علیاصغر محمدی سالهاست که در روستای نوری به شغل دامداری مشغول است. تمام منبع درآمدش نیز از راه پرورش دام و گوسفند است. اما به دنبال خشکسالیهای چند سال اخیر و چندبرابرشدن قیمت خوراک دامی ناچار به فروش گوسفندان و محدودکردن فعالیتش شده است.
بسیاری از دامداران مشهدی وضعیتی شبیه او دارند و بهدلیل خشکسالی، دامهایشان را فروخته و شغل آبا و اجدادی را کنار گذاشتهاند. محمدی نیز به فکر کنارگذاشتن شغل دامداری بود. تا زمانیکه با رضا زمانپور آشنا میشود. فردی که از خشکاله میوه کنسانتره دامیتولید میکند. حالا او به عنوان یکی از دامدارهای مشهدی از این کنستانتره جدید به عنوان خوراک دامهایش استفاده میکند.
کنستانتره جدید با یکپنجم قیمت در مقایسه با دیگر نهادههای دامی، عملکرد موفقیتآمیزی را به دنبال دارد و امید به رونق دوباره شغل دامداری را در این سالهای بیآبی و خشکسالی افزایش داده است. در این گزارش با رضا زمانپور بیشتر آشنا میشویم. فردی که در چندسال اخیر همّ و غمش تهیه خشکاله برای خوراک دام بوده است.
رضا زمانپور متولد 1347 در شهرستان است. خانوادهاش دامدار و کشاورز بودند و او از نزدیک با مسائل و مشکلات قشر روستانشین از جمله تأثیرات مخرب خشکسالیها بر شغل دامداری آشنایی کاملی دارد. خودش میگوید: با وجودی که سالهاست ساکن مشهد و محله شهرک حجت هستم اما هیچگاه ارتباطم با روستا، شغل دامداری و کشاورزی قطع نشده است. به ویژه از زمانی که بازنشسته شدهام هفتهای دو روز به روستا میروم و مختصر کارهای کشاورزی و دامداری باقیمانده از مرحوم پدرم را انجام میدهم.
همه زندگی و درآمد دامدار و کشاورز بستگی به وضعیت ترسالی و خشکسالی دارد. سالی که بارندگی و آب و هوا مناسب است دامداری و کشاورزی همراه با رونق و برکت است. زاد و ولد گوسفندها و حتی دوقلوزایی در بین گوسفندان بیشتر است.
برهها سالمتر و به قول معروف شیرمست هستند. بیماری و مرگ ومیر کمتر است. چون دشت وصحرا سرسبز و بابرکت است دامها بیشتر سال را در صحرا و کوه میچرند هزینه خورد وخوراکشان کمتر و درمجموع هزینههای دامدار به حداقل میرسد. اما در سالهای خشکسالی مثل همین دوسه سالی که گذشت چون گوسفندها تغذیه مناسبی ندارند برههایشان ضعیفتر هستند و زودتر دچار بیماری میشوند مرگ ومیرشان نیز بیشتر است بهتبع آن درآمد دامدار به کمترین حد خودش میرسد.
در خشکسالیها دامدار ناچار است برای تأمین هزینه خانواده و خورد وخوراک احشام تعدادی از گوسفندان و دام خود را بفروشد. درگذشته هم ما خشکسالی را تجربه کردیم اما خشکسالی چند سال اخیر بهدلیل طولانی شدن تأثیرات مخربتری داشته و خیلی از دامداران مجبور به فروش دامهای مولد شدند. آنها مجبورند دامهای آبستن زیادی را سلاخی کنند. این روند با ادامه خشکسالی ادامه دارد. ازبین رفتن دامداری و کشاورزی یعنی بیکاری و ترک روستا؛ هجوم به شهرها حاشیهنشینی و مشکلات بیشتر.
او با الهامگرفتن از یک فعالیت ساده و قدیمی که در بین خانواده آنها رسم است ایده جمعآوری پوست میوه و تبدیل کردن آن به کنستانتره دامی را شروع میکند.
این کشاورز در ادامه میافزاید: یکی از عادتهای خانوادگی که از سالها قبل و حتی دوران کودکی در خانواده ما وجود داشت جمعآوری پوست میوههای خورده شده و ریختن آنها در جلو دامها و گوسفندان بود. مادرم بعد از پایان میهمانیهای خانوادگی پوست میوههای خورده شده مثل: انار، سیب، هندوانه و خربزه را جداسازی و در ظرفی جداگانه میریخت.
