کد خبر: ۱۳۱۱۹
۱۸ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۵
زوج سنگ‌نورد محله کوشش در مسیر قله

زوج سنگ‌نورد محله کوشش در مسیر قله

ملیحه‌سادات حسینی و جواد ولی‌نژاد زوج جوان ورزشکاری هستند که سنگ‌نوردی می‌کنند و موفقیت‌های زیادی به دست آورده‌اند. جالب است بدانید حسینی نخستین بانوی مشهدی است که به اردوی تیم ملی سنگ‌نوردی دعوت شده و نخستین خانمی است که دیواره علم‌کوه را فتح کرده است.

مهدی آخرتی| در دفتر روزنامه قرار گذاشته بودیم تا راحت‌تر حرف بزنیم، بیرون برف باریده برای همین کمی دیر به قرار می‌رسند. برف را از روی سرشان که می‌تکانند دعا می‌کنم هرگز پیر نشوند که اصلا برف به موی و ابرویشان نمی‌آید. کوله روی پشتشان را كه ببینی، خیلی زود می‌توانی حدس بزنی که چه ورزشی انجام می‌دهند و نگاه‌های زیبایشان به یکدیگر تو را مطمئن می‌کند که زیر یک سقف با هم روزگار را می‌چشند.

ملیحه‌سادات حسینی و جواد ولی‌نژاد زوج جوان ورزشکار محله کوشش مشهد هستند که سنگ‌نوردی می‌کنند و موفقیت‌های زیادی به دست آورده‌اند. بسیار باانرژی و فعال هستند و خنده از روی لبانشان محو نمی‌شود.بهتر است بقیه افتخارات و جزئیات زندگی‌شان را از زبان خودشان بشنویم.

 

نخستین بانو بر روي دیواره علم‌کوه 

از آنجا که خانم‌ها مقدم هستند، اول ملیحه‌سادات ۳۳ساله از سابقه ۱۴ساله‌اش در کوهنوردی می‌گوید. حسینی ۶سال از این ۱۴ سال را به‌طور حرفه‌ای سنگ‌نوردی می‌کند و در پنج دوره مسابقات کشوری رشته سنگ‌نوردی داخل سالن شرکت کرده و در تمام این دوره‌ها جزو هفت نفر اول کشوری بوده است.

یک دوره به اردوی تیم ملی دعوت شده و قله‌های دماوند، سبلان، علم کوه، بعضی ارتفاعات رشته‌کوه بینالود، دیواره اخلمد و خیلی از دیواره‌ها و قله‌های دیگر را فتح کرده و جالب است بدانیم نخستین بانوی مشهدی است که به اردوی تیم ملی سنگ‌نوردی دعوت شده و نخستین خانمی است که دیواره علم‌کوه را فتح کرده و فهرستی بلندبالا از افتخارات و فتح‌ها را در پرونده‌اش دارد.

 

هم‌طناب خوبی دارم

حسینی با لبخندی كه بر لب دارد، برايمان مي‌‌‌گويد: من بعد از ازدواج بیشتر به سنگ‌نوردی پرداختم، چون همسرم از همه لحاظ حمایتم می‌کند و مرا به سمت موفقیت هدایت می‌کند. اضافه مي‌كند: ما در سنگ‌نوردی به کسی که همراهمان دیواره را فتح می‌کند، می‌گوییم هم‌طناب. هم طناب‌ها با طنابی به هم وصل می‌شوند و مسير را طي مي‌كنند. او بيان مي‌كند: زندگی هم مثل فتح کردن یک دیواره است و زن و مرد مانند هم‌طناب‌ها در سنگ‌نوردي بايد به هم اطمينان داشته باشند تا به موفقيت برسند. من این سال‌ها هم‌طناب خوبی داشته‌ام... .

زندگی هم مثل فتح کردن یک دیواره است و زن و مرد مانند هم‌طناب‌ها در سنگ‌نوردي بايد به هم اطمينان داشته باشند

 

 

امکانات کم تا کی!

این روز‌ها همه جا حرف از کمبود امکانات در بعضي از رشته‌هاي ورزشي می‌شنویم. سنگ‌نورد جوان ما هم از همین مسئله گله دارد: چند سال پیش به ما قول تأسیس سالن تخصصی سنگ‌نوردی برای بانوان در مجموعه ورزشي کوثر قاسم‌آباد را دادند، اما هیچ اتفاقی نیفتاد!

حرفش را با دلخوری ادامه می‌دهد: یکی‌دو سالن دیگری هم که هست، مربوط به ارگان‌ها و سازمان‌های خاص است و آن‌ها را در اختیار ما قرار نمی‌دهند و ما عملا از یک دیواره در فدراسیون سنگ‌نوردی كه در خیابان سعدآباد است، استفاده می‌کنیم درحالي‌كه تأسیس سالن برای سنگ‌نوردی هزینه زیادی ندارد و می‌شود در هر محله یک سالن ویژه سنگ‌نوردی ساخت، حتی در این محله خودمان.

 

ملیحه‌سادات حسینی و جواد ولی‌نژاد زوج سنگ‌نورد محله کوشش هستند

 

معلم ورزش بچه‌های نابینا 

برای اینکه تلخی کمبود امکانات از ذهن نخستین زن فاتح دیواره علم‌کوه برود، حرف را به سمت شغلش می‌کشانم و خیلی برایم جالب است که او مربی ورزش بچه‌های روشن‌دل است. حسینی این‌طور از شغلش می‌گوید: بچه‌های نابینا حس‌هایی قوی دارند و اگر به هیجان وادارشان نکنیم، به‌شدت گوشه‌گیر می‌شوند؛ به همين دلیل من بچه‌ها را تشویق به ورزش می‌کنم.

