی که در دوران پهلوی به باغ آرامگاه نادرشاه افشار تبدیل شده است. بر اساس همین اسناد کوچه مورد نظر دیر‌زمانی بخشی از راه ارتباطی محله نوغان به قبرستان بالاخیابان یا همان باغ هشت‌آباد بوده است. راهی که تا چند سال پیش و قبل از ایجاد شارستان ته‌پل‌محله هم فعال بود و مردم از میدان شهدا تا راسته نوغان را تنها با گذر از یک خیابان یعنی آزادی آن زمان و آیت‌الله بهجت کنونی (از طریق کوچه شهید هاشمی‌نژاد 3 و سپس بهجت۲ و ۱ و سرانجام نوغان ۴) طی می‌کردند.

درست به همین دلیل هم بود که این کوچه هیچ‌گاه نام مستقل رسمی نداشت و به فراخور حال در بین مردم با نام‌هایی چون کوچه کنار باغ آرامگاه، کوچه سالاری‌ها و کوچه دکترها خوانده می‌شد تا اینکه در سال‌های پس از انقلاب، شهادت دو برادر از ساکنان کوچه باعث شد تا نام رسمی کوچه برادران شهیدخوراکیان برای آن برگزیده شود.

باغ کوچه بهجت2 آرامگاه نادری شد

 

کوچه خوراکیان روی نقشه‌های قدیمی

همان‌گونه که پیش از این اشاره شد یک طرف این کوچه(ضلع جنوبی) از قدیم‌الایام باغ بوده است. باغی که براساس اطلاعات موجود در دوران صفوی متعلق به بیگلربیگی شهر بوده و سپس نادرشاه مقبره‌ای در کنار آن ایجاد کرده است و درست به همین دلیل در معروف‌ترین نقشه موجود از دوران قاجار یعنی نقشه دالمج نام این باغ «محوطه باغی آرامگاه نادرشاه » عنوان شده است. البته خود مقبره را در کنار این محوطه و با کمی فاصله نشان‌گذاری کرده‌اند.

در نقشه‌های پس از ایجاد باغ یعنی نقشه‌های دوران پهلوی این محوطه که ضلع جنوبی کوچه را به طور کامل در تسخیر خود دارد با نام باغ نادری شناسایی شده است، البته این بخش از باغ نادری بیش از آنکه باغ آرامگاه نادر‌شاه باشد باغ آرامگاه افسر آزادی‌خواه معاصر، کلنل محمدتقی خان، است زیرا که برخلاف آرامگاه نادر که در وسط باغ زیر یک چادر سنگی قرار دارد، آرامگاه کلنل‌پسیان در میانه بخش شمالی باغ و در مجاور کوچه مورد نظر ما در زیر آسمان خدا واقع شده است. البته علاوه بر این آرامگاه، فروشگاه صنایع دستی، گلخانه و مجموعه بهداشتی باغ نادری هم درمجاورت کوچه شهیدان خوراکیان قرار دارند.

اما وضعیت ضلع شمالی کوچه متفاوت از ضلع دیگر است. در این ضلع هم‌زمان شاهد وجود بناهای مسکونی، تجاری، اقامتی، خدماتی، تاریخی و حتی در حال ساخت هستیم. اولین و دومین بنا در این بخش دو مجموعه اقامتی هستند که البته در نخستین بنا رستورانی هم مستقر است و اما سومین بنا در این محدوده هم ظاهرا یک مجموعه اقامتی است که ساخت آن از چندی قبل متوقف شده است. دلیل این توقف هم آن‌گونه که اهالی محل بازگو کردند، رعایت نکردن حریم بصری مجموعه باغ نادری به عنوان یک اثر ملی است. درست پس از این بنا یگانه کوچه فرعی متصل به کوچه اصلی شهیدان خوراکیان چشم‌نوازی می‌کند.

این کوچه در قدیم یعنی هنگام ترسیم نقشه سال 1325 مشهد به نام«مهتابی عباسعلی» شناسایی شده است. مهتابی در آن دوران به کوچه مسقفی گفته می‌شد که تمام اضلاعش به یک خانه بزرگ تعلق داشته و نور شب آن با استفاده از مهتاب تأمین می‌شده است. به عبارت بهتر این کوچه فرعی کوچه اختصاصی خانه فردی با نام عباسقلی بوده است. این فرد که ظاهرا تاجر پوست بوده مجموعه منزل خود را از خاندان سالاری که مالک عمده این ضلع از زمین‌های کوچه شهیدان خوراکیان بوده‌اند در همان دوران خریده بوده است. البته در وضعیت کنونی جای منزل او، بنایی در حال ساخت است که هیچ بویی از گذشته ندارد.


گنجینه‌ای برای کتاب

فرعی بن‌بست کوچه کنار باغ، اما به یک مجموعه فرهنگی اختصاص دارد. مجموعه‌ای که از زمان تأسیس یعنی اوایل دهه 70 خورشیدی تاکنون یکی از پاتوق‌های کتاب مشهد بوده است و بسیاری از انتشاراتی‌های مهم کشور یا اکنون در آن دفتر دارند یا زمانی در آن به عرضه آثار خود مشغول بوده‌اند.
 این بنای چهارطبقه مجتمع «گنجینه کتاب» نام دارد و در وضعیت کنونی اصلی‌‌ترین مرکز توزیع کتاب‌های دینی در خراسان محسوب می‌شود. مرکزی که هرچند امکانات رفاهی و خدماتی آن بسیار محدود است، اما هیچ مخاطب کتاب دینی در شهر وجود ندارد که پس از حضور در آن گم‌شده خود را پیدا نکرده باشد.