مادرم از من یا برادرم میخواست که این پوستها را به عنوان غذا وخوراک جلو دامها بریزیم. دامها نیز با حرص و ولع خاصی این پوستها را میخوردند. این عادت در خانواده ما هنوز هم ادامه دارد. حالا من هر روز پوست میوههای خوردهشده و استخوانهای مرغ یا گوسفند را از داخل سفره جمعآوری و در نایلون میریزم. آخر هفته که به روستا میروم پوست میوهها و استخوانها را برای دامها و سگ نگهبان طویله میبرم.
دوسال قبل که جریان خشکسالی و کمبود نهادههای دامی پیش میآید ایده استفاده از کنستانتره پوست میوهها به ذهن رضا زمانپور میرسد. او با اشاره به اجرای آزمایشی ایده استفاده ازکنستانتره پوست میوه میگوید: به مدت یک ماه پوست میوه خورده شده در خانه را جمعآوری کردم برای آنکه پوسیده نشود آنها را در مقابل آفتاب گذاشتم تا حسابی خشک شوند. بعد ازیک ماه 4تا 5کیلوگرم پوست میوه خشک از انواع میوهها به دست آمده بود.
همه پوست میوهها را داخل کیسه ریخته و به روستا رفتم. با همان کیسه پوست میوه به خانه داییام که دامدار است رفتم. موضوع را با او مطرح کردم. داییام در ابتدا کمی تردید داشت و معتقد بود که اگر پوست میوه تازه و تر مورد استفاده خوراکی قرار گیرد برای گوسفند بهتر و خوشخوراکتر است. به او گفتم: من این پوست میوهها را با وسواس جمعآوری و دستچین کردم هیچ مشکلی ندارد. اجازه بده امتحان کنیم ببینیم جواب میدهد یا خیر؟ بعد از موافقت پوستها را در آخور گوسفندان ریختیم و گوسفندان را به سمت آخور فرستادیم.
هنوز دقایقی نگذشته بود که گوسفندان همه پوستهای میوه را خوردند. تجربه موفقیتآمیزی بود و من از این بابت خیلی خوشحال شده بودم. بعد از این آزمایش در دفعات بعدی پوستهای میوه را در دستگاه آسیاب ریخته و به صورت بلغور درآوردم برای آنکه طعم و مزه بهتری داشته باشد مقداری نان خشک هم به آن اضافه کردم. اینبار برای امتحان معجون به دست آمده به دیدن آقای علیاصغر محمدی، دامداری ساکن روستای نوری، رفتم. پوستها را در آخور گوسفندان ریختم باز هم آزمایش موفقیتآمیز بود و گوسفندها همه کنستانتره را در مدت چند دقیقه خوردند.
علیاصغر محمدی که خیلی خوشحال شده بود از من درباره محتویات این کنستانتره دامی پرسید. وقتی به او گفتم که این کنستانتره مخلوطی از پوست میوههای خشک شده و نان خشک است تعجب کرد و برایش باورنکردنی بود. بعد از این آزمایش محمدی از من خواست که چند کیسه از این کنستانتره برایش ببرم. من نیز اینکار را کردم و بعد از چند مرحله به این نتیجه رسیدم که کنستانتره ساختهشده ارزش غذایی مناسب را دارد و میتواند به عنوان خوراک دام در دامداریها استفاده شود.
زمانپور به دنبال موفقیت ایدهاش برای جمعآوری پوست میوه پویشی را با عنوان پویش جمعآوری پسماند میوه راهاندازی میکند و از شهروندان ساکن در شهرک حجت میخواهد که پوست میوههای مصرف شده خود را برای او بیاورند: برای عملیاتیکردن طرح کنستانتره احتیاج به پوست میوه زیادی بود که با جمعآوری پوست میوه چند خانه امکانپذیر نبود.باید از مشارکت مردمی و عمومی استفاده میکردم. از طرف دیگر نمیتوانستم در منازل شهروندان بروم و از آنها بخواهم که پوست میوههای مصرفی خود را داخل پلاستیک ریخته و تحویل دهند.
درهمان ابتدا اطلاعرسانی را از محله شهرک حجت(عج) شروع کردم. موضوع طرح جمعآوری پوست میوه را با حجتالاسلام پردل، امام جماعت مسجد الحجه(عج)، مطرح کردم. او هم قبول و از تریبون مسجد درباره جمعآوری پوست میوهها اطلاعرسانی کرد و موضوع را به گوش شهروندان رساند. بعد از آن با کمک نوجوانان بسیجی مسجد پویش جمعآوری پسماند میوه نیز راهاندازی شد و از شهروندان ساکن در محله خواستیم که پوست میوههای مصرفی خانه خود را جمعآوری کنند و در آخر هر ماه به مسجد محله تحویل دهند.
