هادی شاطری از کارآفرینانی است که در زمان شیوع بیماری کرونا ورشکسته شد. اما او نهتنها توانست دوباره کارش را از نو شروع کند، بلکه همسرش را هم تشویق کرد که وارد این حرفه شود.
رضا نظامیموظف، پژوهشگر و نخبه مشهدی که هواپیمای فوقسبک میساخت، بعد از تزریق یکی از واکسنهای کرونا فلج شد و حالا کنار خیابان روی ویلچر مینشیند و ملودیکا مینوازد.
سپیدپوشان بیمارستان شهید هاشمینژاد از زمان شیوع کرونا میگویند: ما دو سال جنگ را با چشمهای خودمان دیدیم؛ لحظهلحظه مبارزه برای زندهماندن.
کار بهورز روستا تنها مراقبت از نوزاد و تزریق واکسن نیست. آنها امید ساکنان یک آبادی هستند. وظایفشان بسیار است.
داستان عباس مرادی مانند فیلمهایی است که در آن، مسیر زندگی قهرمان فیلم ناگهان تغییر میکند و مجذوب دنیای جدید میشود.
مردم درددلشان را هم پیش دکتر محمد علیاکبر محمدی میبردند و برای مشکلات خانوادگی مشورت میگرفتند. بین مردم بولوار توس، به مهربانی و خوش برخوردبودن شهره بود.
محمدزاده از 9سال قبل که به بیمارستان منتصریه آمده است، کارش کمی متفاوتتر از سایر پرستاران بوده. او مرگ و زندگی را بارها در این سالها دیده است. محمدزاده میگوید: ابتدای ورودم به این بیمارستان در بخش ICUمرگ مغزی کار میکردم. آنها بیمارانی هستند که خانواده برای اهدای عضوشان رضایت دادهاند. چند روزی در بخش میمانند و بعد برای اهدا به اتاق عمل میروند.