یکی از ابزارهای موسیقی که افزون بر گوشنوازی، چشمنواز است و هنگام نواختن آن، نگاههای تماشگران را به خود خیره میکند، دف است. دفنوازی بر خلاف ظاهر سادهاش، ظرافتهای خاص خودش را دارد. هنرمند باید تجربیات بسیاری کسب کند تا بداند انگشتانش با چه شدتی بر کدام قسمت دف ضربه بزند که آهنگ مورد نظر تولید شود. همین حرکت دستان هنرمند بر دف است که علاقهمندانش را شیفته خود میکند. مهرداد متبسم، از سازندگان و نوازندگان دف و تنبک در مشهد است. حمید متبسم، از استادان و چهرههای معروف موسیقی، پسرعموی پدرش است.
در واقع مهرداد متبسم، سال 1350 با خونی که علاقه و استعداد موسیقی در آن جاری بود، متولد میشود و گوشش از ابتدا، با موسیقی اصیل و سنتی انس میگیرد.او از 15 سالگی، نوازندگی را با تنبک آغاز میکند و در این راه از آموزههای استاد محمد خواجوی بهره میگیرد. حدود 3 سال بعد، به تهران، نزد استاد مسعود حبیبی میرود تا از آموزههای او در دفنوازی برخوردار شود. آن زمان در مشهد و حتی دیگر شهرها، دف رایج نبوده است. در واقع خاستگاه این ساز به سنندج برمیگردد.
برادران کامکار برای اولین بار دف را وارد موسیقی ایران میکنند و از آن زمان به بعد، این ساز کم کم جایش را در دیگر شهرها هم باز میکند. مهرداد متبسم، در گروه صبا به سرپرستی مرحوم عباسعلی خمر، برای اولین بار، نوازندگی دف را در مشهد اجرا میکند که با اقبال عمومی مواجه میشود. از آن زمان تاکنون، دف نوازی رواج زیادی پیدا کرده و جایگاه خودش بین علاقهمندان موسیقی را باز کرده است.
مهرداد متبسم که میتوان او را از نوازندگان پیشکسوت دف مشهد دانست، کار ساخت این ابزار موسیقی را نیز انجام میدهد. به عقیده او هر سازی را بهتر است نوازنده همان ساز بسازد چراکه در این صورت با تسلطی که بر نوازندگیاش دارد میداند چطور ساز با کیفیتتری تولید کند.
هر سازی را بهتر است نوازنده همان ساز بسازد چراکه با تسلطی که بر نوازندگیاش دارد میداند چطور ساز با کیفیتتری تولید کند
او همچنین شاگردان زیادی را هم آموزش داده و از معلمان این هنر محسوب میشود. این هنرمند اکنون افزون بر شاگردان خصوصی، در آموزشگاهها نیز به آموزش دف میپردازد. متبسم که علاقه وافری به موسیقیهای محلی اصیل و عرفانی دارد، از به انحراف کشیده شدن موسیقی در دوره کنونی ابراز نگرانی میکند و میگوید: آنقدر موسیقی سنتی، محلی و اصیل، مغفول مانده که جوانان رو به موسیقیهای سبک و بی محتوا آوردهاند.
به عقیده او گوش جوانان و افراد نسل جدید با موسیقی پرمحتوای اصیل آشنا نیست و بیشتر با موسیقی غنا و طربانگیز انس گرفتهاند، این در حالی است که اگر بستر را برای دیدن و شنیدن موسیقی سنتی اصیل و پرمحتوا باز میگذاشتیم، امروز اینقدر جوانانمان رو به موسیقیهای غنا و کم محتوا نمیآوردند.
متبسم با ابراز گلایه از اینکه بستر لازم برای اجرای موسیقی پرمحتوا، اصیل، سنتی و عرفانی، مهیا نیست، توضیح میدهد: متأسفانه برخی از مسئولان ما گمان میکنند اگر قرار باشد کنسرت زنده برگزار شود، در آن موسیقی غنا و طرب انگیز پخش میشود در حالیکه موسیقی سنتی و اصیل به این صورت نیست و حتی اگر عرصه را برای این نوع موسیقی باز بگذاریم، بسیاری از جوانان، به جای موسیقی غربی رو به موسیقی اصیل، سنتی و پرمحتوای خودمان میآورند.
او که با غنا مخالف است، ادامه میدهد: متأسفانه اکنون موسیقیهای غربی از طریق دیجیها در بسیاری از محافل پخش میشود اما به عنوان مثال اگر یک نوازنده سنتور بخواهد در یک رستوران نوازندگی سادهای داشته باشد، ممانعت میکنند؛ این ها باعث شده که گوش جوانان ما با موسیقی عرفانی آشنا نباشد و به سمت موسیقیهای بی محتوا بروند.
به نظر متبسم در دهه 60و70 که به موسیقی اصیل بها داده شد اما در دهه اخیر که عرصه بر این نوع موسیقی بسته است، هیچ فردی که ستاره باشد، رشد نکرده و اگر همین روال ادامه داشته باشد، نسل بعدی دیگر موسیقی محلی و سنتی ایران را نمیشناسد.
اجرای خیابانی خیلی فراتر از اینهاست. یک اثر هنری شاخص میتواند به صورت خیابانی اجرا شود و مردم را شیفته هنر کند
او تصریح میکند: خوشبختانه در آموزشگاههای ما، موسیقی به صورت اصولی و پایهای آموزش داده میشود ولی هنرجوها بعد از اینکه هنرمند میشوند و میخواهند به انتخاب سبک بپردازند، میبینند جامعه به سمت موسیقیهای سطحی و کم محتوا رفته است و موسیقی عرفانی جایگاهی ندارد بنابراین آنها هم به اجبار با همین ذائقه مردمی همراه میشوند و باز موسیقی پرمحتوای اصیل مهجور میماند.
متبسم با اشاره به جوانانی که طی سالهای اخیر در خیابانها و پارکها به نوازندگی و خوانندگی میپردازند تا مردم به آنها پول دهند، میگوید: اجرای خیابانی خیلی فراتر از اینهاست. یک اثر هنری شاخص میتواند به صورت خیابانی اجرا شود و مردم را شیفته هنر کند اما آنچه اکنون رواج پیدا کرده که چند جوان بی تجربه، در خیابانها به صورت غیرحرفهای، اثری را اجرا میکنند، به موسیقی لطمه میزند و سطح آن را پایین میآورد. خوب است که شهرداری زیر نظر اداره ارشاد، مکانهای مشخصی را در پارکها، به اجرای موسیقی سنتی اصیل اختصاص دهد تا در فضایی سالم و با رعایت تمام شئونات اسلامی، مردم و جوانان با موسیقی پرمحتوا آشنا شوند و به جای موسیقیهای غربی، با این نوع موسیقی انس بگیرند.