این طرح مورد استقبال اهالی قرار گرفت و هر ماه بین 200تا 300کیلوگرم پوست میوه خشکشده جمعآوری میشد. برخی شهروندان درقبال تحویل پوست میوه مبلغی را نیز دریافت میکردند. بهتدریج دیگر شهروندان مشهدی ساکن در محلات دیگر مثل: محله طبرسی، سجاد، سیدی و دیگر محلات با این پویش آشنا و پوست میوههای خود ر ابه مسجد محله تحویل میدادند. کمکم کیسههای پوست میوه تمام فضای حیاط خانه را گرفت.
کنستانتره پوست میوهها را برای چند دامدار بردم اما دامدارها جرئت استفاده از آن برای خوراک دامهای خود را نداشتند و باز پس فرستادند
یک روز چند کیسه از این کنستانتره را سوار بر وانت کردم و برای فروش به نزد چند فروشنده خوراک دام بردم اما فروشندگان خوراک دام از کنستانتره موجود حمایت چندانی نکردند. مشکل اصلی این بود که این محصول مهر تأیید سازمان جهاد سازندگی و دامپزشکی را نداشت. از طرف دیگر خانوادهها پوست میوههای زیادی را جمعآوری و تحویل مسجد محله داده بودند. با انباشت پوست میوهها امکان بروز مشکلات بهداشتی و اعتراض همسایهها وجود داشت. باید راهحلی پیدا میکردم. کنستانتره پوست میوهها را برای چند دامدار بردم اما دامدارها جرئت استفاده از آن برای خوراک دامهای خود را نداشتند و باز پس فرستادند.
رضا زمانپور برای تأیید و حمایت از ایدهای که موفقیت در آن را حتمی میدانست به سازمانهای مربوطه مثل: دامپزشکی، جهاد کشاورزی و محیط زیست مراجعه میکند تا حمایت این سازمانها را به دست آورد. اما این سازمانها فقط به تأیید زبانی از طرح پرداخته و از هر حمایت دیگری خودداری کردند: برای کسب حمایت از طرح و اطمینان برای فروش استاندارد و با مجوز محصول به دامداران به چند سازمان مرتبط با شغل دامداری مراجعه کردم.
ابتدا به اداره کل دامپزشکی استان رفتم و بعد از ارائه محصول با برشمردن صرفه اقتصادی کنستانتره پوست میوه برای دامداران از مسئولان این اداره خواستم که با آزمایش مواد، مصرفی بودن آن برای خوراک دام را تأیید کنند. اما مسئول مربوطه تنها به تأیید زبانی پرداخت و حتی برای آنالیز پوست میوهها در آزمایشگاه درخواست 2میلیون تومان پول کرد. از این برخورد خیلی ناراحت شدم. بعد از آن به سازمان جهاد کشاورزی استان مراجعه و در گفتوگو با دکتر رضایی، مدیر صنایع تبدیلی و غذایی جهادکشاورزی استان، از وی خواستم با توجه به تولید چندین تن پوست میوه در شهر مشهد، با زدن یک کارخانه در اجرای طرح یاریام کنند.
دکتر رضایی نیز با استقبال از این طرح من را به دو تولیدکننده خوراک دام معرفی کرد. در دیدار با این دوکارخانهدار بخش خصوصی یکی از آنها به من گفت: تولید روزانه شما چندکیلو است. من هم گفتم: 200تا 300 کیلو. این تولیدکننده خوراک دام گفت: برای تولید کنستانتره ابداعی شما باید خط تولید جدیدی راهاندازی کنیم. با راهاندازی خط تولید ما حداقل نیازمند به 5تا 10تن پوست میوه خشک شده روزانه هستیم. برای شما بهتراست این 200و300کیلو پوست میوه را مستقیما به دامدارتحویل دهید و به دنبال تولید صنعتی آن نباشید.
در مراجعه به مسئولان محیط زیست نیز با وجود تأیید طرح و تأثیر مثبت آن در پاکسازی و تمیزی شهر هیچ گونه حمایتی نشد و من که حسابی ناامید شده بودم برای مدتی اجرای طرح را به حالت تعلیق درآوردم.
این ساکن محله حجت بعد از ناامیدشدن از حمایت مسئولان مربوطه متوسل به رسانههای تصویری و تلویزیون میشود. طرح کنستانتره پوست میوه از طریق باشگاه خبرنگاران جوان در تلویزیون پخش میشود و مورد حمایت میلیونی شهروندان قرار میگیرد.
