کد خبر: ۳۱۳۵
۰۶ تير ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

امامزاده غریب‌ برزش‌آباد

بعد از گذر از پل کشف در بولوار پنجتن، راه را که ادامه دهی و 4روستای شترک، شیرحصار، امرغان و گوشه‌کنار را در جاده‌ هلالی پشت سر بگذاری، به روستای برزش‌آباد می‌رسی؛ روستایی در 14 کیلومتری مشهد. روستایی که بنا به نقل‌ها و‌ روایات، روزگاری یکی از نوادگان امام چهارم(ع)‌ در آنجا زندگی می‌کرده‌ و امروز‌ آستانه امامزاده سیدعبدالله اسحاق(ع)‌‌، محلی برای زیارت اهل دل است. در روستا از هر که سراغ صحن و سرای این امامزاده را بگیری،‌ مسیر تنها قبرستان ده را نشان می‌دهد.

 بعد از گذر از پل کشف در بولوار پنجتن، راه را که ادامه دهی و 4روستای شترک، شیرحصار، امرغان و گوشه‌کنار را در جاده‌ هلالی پشت سر بگذاری، به روستای برزش‌آباد می‌رسی؛ روستایی در 14 کیلومتری مشهد. روستایی که بنا به نقل‌ها و‌ روایات، روزگاری یکی از نوادگان امام چهارم(ع)‌ در آنجا زندگی می‌کرده‌ و امروز‌ آستانه امامزاده سیدعبدالله اسحاق(ع)‌‌، محلی برای زیارت اهل دل است. در روستا از هر که سراغ صحن و سرای این امامزاده را بگیری،‌ مسیر تنها قبرستان ده را نشان می‌دهد.

 قبرستانی در دل روستا. قبرستانی غریب و امامزاده‌ای غریب‌تر. سنگ قبرهایی نو و کهنه و کهنه‌تر‌ها گاه با قد‌متی‌ بیش از 100سال؛ ترک خورده و رها. محوطه‌ای پر از خار و خاشاک و بقعه‌ای خسته که در میان میله‌های سر به آسمان برآورده، چون اسیری گرفتار می‌ماند. اهالی، اطلاعات زیادی درباره این امامزاده ندارند؛ جز اینکه براساس آنچه روی تابلوی سبزرنگ در‌ ورودی نقش بسته از نوادگان امام‌سجاد(ع) است.

در کتاب «مزارات‌ایران» در‌باره‌ امامزاده سیدعبدالله اسحاق آمده است «‌اجداد سیدعبدالله ابتدا در شوشتر زندگی می‌کردند، نیای چهارمش به نام شمس‌الدین‌محمد، در عصر ایلخانان به خراسان آمد و سال 673 ق. در شهر مرو درگذشت. یکی از فرزندان شمس‌الدین‌ به نام سیداشرف‌ از خراسان به ممالک هم‌جوار رفت و فرزندش، امیر نظام‌الدین‌علی‌ در زمان حکومت ارغون‌خان مغول‌ مورد عنایت سلطان قرار گرفت. خلعتِ «طبل‌ و علم» یافت و به ولایت اجدادیِ خویش؛ یعنی شوشتر گسیل شد.

اما در زمان غازان‌خان‌ به خراسان بازگشت و در روستای برزش‌آباد توس مستقر شد. او در اوایل سده8 به نیشابور رفت و یکی از شیوخ مهم کبرویه‌ خراسان به‌نام شیخ عبدالله غرجستانی را به توس دعوت  و 3خانقاه در برزش‌آباد، طابران و ویرانی برای او احداث کرد.» 

در ادامه این کتاب می‌خوانیم‌‌‌: «سیدعبدالله، اواسط شعبان سال 789ق. در برزش‌آباد متولد شد. در پنج سالگی به مکتب رفت. در شانزده سالگی مجاز به فتوا در مسائل شرعیه و در بیست سالگی از سوی پدرش، اداره خانقاه برزش‌آباد به وی واگذار شد.‌ او پس از وفات پدر، در سال819 ق، سفرهای علمی و عرفانی خود را آغاز کرد.

 ابتدا در بخارا به محضر خواجه‌محمد پارسا رسید و پس به سمرقند رفت و خواجه عمادالملک را ملاقات کرد و در ترمذ، به خدمت خواجه‌حسن عطار شتافت و از مولانا یعقوب‌چرخی اجازه دریافت کرد. همچنین در سفری به قندوز، از سیف‌الدین قندوزی اجازه دریافت کرد و سرانجام به خدمت خواجه اسحاق‌خَتَلانی رسید. خواجه، به سال 825 ق اجازه‌ای‌‌ به سیدعبدالله داد‌...‌؛‌ اما پس از آنکه خواجه اسحاق، خرقه پیر و مرادش میر سید علی‌همدانی را بر اندام سیدمحمد نوربخش پوشانید و با وی به‌عنوان مهدی موعود بیعت کرد، سیدعبدالله با رویگردان شدن از وی،‌ پایه‌گذار سلسله ذهبیه شد.

