اگر خیابان طبرسی در محل زیرگذر حرممطهر یک زیرطاقی داشت که تاریخ ساختش روی خشتی خودنمایی میکرد، باید این روزها نود و دومین سال تولدش را به تماشا مینشستیم. خیابانی که برای نخستینبار در سال ۱۳۰۸ طرحش ازسوی محمدولیخان اسدی نایبالتولیه وقت آستان قدس در گفتگو با تقیزاده، استاندار خراسان، مطرح شد.
آن زمان اسدی به تقیزاده طرحهای خیابانکشی در اطراف حرممطهر را داد تا آستانه را از بنبست درآورد. این طرح شامل کشیدن فلکه و خیابان جنوبی و شمالی بود. با موافقت تقیزاده او برای کشیدن این خیابانها از محل بودجه آستانه برای رضاشاه نامهای نوشت و در آن از اینکه بافت اطراف حرم نامناسب است و رفتوآمد در داخل حوزه حرممطهر به سختی انجام میگیرد، گفت.
او البته موضوع قبرستانهای اطراف حرم را هم پیشکشید و گفت که وضعیت بهداشتی آنها نامناسب است و باید فکری به حال آنها کرد. بعد هم پیشنهاد داده بود با خرابکردن قبرستان قتلگاه ابتدا فلکهای نیمدایره اطراف حرم کشیده شود و از وسطش خیابان طبرسی منشعب شود؛ خیابانی که قسمت شمالی حرم را از بنبست خارج کند.
با اعلام موافقت اولین قدم برای اجرای این طرحها در همان سال برداشته شد و در سال ۱۳۰۹ خیابان طبرسی از قسمت فلکه شمالی تا ابتدای نوغان به بهرهبرداری رسید. خیابانی که امروز دیگر در ۴۸۰ متر اسدی خلاصه نمیشود و تا چندین کیلومتر وسیع شده و به پل شترک رسیده است.
در پرونده پیشرو با واکاوی خاطرات سیاسی محمدعلی شوشتری (خفیهنویس پهلوی اول و معاون اسدی)، خاطرات میرمراد و یادداشتهای علی سوزنچی نگاهی میاندازیم به خیابان طبرسی و ماجرای ساخت آن در دوران نایبالتولیه بودن اسدی بر آستانقدس رضوی.
محمدولی اسدی سال ۱۲۵۷ قمری در بیرجند به دنیا آمد. پدرش علیاکبر در دوازدهسالگی فرزندش از دنیا رفت. از آن روز به بعد اسدی برای تأمین هزینههای زندگی خود و خانوادهاش مقنیگری و کار در قناتها را بهصورت مقاطعهکاری آغاز کرد. او از همین راه پول تحصیل خودش را درآورد و دستی در تجارت برد.
آنقدر در این راه خودساخته شد که در مدرسه حاجشیخ محمدباقر گازری آیتی پا گذاشت تا علوم دینی را هم بیاموزد. شهرتش در این مدرسه به خوشاخلاقی و تدین و همچنین باهوشی، باعث شد تا به دستگاه امیر شوکتالملک علم راه پیداکند و بعد از ترقی در این دستگاه و نایبالحکومهای در چند شهر مختلف و البته نمایندگی مجلس شورای ملی به سمت نایبالتولیه آستانقدس رضوی در سال ۱۳۰۵ خورشیدی درآید.
او با قدم گذاشتن در آستانقدس شروع به اصلاحات زیادی کرد که ازجمله آنها اصلاحات مالی و ملکی بود. از همین طریق هم موفق شد تا بودجه آستانه را به مقدار زیادی افزایش دهد (از ۳۱۰ هزار تومان در سال ۱۳۰۵ به ۵۲۰ هزار تومان در سال ۱۳۱۳ رساند). او با این بودجه کارهای زیادی برای آستانه و مشهدیها کرد.
بهعنوان نمونه بخشی از آن بودجه در زمان او صرف خرید املاک بیشتر برای آستانه و خرجکردن برای کشیدن چند خیابان در شهر شد. یکی از همین خیابانها طبرسی بود که اسدی در اولین نامه خود به رضاشاه آن را ادامه پروژه ساخت خیابان و فلکه شمالی یادکرده است.