زمانپور با توضیح بیشتر دراین باره میگوید: بعد از ناامیدشدن از حمایت دستگاههای دولتی به این فکر افتادم که از طریق رسانهای کردن طرح (کنستانتره پوست میوهها) حامیانی را به دست آورم. ازطریق شماره تماسی که به دست آورده بودم با باشگاه خبرنگاران استان خراسان رضوی ارتباط پیدا کردم. منشی اعلام کرد بهزودی با شما تماس خواهندگرفت. دو روز بعد خانم غلامی، خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، با من تماس گرفتند و از من درباره طرح توضیحاتی خواستند.
مصاحبه با من انجام شد و روز بعد مصاحبه من با باشگاه خبرنگاران جوان در شبکه خراسان رضوی پخش شد. عنوانش این بود: با پوست میوه پول پارو کنید. این خبر در روز پخش با 200هزار لایک به عنوان اولین و بهترین خبر رتبه اول هفته را به دست آورد. چند روز بعد از پخش این خبر شهروندان زیادی از سرتاسر محلات مشهد با من تماس گرفتند و آمادگی خود را برای جمعآوری و ارسال پوست میوه بیان کردند. خانمی از سیدی تماس گرفت و گفت میخواهد هزینه فروش این پوست میوهها را برای خانوادههای بیسرپرست هزینه کند.
مصاحبه با من انجام شد و روز بعد مصاحبه من با باشگاه خبرنگاران جوان در شبکه خراسان رضوی پخش شد. عنوانش این بود: با پوست میوه پول پارو کنید
خانم مدیری از احمدآباد گفته بود که میتواند با خانوادههای منطقه خود هماهنگ کند تا این پوست میوه را رایگان دراختیار ما قرار دهند و ما آنها را تبدیل به کنستانتره کرده و دراختیار دامداران فقیر و آسیبدیده قرار دهیم. انعکاس رسانهای این خبر و درخواستهای متعدد برای طرح تولید کنستانتره باعث شد که باوجود ناامیدی ازدستگاههای دولتی دوباره به انجام و پیگیری طرح امیدوار شوم و این طرح را تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه بدهم.
به دنبال انعکاس رسانهای طرح تولید کنستانتره پوست میوه، شهرداری مشهد و سازمان خدمات شهری اعلام حمایت خود برای ساخت و بهرهبرداری از کارخانه تولید کنستانتره پوست میوه را اعلام میکند و امید تازه برای تولید و اجراشدن این طرح به وجود میآید.
زمانپور با اشاره به اعلام آمادگی و حمایت شهرداری مشهد از طرح خود میگوید: سال گذشته چند روز بعد از پخش مصاحبه ما در شبکه تلویزیونی استان خراسان رضوی از دفتر مدیر کل هماهنگی و نظارت بر خدمات شهری شهرداری مشهد، تماس گرفتند و از ما خواستند که به دیدن آنها برویم. درجریان این دیدار مسئول مربوط خواست که مشکلات موجود برای راهاندازی طرح را بیان کنم. من هم مشکلات طرح از جمله نبود جای مناسب، تبلیغات، مجوز و آنالیز ارزش غذایی کنستانتره موجود را بیان کردم.
ایشان درباره برطرف شدن این مشکلات قول همکاری دادند و در اولین اقدام نامهای را به جهاد کشاورزی استان نوشتند و درخواست کردند که ارزش غذایی و آنالیز کنستانتره مشخص و تعیین شود. مسئول جهاد کشاورزی نیز ما را به بخش آزمایشگاه تغذیه سازمان معرفی کرد ودر آزمایشگاه، آنالیز رایگان ارزش غذایی پوست چهارمیوه اصلی(سیب، انار، هندوانه و پرتقال) کنستانتره انجام شد. بعد از 25روز که نتیجه آمد، ارزش غذایی پوست میوهها مشخص و تأیید شد.
درحال حاضر نیز پیگیرگرفتن تأییدیه رسمیو مجوز برای تولید صنعتی کنستانتره مورد نظرهستیم. مدیر خدمات شهری همچنین درباره مکان، سولهای را در خیابان توس67 مشخص کردند که بعد از بازدید به دلیل نبود برخی استانداردها مناسب فعالیت قرار نگرفت. درحال حاضر نیز به دنبال پیدا کردن جای مناسب هستیم. همچنین اعلام کردند تبلیغات طرح را با نصب چند بنر رایگان انجام خواهند داد و نیز قرار شد رایگان کیسههای جمعآوری پوست میوه با آرم شهرداری دراختیار ما قرارگیرد تا بتوانیم به اهالی بدهیم و آنها پوست میوه را در این کیسهها جمعآوری کنند.