خانه انسان‌ساز

پلاک مهم بعدی این کوچه همان خانه‌ای است که نام کوچه از ساکنان شهیدش به امانت گرفته شده است. این خانه که یک پلاک پس از مجموعه گنجینه کتاب قرار دارد، خانه پدری شهیدان خوراکیان است. شهید حسن خوراکیان از دانشجویان فعال پیش از انقلاب بود که حتی برای خدمت بیشتر به مردم رشته مکانیک دانشگاه فردوسی را نیمه تمام گذاشت و با قبولی دوباره در کنکور برای خواندن پزشکی راهی دانشگاه ملی(شهید بهشتی کنونی) شد.

وی در همان دوران به یکی از دانشجویان فعال و انقلابی دانشگاه خود تبدیل شد و تا آنجا پیش رفت که مدتی زندانی شد و در ادامه در روز‌های پیروزی انقلاب طنابی را بر گردن مجسمه شاه در دانشگاه ملی انداخت و آن را به زیر کشاند .حسن خوراکیان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کتابخانه پزشکی دانشگاه ملی را تأسیس کرد و در انقلاب فرهنگی که به تعطیلی دانشگاه‌‌ها منجر شد و همچنین تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) حضور داشت.

این شهید پس از تأسیس جهاد سازندگی به عنوان نیروی رسمی به این نهاد  مشغول کار می‌شود و در مسجد سلیمان، به یاری مردم شتافت. شهید حسن خوراکیان پس از شروع جنگ از سوی ارتش عراق، گروه پزشکی را روانه آبادان کرد و در آنجا همراه با پدر، برادر و دیگر دوستانش مسئولیت اداره بخشی از بیمارستان سیار را عهده‌دار شد. اوسرانجام ۷ بهمن ۱۳۵۹ در جبهه ذوالفقاریه آبادان، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پس از این واقعه کوچه محل زندگی وی به نامش مزین شد؛ اما شهادت برادر بزرگ‌ترش مجتبی، در ۲۱ دی ۱۳۶۵ و در عملیات کربلای ۵  باعث تغییر نام کوچه و تبدیل این نام به برادران شهید خوراکیان شد.


خانه‌ای برای پزشکان

و اما آخرین خانه این کوچه هم داستان‌های خاص خود را دارد. این خانه متعلق به معتمدالحکما، پزشک معروف دهه‌های پایانی حکومت قاجارها و ابتدایی استقرار پهلوی‌ها در ایران، است. او که نامش در شناسنامه حسین سالاری ثبت شده بود؛ در حالی سال 1321 در این خانه درگذشت که نه تنها یکی از مشهورترین پزشکان وقت مشهد بود، بلکه بیشتر فرزندانش هم پا در پای پدر گذاشتند و به عنوان پزشک به مردم خدمت می‌کردند.

معتمدالحکما پنج فرزند پسر داشت که به ترتیب دکتر رضاخان، میرزا محمودخان، دکتر احمدخان، دکترعلی خان و سرهنگ مهدی خان بودند و بنای خانه سالاری‌ها حوالی سال‌‌های ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۷ به سفارش فرزند بزرگش، دکتر رضا، در بخشی از املاک موروثی پدر در دو طبقه، ساخته ‌شد.
 این محل نیز به دلیل سکونت همه فرزندانش در مجاورت خانه به جز دکتر علی که در خیابان جم سکونت داشت، به کوی سالاری معروف شد. البته کوی سالاری‌ها در اصل شامل 5 بنا بود که در آن پدر و چهار پسر ساکن بودند، اما اکنون تنها همین یک بنا باقی مانده است.

دکتر رضا سالاری تا سال ۱۳۳۰ در همین خانه سکونت داشته و طبقه همکف، مطبش بوده است. پس از فوت دکتر رضا هم که در همین عمارت اتفاق افتاد، پسرشان، دکتر ناصر سالاری، یکی از جراحان بیمارستان امام رضا(ع)، تا ۱۰ سال بعد، مطب را اداره کرد. در واقع این مطب، شبیه بیمارستانی کوچک بوده که حدود ۵۰ سال به مردم مشهد، خدمات درمانی رسانده است.
 ناگفته نماند خود بنای خانه سالاری هم سوای ارزش هویتی آن،  از ‌چنان ارزشی برخوردار است که ثبت ملی شده است. تلفیق نمای آجری با کاشی‌‌های لعاب‌ دار فیروزه‌‌ای به همراه قاب بندی‌‌ها و دورچینی‌‌های آجری، همچنین قابی منقش به کاشی کاری‌‌های مینیاتوری و هفت رنگ که به تاج زیبای فوقانی ختم می‌شود، شکوه خاصی به عمارت دوطبقه سالاری داده است.

این بنا ساخته دست معماری به نام بنایی است که بعد از ساخت این بنا، خانه ساختیانچی خیابان جنت را درست شبیه آن می‌سازد و به عبارت دیگر این دو بنای ثبت ملی خواهرخوانده هستند.

 نکته جالب  دیگر درباره معماری عمارت سالاری، برون‌گرا بودن آن برخلاف اغلب خانه‌های تاریخی مشهد است. در خانه سالاری، پنجره‌‌ها رو به خیابان است. خبری از حیاط مرکزی نیست و آنچه وجود دارد، بیشتر به حیاط خلوت و سراچه کوچک شباهت دارد. 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44