او ادامه می‌دهد: هم خودم از این کار راضی هستم و هم مسئولان مدرسه؛ حتي یک‌بار به من گفتند: کاش زود‌تر به این فکر می‌افتادیم که برای این بچه‌ها معلم ورزش بیاوریم! حالا یاد معلم‌ها و مربی‌های خودش افتاده و از مربیانش آقايان زحمتکش، رضایی و علیان تشکر می‌کند.

نوبتی هم باشد، نوبت همسر و هم‌طناب ملیحه‌سادات حسینی است. جواد ولی‌نژاد ۲۹ساله است و از سال۷۶ به‌طور جدی سنگ‌‌نوردی می‌کند. مربی کوهنوردی و مشوق اصلی‌اش پدرش بوده است. در خیلی از صعود‌ها همراه همسرش است و افتخارات زیادی از جمله صعود به قله دماوند، علم‌کوه، دیواره‌های اخلمد و... دارد. سنگ‌نورد جوانمان شغل آزاد دارد و زندگی‌اش را از این راه می‌چرخاند.

 

استعداد‌های محله‌ام از بین رفتند

خیلی جالب است که حرفش را با محله شروع می‌کند و می‌گوید: من در نوجوانی فوتبال بازی می‌کردم و خیلی‌ها مثل من به این ورزش علاقه داشتند اما نبود امکانات ورزشی در محله باعث شد که استعداد خیلی از بچه‌ها از بین برود و حتی خیلی‌ها به راه کج بروند.

نگاهی به دست‌هایش می‌اندازد و ادامه می‌دهد: بعد‌ها من به سمت سنگ‌نوردی رفتم و این راه را ادامه دادم و موفق شدم ولی خیلی از بچه‌ها فکرشان به جاهایی که نباید، مشغول شد كه شايد این به دلیل نبود امکانات بود.

 

پول، ورزش ما را بیمار کرده است

صحبت به کمبود امکانات که می‌رسد، کوهنورد محله می‌گوید: یکی از دلایل اصلی کمبود امکانات مسائل مالي است، برای مثال همین سالن‌های سنگ‌نوردی شهر، تعدادی سالن با دیواره سنگ‌نوردی در مشهد هستند که آن‌ها را به ورزش‌های پردر‌آمدتری مثل فوتبال اختصاص داده‌اند.

ولي‌ن‍‍‍ژاد با اينكه ورزش سنگ‌نوردی را بي‌نهايت پرخرج معرفي مي‌كند اما معتقد است تمام استعدادهاي اين رشته از مناطق كم‌برخوردار و قشر متوسط يا حتي ضعيف جامعه هستند. او كه به‌راحتي رابطه‌اي بين سخت‌كوشي در سنگ‌نوردي و زندگي سخت داشتن برقرار مي‌كند، گره‌ای در ابرو‌هایش می‌اندازد و مي‌گويد: با اينكه بهترین مقام‌های سنگ‌نوردی و کوهنوردی را بچه‌های خراسان می‌آورند اما مادیات، ورزش ما را بیمار کرده و برای همین مسائل مادی است که ورزش سنگ‌نوردی در استان ما مهجور مانده است.

 

ملیحه‌سادات حسینی و جواد ولی‌نژاد زوج سنگ‌نورد محله کوشش هستند

 

تا بخواهی به خدا نزدیک است

نفسی از ته دل می‌کشد و آرام ادامه می‌دهد: این ورزش مرا به خدا نزدیک‌تر کرده. یک بار با همسرم در صعود به دیواره علم‌کوه با شرایط جوی بدي رو‌به‌رو و مجبور شدیم برگردیم اما سال بعد از خدا کمک خواستیم و توانستیم این دیواره را فتح کنیم. آنجا با تمام وجود نزدیکی به خدا را حس مي‌کردم.
به بالا نگاهی می‌کند و شعری می‌خواند:
کوه گر روشن و گر تاریک است
تا بخواهی به خدا نزدیک است

 

دست پدرم را می‌بوسم

آخرین حرف جواد ولی‌نژاد در مورد پدرش است: خدا حفظ کند پدرم را، خودش ورزشکار بود و سال‌های آخر ورزشش را به کوهنوردی می‌پرداخت. او مرا به این ورزش هدایت کرد و در این راه کمک‌های زیادی به من کرد. بغضی شیرین در صدایش حس می‌کنم، با‌‌ همان بغض می‌گوید: دست پدرم را از همین جا می‌بوسم که اگر او نبود شاید به اینجا نمی‌رسیدم.

اما باید این را اضافه کنم که همسرم هم در راه سنگ‌نوردی خیلی به من کمک کرد و تحمل سختی‌ها را به جان خرید تا هر دو با هم به موفقیت برسیم. نمی‌دانم خاطره این زوج جوان و گلايه‌هايشان از کمبود امکانات برای این ورزش تا کی در ذهنم می‌ماند اما همین را می‌دانم که بعضی چیز‌ها مثل شیشه‌ای ذهن را خش می‌اندازد و تا مدت‌ها اثرشان باقی می‌ماند.

 

*این گزارش سه شنبه، ۱۹ دی ۹۱ در شماره ۳۸ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44