بخشی از آن بودجه در زمان او صرف خرید املاک بیشتر برای آستانه و خرجکردن برای کشیدن چند خیابان در شهر شد. یکی از همین خیابانها طبرسی بود
حرممطهر در آن زمان در وسط شهر قرار گرفته بود و شهر در اطراف آن به طریقی تقسیمبندی شده بود که قسمت بالای شهر از پایین شهر مجزا بود. به همین دلیل در قسمت پایین شهر راه بزرگی که ۲ قسمت را به هم متصل سازد و ارتباطی برای وسایل نقلیه از بالای شهر به پایین شهر باشد، نبود.
تنها راه عبوری که وجود داشت، از صحن کهنه و بست پایینخیابان میگذشت که از این راه وسایل نقلیه نمیتوانستند عبورکنند و همچنین چهارپایان یا باربران هم اجازه نداشتند با بار از این راه بروند، زیرا عبور از صحن به این صورت توهین به آستانه محسوب میشد. از طرف دیگر تنها خیابان منفصل مشهد که به نام بالاخیابان و پایینخیابان شناخته میشد و بهجامانده از دوران شاهعباس صفوی بود، وضعیت مناسبی نداشت.
تعداد بسیاری دالان در آن به طولهای مختلف تا ۲۰ متر و بیشتر هم بود که تمام دالانها مسقف بود. در هریک از دالانها هم به تناسب طول در ۲ طرف خانههای مردم قرار داشت که در خانهها به این دالانها باز میشد. بخشی از شهر به حالت دالان درآمده و کثیف بود.
در این دالانها هیچوقت ذرهای آفتاب وارد نمیشد و چنین وضعیتی بسیار نامناسب و غیرآبرومندانه بود و بیشتر افراد در این فکر بودند که مشهد را از این وضعیت خلاص کنند. اسدی ۳ سال بعد از آمدن به آستانقدس تصمیمگرفت تا وضعیت را بهتر کند. در همان زمان (سال ۱۳۰۸) طرح خیابانکشی را داد.
طرحی که براساس آن ابتدا باید اصلاحاتی حدفاصل بالاخیابان تا پایینخیابان انجام میشد و خیابان و فلکه شمالی کشیده میشد، سپس از وسط این فلکه خیابان طبرسی به اجرا درمیآمد. در همان سال با همکاری استانداری مطالعاتی انجام شد و طرحها آماده شد و به مرحله اجرا درآمد.
اسدی فلکه و خیابان شمالی را کشید. فلکهای که ۳۰ متر عرض داشت و بخشی از قبرستان قتلگاه حین اجرای آن از بین رفت. البته مغازه و خانههای زیادی هم تملک شد تا راهی برای کشیدن خیابان در سمت شمالی حرم به نام طبرسی باز شود. در این راه او ۱۰۰۰ تومان هزینه کرد و موفق شد با طرحی که در سال ۱۳۰۷ برای فلکه و خیابان تهران (فلکه آب و امامرضای (ع) فعلی) اجرا شده بود، ۴ طرف حرم را مجهز به خیابان اصلی کند.
آنطور که در نقشه اجرای فلکه شمالی آمده است، طرح اولیه اسدی را تقیزاده تأیید کرده است: «برای اولینبار آن را به تقیزاده در موقع بازدید او از خزانه آستانقدس بیان کردیم و نظردادیم که برای اصلاح مشهد اقدامی بشود که وضع مشهد از آن صورت بیرون بیاید.
به او عرض کردم همانطور که شرق و غرب حرممطهر خیابان دارد؛ جنوب و شمال هم خیابانی داشته باشد و به وسیله یک فلکه دور آستانقدس بازگردد و بهعظمت آن افزوده شود و ۲ قسمت دیگر شهر هم به هم متصل شود. تقیزاده از این فکر استقبال کرد و قول داد که در اعتبار دادن کمک خواهد کرد.»
همانطور که شرق و غرب حرممطهر خیابان دارد؛ جنوب و شمال هم خیابانی داشته باشد و به وسیله یک فلکه دور آستانقدس بازگردد
شوشتری در بخشی از خاطرات خود به آن روزها چنین اشاره کرده است: «شبی با مرحوم اسدی مذاکره کردم که یکی از اصلاحات اساسی مشهد در خیابانکشیهای جدید، خراب کردن دکاکین مغضوبه است. به نظر اسدی خیلی مشکل آمد، به این دلیل که این دکاکین را متصرفان آن بیشتر به ثبت گذارده بودند و اگر چنین کاری را بخواهیم بکنیم به چه اعتباری نیاز داریم.
