اگر روی تقویم بهقدر سن پدربزرگها و مادربزرگهایمان عقب برویم، میرسیم به روزهایی که سنگفرش خیابانهای مشهد مثل حالا نبود و کوچههایش هم اینطور در هم گره نخورده بود. آن روزها شمار خیابانهای مشهد خیلی کم بود. پس اگر نشانی میدادند «ابتدای نوغان، کوچه حمام حاج رستم»، کسی راه را گم نمیکرد.
این حمام که در نقطه تلاقی نوغان و تهپلمحله قرار داشت، تا پیش از خرابشدنش نهتنها نشانهای برای آدرسدادن زائر و مجاور، که معرف تاریخچه کوچه هم بود. آنطور که قدیمیهای این محدوده برایمان تعریف میکنند، زمان اجرای پروژه نوسازی اطراف حرممطهر، حمام تاریخ و هویتدار حاجرستم خراب و جایش سرویس بهداشتی عمومی و فضای سبز ایجاد شد.
بعد از خرابی حمام در سال ۱۳۹۸ تنها نشانه نام و هویت این معبر، تابلو کوچک کوچه با نام «حاجرستم» است که درست در اولین فرعی نوغان ۴ روی دیوار نصب شده است. حاجرستمی که طبق گفتههای نوهاش، علیاصغر رستمزاده، ثروتمند بود و حمام را در ۵۰۰ متر ساخته بود.
جزو اولین نفراتی بود که به عشق رانندگی و گرفتن فرمان برای دریافت تاکسی پیکان ثبتنام کرد. بعد از آن از روی قضا و قدر خیلی اتفاقی یک روز جلو پای دکتر شیخ ترمز کرد و همان آشنایی زمینه چندینسال همراهی او با دکترشیخ بهعنوان رانندهاش شد.
علیاصغر رستمزاده خراسانی با همین خلاصه از ۸۳ سال زندگی شخصی خودش، از نسبت نشستن این نامخانوادگی در شناسنامهاش با حاجرستمی که نامش از دویست سال قبل روی کوچهای در خیابان نوغان مانده است، چنین تعریف میکند: سال ۱۳۱۸ در کوچه چهلخانه نوغان به دنیا آمدم، اما چیزی از پدربزرگم یعنی حاجرستم یادم نیست؛ چون سالها قبل از تولد من از دنیا رفته بود.
مرحوم پدرم محمدعلی که نود سال از خدا عمر گرفت، همیشه میگفت فامیلی ام از پدرم که کشتیگیر بود و قدیمیها پهلوان میخواندنش گرفته شده است. به همین دلیل وقتی پدرم برای شناسنامهگرفتن میرود، چون فرزند حاجرستم بود، به او فامیلی رستمزاده میدهند.
او ادامه میدهد: از صدها سال قبل بیشتر اقوام و آشناهای ما در همین خیابان نوغان و کوچهپسکوچههای آن زندگی میکردند که پدربزرگم حاجرستم یکی از آنها بود. پدربزرگم درست در کوچه روبهروی علافی حسین طلایی داخل کوچه، حمام بزرگی داشت.
حمام دستکم دویست سال عمر داشت و بهدلیل اینکه سالها قبل به شخصی فروخته شده بود که او هم اسنادی از این معامله نداشت، چندسال قبل درحالیکه سالهای زیادی از غیرفعالشدنش میگذشت، از سوی شهرداری در طرح نوسازی اطراف حرممطهر خراب شد.
طبق آماری که در کتاب نفوس ارز اقدس (به تصحیح مهدی سیدی) منتشر شده است، حدود ۱۵۰ سال قبل، یعنی دوره ناصرالدینشاه، محله نوغان هشت حمام عمومی داشت. حمام حاجرستم هم یکی از مهمترین آنها بود. ساختمان هیچیک از این هشت حمام عمومی اکنون باقی نمانده است و فقط نام صاحب یکی از این حمامها، یعنی حاجرستم، درست در همان کوچه حمام روی تابلوهاست.
رستمزاده با تأکید بر اهمیت حمام عمومی پدربزرگش میگوید: در قدیم وسیله نقلیه مثل امروز وجود نداشت و وقتی کاروانها به مشهد میرسیدند، چندین ماه بود که رنگ حمام ندیده بودند. به همین دلیل بلافاصله بعد از تعیین محل استراحت سراغ حمامهای عمومی میرفتند. در آن زمان، چون نوغان و سیزده کاروانسرایش یکی از محلههای اصلی اتراق مسافران بود، از حمامهایش هم خوب استقبال میشد.
طبق گفتههای رستمزاده حمام پدربزرگ او، حاجرستم، از حمامهای بزرگ نوغان و آشنای زائر و مجاور بود و مسافران و مردم موقع نشانیدادن از نام آن استفاده میکردند و میگفتند کوچه حمام حاجرستم. باتوجهبه همین ویژگی، میان همه حمامهای نوغان تاکنون فقط نام حاجرستم باقی مانده است.
رستمزاده به ویژگیهای این حمام عمومی اشاره میکند و میگوید: جلو در این حمام مانند سایر حمامهای عمومی درخت بزرگی بود. هر روز دور تنه درخت یک لنگ میپیچیدند. این لنگ نشانه بازبودن در حمام و همچنین نوبت مردانه بود.دوران کودکی ما حمام خزینهای بود که برای رسیدن به همین خزینه از آخر گرمخانه آن چند پله گذاشته بودند.
پلهها درست در ورودی محرابیشکل تمام میشد. در دوران رضاشاه که قرار شد حمامها با گذاشتن دوش بهداشتی شود، خزینه این حمام هم جمع شد. البته ابتدا مردم برای استفاده از دوش مقاومت میکردند و میگفتند آدم را پاکیزه نمیکند. برای همین تا مدتها بعد از این ممنوعیت برخی از افراد یواشکی صبح زود از نردبان بالا میرفتند و خودشان را داخل خزینه میانداختند.