یکی از خصوصیتهای ویروس منحوس کرونا بهویژه جهش امیکرون این است که نزدیکان فرد بیمار بیش از دیگران در خطر ابتلا به این بیماری هستند. این باعث شده است بسیاری از خانوادهها برای حفظ سلامت عزیزانشان هم که شده است، با رعایت شیوهنامههای بهداشتی و چشمپوشی از سرگرمیهای مختلف در حفظ سلامت عزیزان خود بکوشند.
کرونا همچنین برای برخی خانوادهها بهانهای شد تا خیلی از مهارتهای زندگی را یاد بگیرند که تا پیش از این ایام در آن تخصص نداشتند. خانواده جواد برغمدی یکی از نمونههای موفق در این زمینه است که بهدلیل رعایت نکات بهداشتی در محله زبانزد شده است. البته این خانواده را به نمایندگی از همه آنهایی آوردیم که چالشها و تنشهای این ایام را به آرامش تبدیل کردند.
جواد برغمدی خیاط 47ساله محله عباسآباد است. حاصل زندگی مشترک او با اعظم بازقندی 2پسر نوجوان هفده و سیزدهساله است. او تعریف میکند: از همان روزهای نخست شیوع ویروس کرونا، مغازه را تعطیل کردم و چون ماسک برای حفظ سلامت خیلی مهم بود، همه وقتم را به تولید آن مشغول شدم.
برغمدی هم مثل خیلی از سرپرستهای خانواده که دغدغه سلامت خانوادهشان را دارند، میگوید: روزهای سختی گذشت و باید همه افراد خانواده همکاری میکردند. تعریف میکند: از اواخر زمستان سال1398 ما به دیدن هیچکدام از اقوام نرفتیم، کسی هم به خانهمان نیامد و ارتباط ما با آشنایان و اقوام نزدیک بهخصوص تا 3ماه پیش فقط بهصورت اینترنتی و تلفنی بود.
علاوه بر این، از ابتدای کرونا من مأمور خرید مایحتاج خانه شدم و فقط از فروشگاهها و نانواییهایی خرید میکنم که مطمئنم شیوهنامههای بهداشتی را رعایت میکنند.
کرونا چالشهایی به همراه دارد و آن بحران روانی در ایام قرنطینه و استفاده مناسب از فرصت زمانی است که گاه حوصله افراد را کم میکند. او در اینباره میگوید: این چالشها تقریبا در بین همه خانوادهها بوده و هست و بهنظرم باید مدیریت شود. من همه تلاشم را کردم که خانوادهام سرگرم باشند. خانواده من بیشتر روزها را در خانه بودند. بهخصوص 2فرزندم که تا پیش از بازگشایی مدارس از خانه خارج نمیشدند.
اعظم بازقندی مانند همسرش توجه خاصی به رعایت شیوهنامههای بهداشتی دارد و همراه با برغمدی میکوشد خانهشان محیطی شاد داشته باشد و کنار اعضای خانواده اوقات خوشی داشته باشند.
بازقندی درباره کارهایی که برای خانوادهاش انجام میدهد، میگوید: یکی از کارهایی که من در خانه انجام میدهم، تهیه غذاهایی مانند پیتزا و ساندویچ است که بچهها به آن علاقه زیادی دارند. روش پخت بیشتر آنها را پیش از این بلد بودم، اما اگر نیاز باشد، از اینترنت نیز کمک میگیرم. علاوه بر این، من با توجه به اینکه مدرک آرایشگری دارم، در منزل موهای همسر و پسرانم را کوتاه میکنم تا نیازی نباشد به آرایشگاه بروند و سلامتشان به خطر بیفتد. البته این کار را چندماه پیش از شیوع کرونا آغاز کردم؛ زمانی که همسرم از آرایشگری که موهایش را کوتاه میکرد، آنفلوانزای سختی گرفت.
مادر خانواده که حسابی مراقب سلامت و تحصیل بچهها هست، میگوید: فرزندان من تا پیش از بازگشایی مدارس همیشه در خانه بودند، اما حالا که مجبورند به مدرسه بروند، من هرروز آنها را یکساعت زودتر از خواب بیدار میکنم تا صبحانه را در منزل بخورند. باید ماسک همراهشان باشد و کنار تحصیل یادشان دادهام که چطور بهداشت را رعایت کنند. فکر میکنم خانوادههای زیادی هستند که ناگزیر در این ایام مهارتهای زیادی آموختهاند.