به او اظهار کردم مستغلاتی که از آن آستانه است و قسمت عقب آن هم متعلق به آستانه است را اجازه خراب کردن بدهید و از قسمتهای پیش آمده صرفنظر کنیم و در محلهای اولیه ساختمان بسازیم. در ضمن عمل هم هرکس پرسید، علت را صریحا بگویید که قسمتهای جلوآمده غصب است و منافع حاصله آن از اجاره، طبق قوانین اسلام حرام است.
چون مردم خراسان (مشهد) مسلمان و متدین هستند، این نظر را عموما تأیید خواهند کرد. اسدی با آنکه پیشرفت این منظور برایش مشکل میآمد، موافقت کرد و از فردای آن روز با سرعتی هرچه تمامتر شروع به کار کرد. به این طریق فلکه شمالی ساخته شد.»
البته دراینباره و ساخت فلکه قبل از خیابان طبرسی، اسدی به دربار هم گزارشی داد که در آن چنین نوشته است: «حسبالامر نقشهای برای افتتاح خیابانی به شکل نیمدایره که از ۲ طرف بست این خیابان مهم را به هم مرتبط سازد، تهیه و تمام منازل ذیقیمت و مستغلات که در عرض این خیابان و طرفین آن واقع میشد، به خرج آستانقدس به قیمت اعلی ابتیاع شد.
با این کارها خیابانی زیبا و ضروری احداث شد که فعلا موسوم به خیابان فلکه شمالی است و بعدا حسبالامر مبارک خیابانی از وسط فلکه آن نیز کشیده خواهد شد (منظور خیابان طبرسی است). در اثر این اقدام علاوهبر حلشدن مشکل عبورومرور وسایل نقلیه برای اهالی شهر، منازل و کاروانسراهای زواری کثیفی که در جوار آستانقدس واقع بود، به عمارات دوطبقه زیبا و زوارخانههای متناسب با احتیاجات کنونی تبدیل شده است.»
با پایان ساخت خیابان و فلکه شمالی که مقدمات ساخت خیابان طبرسی را فراهمکرد، بلافاصله کار در بخش دیگر قبرستان قتلگاه آغاز شد. شوشتری در اینباره نوشتهاست: «چون در قسمت شمال، قبرستان کهنه معروف به قتلگاه واقع شده بود و در قسمت جلو خانههایی واقع بود که طبق قوانین نمیشد و نباید بشود که بدون پرداخت قیمت واقعی ملک و خانه کسی را خراب کرد؛ مبلغی اعتبار از آستانه گرفتم و کمیسیونی که ناظر بر اعمال و متوجه باشد که به احدی تعدی نشود، تشکیل شد.
اعضای کمیسیون آقایان شیخاحمد بهار، مدیر روزنامه بهار، شهردار مشهد، حاجی علیآقا کازرونی، تاجر محترم، که فعلا در مشهد هستند و حاجی رضازاده، تاجر، که فعلا در تهران تجارت میکنند، هستند.
پس از تهیه مقدمات مطلع شدم که ممکن است عوام فریبان و اشخاص بیمغز و مغرض بهعنوان آنکه ممکن است به دلیل در مسیر واقع شدن قبرستان جاروجنجال برپا کنند، لذا بیشتر وجوه خراسان را ملاقات کردم و مرحومان آقازاده و آشتیانی را هم ملاقات کرده و اوضاع قبرستان را تشریح کردم که وجود این قبرستان با این کیفیت که در حدود ۹ متر کثافات روی هم ریخته و روی تمام سنگهای قبور آیات قرآنی حکشده که منطبق با شرع نیست؛ که بقایش به این کیفیت به عالم اسلام و تشیع توهین مستقیم است. به اضافه آستانه مقدسه از عفونات قبرستان دارد از بین میرود.»
او که از طرف اسدی همهکاره این خیابانکشیها شده بود، در ادامه خاطراتش آوردهاست: «این موارد را به آقایان عرض کردم و گفتم یا شما اقدام بفرمایید و این وضعیت را به هم بزنید، یا من این قبرستان را بهصورت باغ درخواهم آورد و این عفونت را از جوار آستانقدس برطرف خواهم ساخت.
انصافا آقایان هم سکوت اختیار فرمودند و شروع به عمل شد و روز بیستوپنجم، فلکه شمالی باز و از بالاخیابان به پایینخیابان راه عبور وسایل نقلیه فراهم شد و ساخت خیابان دیگری از وسط فلکه هم آغاز شد. خیابانی که به نام حضرت شیخطبرسی شد؛ چراکه قبر این عالم بزرگ اسلام در حاشیه خیابان بهصورت آبرومندی حفظ و با کمک ارباب خیر و متدین ساخته شد.»