شهرداری همچنین با اجرای طرح بهطور پایلوت در منطقه بولوار توس (ناحیه3 شهرداری منطقه) موافقت و اعلام کردند که از امکانات شهرداری منطقه مثل حمل رایگان و تبلیغات برای اجرای بهتر این طرح استفاده خواهدشد. تا به امروز 300کیسه مخصوص جمعآوری پوست میوه به ما تحویل داده شده است.
رضا زمانپور که به دنبال اجرای طرح کنستانتره پوست میوه برای کمک به دامداران در این خشکسالی و نبود نهادههای دامی است معتقد است که درصورت بهادادن و حمایت از طرح کنستانتره پوست میوه علاوهبر تأمین بخشی از نهادههای دامی، کارآفرینی نیز خواهیم داشت.
زمانپور با تأکید بر این موضوع میگوید: تا امروز 5میلیون تومان از درآمد شخصی برای تبلیغ و جمعآوری پوست میوه هزینه کردهام و 2میلیون تومان هم فروش نداشتهام. اما چون بازنشسته هستم و پولی که از بازنشستگی میگیرم زندگیام را تأمین میکند به دنبال سود و پول در آوردن نیستم. به عنوان یک روستاییزاده از نزدیک با خسارتهای جبرانناپذیری که خشکسالی به شغل دامداری و کشاورزی زده است آشنا هستم و این موضوع برایم خیلی ناراحتکننده است.
با اجرای طرح کنستانتره پوست میوه به دنبال کم کردن هزینههای خوراک ونگهداری دامها هستم شاید به این وسیله از ورشکستگی و فروش بیشتر دامها جلوگیری شود. اما همانطور که گفتم سازمانهای دولتی مربوط حمایت چندانی از این طرح نکردند و اگر حمایتهای شهرداری و آقای رهنما نبود از خیر اجرای این طرح میگذشتم. اما با این روزنه امیدی که ایجاد شده است به اجرای طرحم امیدوار هستم.
برای اینکه دام بتواند کاه را بخورد باید با جو و یا کنستانتره مخلوط شود که قابلیت خوردن برای دام را داشته باشد. اما کنستانتره پوست میوه احتیاج به افزودنی ندارد
الان یک کیلوکاه در بازار به قیمت 6هزار تومان خرید وفروش میشود این درحالی است که ارزش غذایی کاه تقریبا صفر است و برای اینکه دام بتواند کاه را بخورد باید با جو و یا کنستانتره مخلوط شود که قابلیت خوردن برای دام را داشته باشد. اما کنستانتره پوست میوه احتیاج به افزودنی ندارد و به تنهایی قابلیت خوردن برای دام را دارد. قیمت آن نیز نصف قیمت یک کیلو کاه است. تهیه یک کیلو خوراک برای دام با روش غذایی موجود بین 10 تا 15هزار تومان هزینه میبرد.
درحالی که یک کیلو کنستانتره پوست میوه را میتوان با قیمت 3تا 4هزار تومان تهیه کرد. این درحالی است که با وجود تفاوت فاحش چند هزار تومانی قیمت ارزش غذایی آن با خوراک دامهای معمولی برابر است. دریک طرح آزمایشی دوماهه که خودم انجام دادم در پایان این آزمایش گوسفندانی که از کنستانتره پوست میوه استفاده کرده بودند دچار هیچ گونه افتی در وزن و یا شیردهی نشده بودند. در واقع شما با هزینه کمتر همان بازدهی و درآمد گذشته را خواهید داشت.
با توجه به وسعت شهرمشهد با فراهم شدن شرایط میتوان در هر منطقه شهری یک کارخانه کوچک تولید کنستانتره پوست میوه تأسیس کرد. برای ساخت یک کارخانه کوچک بین 50تا 60 میلیون تومان هزینه لازم است. در هرکارخانه امکان فعالیت 4تا 5نفر را بهطور مستقیم و حداقل 20 نفر بهطور غیرمستقیم وجود دارد که اشتغالزایی خوبی ایجادخواهدکرد. از لحاظ زیست محیطی نیز با جمعآوری بخشی از زبالههای شهری که همان پوست میوه باشند آلودگی محیطی کمتری خواهیم داشت.
درحال حاضرشاید دامداران نظرمساعدی برای استفاده ازکنستانتره پوست میوه برای دامهایشان نداشته باشند اما با آگاهی به ارزش غذایی آن و حمایتهای دولتی میتوان به موفقیت طرح امیدوار بود.
سلام و درود. لطفا آدرس ایمیل یا شماره تماستون رو بفرمایید تا براتون شماره آقای زمانپور رو براتون ارسال کنیم