دور تا دور‌ مزار امامزاده سید عبدالله اسحاق‌، قبرهایی است کهنه و نو. کهنگی برخی قبرها از روی تاریخی که روی آن‌ها نقش شده است به حدود یک قرن قبل باز می‌گردد

سیدعبدالله برزش‌آبادی در مسیر بازگشت به وطن، با جمع زیادی از مشتاقان مواجه و به یُمن قدومش خانقاه‌های بسیاری ساخته شد. وی نزدیک به 50 سال بر سجاده ارشاد سالکان‌ مشغول بود‌. در این مدت وی به تربیت شاگردان و تألیف آثار مشغول بود. از جمله آثار شناخته شده وی‌ دیوان غزل، شرح لمعات‌عراقی، رساله‌کمالیه و کشف‌الحجاب است. سیدعبدالله سال 872 ق. درگذشت و در زادگاه خود، برزش‌آباد‌ دفن شد.» 

این، همه اطلاعاتی بود که محققان کتاب«مزارات ایران» از امامزاده سید‌ عبدالله در کتاب خود آورده‌اند.دور تا دور‌ مزار امامزاده سید عبدالله اسحاق‌، قبرهایی است کهنه و نو. کهنگی برخی قبرها از روی تاریخی که روی آن‌ها نقش شده است به حدود یک قرن قبل باز می‌گردد. قبرهایی با سنگ‌هایی خاص و اشکالی خاص‌تر که بوته‌های خار دور تا دورش‌ را گرفته است.  

 بقعه اولیه و اصلی در دل بنایی چند ضلعی و سپید رنگ قرار دارد. بخش‌ مخروطی شکل قبه که از سقف برآمده‌،‌ از بازسازی و وسعت بخشیدن به بنای اولیه نشان می‌دهد. برای رسیدن به ساختمان بنا از سطح هم‌کف قبرستان باید چند پله را بالا بروی و همان تعداد را رو به سراشیبی پایین.

 دلیل این در گودی قرار داشتن بنا را یکی از اهالی روستا برایمان توضیح می‌دهد: «تا چند سال قبل سطح زمین این امامزاده برابر با سطح قبرستان بود و بدون هیچ دیوارکشی. ارادت به این امامزاده به‌قدری زیاد است که خیلی‌ها از دور و نزدیک وصیت می‌کنند در جوار آن دفن شوند.‌‌ او همچنان‌که به قبرها‌یی اشاره می‌کند که نشان تازگی دارند،می‌گوید: «‌در این قبرستان نه فقط برزش‌آبادی‌ها که از تهران، اصفهان و ... و روستاهای دور و‌ اطراف برای دفن آ‌ورده می‌شوند. این قبرستان اگر چه ظاهرا یک طبقه است؛ اما بی‌آنکه قبری تخریب شود از زمین قبرستان برای دفن دیگری استفاده می‌شود. همین شده که امروز شاهد این اختلاف ارتفاع هستیم.»

او  همان‌طور که به آهن‌هایی که چهار طرف بنا  قامت راست کرده‌‌‌ و میلگرد‌های‌ رفته در سیمان اشاره می‌کند، می‌گوید: «طبق گفته‌های پدرم و پدربزرگم چند نسل از خاندان ما در همین قبرستان دفن هستند. این نشان از قدمت این قبرستان و بنا دارد. طبق شنیده‌ها حدود300-400سال. اما متأسفانه از یک سو میراث اجازه تعمیر نمی‌دهد و از سوی دیگر اوقاف هم اعمال نظرهایی دارد و گرنه خیرانی پیدا شده‌اند تا این امامزاده را آباد کنند. الان 3سال است خیّری آهن‌ها را کار گذاشته و فنداسیون را ریخته است؛ اما سنگ‌اندازی‌ها سبب شده کار بخوابد و ادامه پیدا نکند.‌»

 به گفته وی در این آستانه که محل زیارت اهل‌قبور است، پنجشنبه‌، جمعه‌ها جای سوزن انداختن پیدا نمی‌شود.  
آستانه امامزاده سیدعبدالله اسحاق برزش‌آبادی، از نوادگان امام‌‌زین‌العابدین در 14 کیلومتری  محله طلاب، نزدیک‌ترین امامزاده به‌ منطقه ماست. اگر روز تعطیلی دلتان هوایی زیارت شد، می‌توانید دل به جاده زده و به این امامزاده غریب در روستای برزش‌آباد سری‌ بزنید.

1-2:کتاب «مزارات ایران»- بنیاد پژوهش‌های آستان‌قدس‌رضوی

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44