آنطور که در یکی از نامههای اسدی به دربار پیداست، قبرستانی که خیلی قدیمی و وسیع و برای عوام مهم است، معروف به قبرستان قتلگاه، کانون کثافت و منبع امراض مشهد بوده که قسمتی از آن برای کشیدن فلکه شمالی و بخش زیادی از آن هم برای اجرای خیابان طبرسی مسطح شده است. همچنین بخشی از آن هم که شامل قبر شیخ طبرسی میشد، بین کوچه حاجآقاجان و خیابان طبرسی به باغ رضوان تبدیل شده است.
در زمانیکه اسدی تصمیم به احداث خیابان طبرسی گرفت، محله نوغان از محلات پرجمعیت شهر بود که هیچ معبر مناسبی بهویژه به صورتی که درشکه و وسایل نقلیه دیگر از آن بتواند عبور کند، برای اتصال با محلات دیگر شهر نداشت. به همین دلیل طرح اولیه را اسدی در سال ۱۳۰۸ داد و در سال ۱۳۰۹ با پایان اجرای خیابان و فلکه شمالی ساخت آن را آغاز کرد.
طی احداث این خیابان، چنانکه خانهای در مسیر آن قرار داشت، افراد به دارالتولیه آستان قدس مراجعه و با تفاهم کامل قراردادی امضا میکردند تا احداث خیابان برای املاک مردم متوقف نشود و منافعشان را کامل بگیرند. طبق اسناد، این قراردادها را محمدولیخان اسدی خود با افراد امضا میکرد.
حتی در صورت نیاز به مذاکره مستقیم، با افراد خود اقدام میکرد تا ساختوسازها و پروژههای آستانقدس معوق نماند. علاوهبر این اسدی در خیابانکشی، قراردادها برای ساخت را فقط با معماران و بنایان خوشنام مشهد بسته بود، با این تأکید که باید امر ساختمانی و پیریزی خیابان طبرسی با بهترین مصالح موجود انجام شود.
از دیگر نکات برای احداث خیابان طبرسی مکاتبات بسیار با اداره بلدیه (شهرداری) درباره نحوه اجرای کار خیابان و رسیدن تفاهم با افراد و مزاحمت ایجاد نکردن بازرسان شهرداری در موقع انجام امور ساختمانی بود.
طی احداث خیابان طبرسی در صورتی که کوچههای فرعی نیازی به اصلاحات داشتند، این امر نیز انجام میشد. در اینباره میتوان از واگذاری اراضی باغ رضوان برای کوچه حاجآقاجان و مستقیم کردن مسیر این کوچه اشاره کرد که پس از مکاتبه با شهرداری و کسب مجوز از آن همان زمان انجام شد.
در کنار این خیابانکشی برای مردم نوغان که درخواست آبادانی بیشتر محلهشان را بعد از خیابانکشی جدید داشتند، به دستور اسدی با کمک شهرداری یک واحد امداد پزشکی هم راهاندازی شد.
این اقدامات با استقبال اهالی مواجه شد و مردم محله نوغان که از محلات قدیم شهر مشهد بودند، در نامهای ضمن تشکر از اقدامات اسدی در عمران و آبادی مشهد که باعث رفاه عمومی و تأمین منافع عمومی شده است، از او خواستند تا مسیر خیابان طبرسی را امتداد داد و بهجای اتصال به اراضی بایر خارج شهر از محله نوغان هم عبور کند.
اسدی این قبیل نامهها را به والی خراسان ارجاع میداد تا درباره آن تصمیمگیری شود.
تا قبل از آمدن اسدی قدرت در دست افرادی بود که القاب و عناوین پرطمطراقی داشتند. آنها به موجب این القاب خود را صاحب حق میدانستند. با آمدن اسدی القاب و عناوین این افراد حذف شد و بسیاری از آنها اخراج شدند. همین افراد به معترضان اصلی کارهای عمرانی اسدی تبدیل شدند.
اولین اعتراضها هم با خرابی بخشی از قبرستان قتلگاه برای احداث فلکه شمالی همراه شد که با مسطح کردن کامل آن برای خیابان طبرسی آتشینتر شد. وقتی خبر خرابی کامل قبرستان قتلگاه برای خیابانکشی طبرسی در شهر پیچید، بسیاری از مردم بهویژه خانوادههایی که آنجا بستگانی داشتند، به هیجان آمدند.
