کد خبر: ۱۳۱۰۵
۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
همسایه‌‌های کوچه امامیه ۳ هوای هم را دارند

همسایه‌‌های کوچه امامیه ۳ هوای هم را دارند

هنوز کوچه‌هایی هستند که عطر مهربانی در بین همسایه‌هایش جاری است. کوچه امامیه ۳ یکی از همین کوچه‌هاست؛ جایی که همسایه‌ها نه‌تنها از حال هم خبر دارند، بلکه برای هم دل می‌سوزانند و دست هم را می‌گیرند.

در روزگار پرهیاهوی این روز‌ها که دیوار‌ها بلندتر و دل‌ها گاهی دورتر شده‌اند، هنوز کوچه‌هایی هستند که عطر مهربانی در بین همسایه‌هایش جاری است. کوچه‌هایی که همسایه‌ها پناه و همراه و تکیه‌گاه یکدیگر‌ند. کوچه امامیه ۳ در محله شریعتی، یکی از همین کوچه‌هاست؛ جایی که همسایه‌ها نه‌تنها از حال هم خبر دارند، بلکه برای هم دل می‌سوزانند، دست هم را می‌گیرند و بی‌هیاهو انسانیت را زندگی می‌کنند.

در گشت‌وگذارمان در کوچه امامیه ۳ به یک نام آشنا می‌رسیم؛ سید‌مهدی حسینی، پدربزرگ مهربان محله که هر‌روز در حسینیه صاحب‌الزمان (عج) حضور دارد و باعث‌وبانی پرداختن جوانان محله به امور فرهنگی است.

 

بابابزرگ محله، پدر ۲ شهید است

حاج‌مهدی پدر دو شهید است و سه‌سال پیش از احمدآباد اسباب کشید و آمد به قاسم‌آباد. از همان روز اول خودش داوطلب شد که خادم حسینیه صاحب‌الزمان (عج) باشد و حالا هرروز برای نماز مغرب و عشاء خودش را به حسینیه می‌رساند و از اهالی پذیرایی می‌کند.

در این مدت، خیر همسایه‌داری حاج‌آقای حسینی به بقیه ساکنان کوچه رسیده است، به‌طوری‌که یکی از همسایه‌ها درباره‌اش می‌گوید: اهالی خیابان امامیه ۳ اصلا خبر نداشتند خادم مهربان حسینیه، پدر دو شهید است تا اینکه یک روز برای تقدیر از بنیاد شهد آمدند و تازه ما خبردار شدیم که چه بزرگی در همسایگی ما زندگی می‌کند.

حاج‌مهدی به ما می‌گوید: بیست‌سال است که هر روز به حرم می‌روم، مگر اینکه مسافرت باشم. عصر‌ها هم به حسینه صاحب‌الزمان (عج) می‌آیم و اگر لازم باشد اینجا را جارو می‌کنم، چای می‌گذارم و بعد از نماز هم با بچه‌ها از خاطرات شهدا و جبهه صحبت می‌کنم. خیلی از آنها با همین حرف‌ها جذب حسینیه و فعالیت‌هایش شده‌اند.

 

عطر مهربانی همسایه‌داری در کوچه امامیه ۳

 

امنیت کوچه، خط قرمز حسین‌آقاست

وقتی قرار است سید‌مهدی حسینی از یک همسایه خوب برای ما بگوید، بعد‌از درنگی حسین پژوهشگر را معرفی می‌کند. از اخلاق خوش حسین‌آقا که بگذریم، فعالیت‌هایش حسابی به کار همسایه‌ها آمده است.

مهدی‌آقا درباره‌اش می‌گوید: حسین‌آقا عضو شورای اجتماعی محلات است و همه وقتش را برای رفع مشکلات محله گذاشته است. کوچه ما نزدیک اراضی رهاشده آستان قدس است که قبلا آنجا کلی معتاد متجاهر و کارتن‌خواب زندگی می‌کردند. حسین‌آقا که امنیت کوچه، خط قرمزش است، آن‌قدر رفت و آمد تا شهرداری و آستان قدس و کلانتری پای کار آمدند و این معضل تا‌حد زیادی برطرف شد.

مشکلی نیست که مربوط‌به همسایه باشد و آقای حاجی‌زاده به آن بی‌تفاوت باشد

مهدی‌آقا ادامه می‌دهد: پل هوایی سر کوچه ما فقط پله داشت و رفت‌وآمد اهالی به آن‌طرف بولوار امامیه سخت بود، اما با پیگیری حسین‌آقا و دوستان دیگر شورای اجتماعی، آسانسورش نصب شد.

حسین‌آقا به ما می‌گوید: من از بچگی در همین خیابان بزرگ شدم، برای همین به محله‌ام احساس دین می‌کنم. همه همسایه‌ها برای من عزیز هستند، از آن نابینایی که جلو خانه‌شان سرعت‌گیر نصب شد تا جوانان و نوجوانانی که همه همتمان را گذاشتیم تا فضای سبز و پارک بازی کودکان را برایشان راه‌اندازی کنیم.

 

عطر مهربانی همسایه‌داری در کوچه امامیه ۳

 

کفش آهنین برای ساخت مسجد

«مشکلی نیست که مربوط‌به همسایه باشد و آقای حاجی‌زاده به آن بی‌تفاوت باشد.» این جمله را حسین پژوهشگر درباره حُسن‌اخلاق جواد حاجی‌زاده به زبان می‌آورد که به حال همسایه‌هایش حساس است.

حاجی‌زاده که جلو حسینیه را آب و جارو می‌کند، به ما می‌گوید: همشه سعی کرده‌ام در فعالیت‌های فرهنگی محله حاضر باشم؛ برای همین جای مسجد در اطراف خانه ما خالی است. راستش این حسینیه کوچک و نقلی که در پیلوت خانه یکی از همسایه‌ها برقرارشده، گنجایش همه اهالی را ندارد؛ برای همین جوادآقا و بقیه همسایه‌ها پای کار آمده‌اند که زمینی پیدا کنند و در آن مسجد بسازند. حتی با چند خیّر صحبت کرده‌اند که ساخت بخشی از مسجد را برعهده

بگیرند. خود جوادآقا به ما می‌گوید: نزدیک‌ترین مسجد به کوچه ما بیشتر از یک کیلومتر فاصله دارد. طی کردن این مسافت برای خیلی از اهالی سن‌وسال‌دار سخت است؛ به‌همین‌دلیل به قول همسایه‌ها، کفش آهنین به پا کرده‌ایم و هرجا لازم باشد، می‌رویم تا این آروزی اهالی خیابان امامیه ۳ برآورده شود.

 

* این گزارش چهارشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۶ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44