آنها با تجمع در خیابان میگفتند: «نبش قبر خلاف شرع است و هرکس به این کار دست بزند، نیست و نابود خواهد شد.» این همان تهدید اسدی بود. در این میان هم آتش حاجعلیبیک از همه تندتر بود. کسی که با آمدن نخستین ماشینها به نام ماشین سیمی، یکی از آنها را خرید و کارش زوارکشی در مشهد شد.
مرد میانسال و قدبلندی که همیشه عبا روی دوش میانداخت و با بیشتر لهجه و زبانهای زوار مشهد هم آشنایی داشت. او در این اعتراضها بیشتر از دیگران سنگ دین و مذهب را به سینه میزد. ناراحتی او از این جهت بود که زوارخانه حجتیه که مال خودش بود در مسیر خیابان قرار میگرفت، اما این مطلب را به زبان نمیآورد و پیوسته پیرامون تخریب قبرستان متبرک مسلمین داد سخن میداد و مردم را به هیجان میآورد و دعوت به تجمع میکرد.
روز خرابی قبرستان قتلگاه، حاجعلیبیک و گروهی از زوار و افراد گوناگون در مقابل گاریهایی که سنگ قبرها را به خارج شهر میبردند، گرد آمدند
روز خرابی قبرستان قتلگاه، حاجعلیبیک و گروهی از زوار و افراد گوناگون در مقابل گاریهایی که سنگ قبرها را به خارج شهر میبردند، گرد آمدند و بنا کردند به فریاد «لااله الاالله» و «انالله و اناالیه راجعون» و صلوات و... ملایی هم به بالای بلندی لبه قبرستان ایستاد و پس از حمد و ثنا و درود به رسولاکرم (ص) با چهره برافروخته و هیجانی گفت: «نبش قبور مسلمین خلاف شرع است و ما نمیگذاریم استخوانهای امواتمان را گور به گور کنند.»
تحت تأثیر این سخنان، کارگران هم دست از کار کشیدند و با فریاد «الله اکبر» و «لااله الاالله» به معترضان پیوستند، ولی ناگهان عدهای سوار رسیدند که شمشیر به دست بودند و در کنارشان آژان پیاده حضور داشت. مردم با دیدن آنها متفرق شدند و درنهایت حاجعلیبیک، آن ملا و تعدادی از معترضان دستگیر شدند. آن زمان بین مردم پیچید که حاجعلیبیک را اعدام خواهند کرد، اما فردا دوباره سروکله حاجعلیبیک پیدا شد و خبر آزادایاش را به همه داد.
باوجود تجمعها و اعتراضها که بیشتر مربوط به کسانی میشد که زوارخانه داشتند و نمیخواستند درآمدشان را از دست بدهند و همچنین کسانی که اختلاف شخصی با اسدی داشتند، اسدی مسطح کردن قبرستان قتلگاه را شروع کرد. کمکم مسیر بناهایی که باید خراب میشد با نصب پرچمهای قرمز معین شد و عده زیادی عمله با بیل و کلنگ دست به کار تخریب شدند.
چون سطح قبرستان بلندتر از کف کوچهها و منازل اطراف بود، همهروزه تعداد زیادی گاری در طول بازار سنگتراشها صف میکشیدند تا به نوبت سنگ قبور و مصالح گورهایی را که با عجله درهم میکوبیدند به خارج شهر ببرند.
خیابان طبرسی که اسدی آن را بناکرد از قبرستان قتلگاه (فلکه شمالی) تا راسته بازار نوغان بود که طول آن ۴۸۰ متر و عرضش ۲۸ متر بود. بعدها ۴۸۰ متر دیگر در دوران پهلوی اول به طول این خیابان اضافه شد.
از همین رو خیابان به زمینهای بایر خارج شهر منتهی شد. این خیابان اکنون چندین کیلومتر وسعت پیدا کرده است که فقط بخش اول آن، قسمتی که مردم به نام خیابان طبرسی میشناسند و شامل مساحتی بین حرم تا چهارراه مقدم میشود در محدوده منطقه ثامن قرار دارد. ادامه آن شامل بولوار طبرسی اول، دوم و سوم است که تا انتهای پنجتن و پل شترک ادامه پیدا میکند.