
میراث دارالضیافه
با اینکه ۷۵ سال است با این فامیلی زندگی کرده، هنوز وقتی کسی فامیلیاش را میشنود و با تعجب از او درباره ارتباطش با «دارالضیافه» حرم میپرسد، با فراغبال برای سؤالکننده از ارتباط خاندانش با یکی از رواقهای حرم میگوید. از همان زمانی که مأمور ثبت احوال از شغل پدربزرگش پرسید و سیدمحسن گفت ما نسلاندرنسل در دارالضیافه حافظ و فراش بودهایم، مأمور هم بلافاصله فامیلی «دارالضیافهای» را جلوی نام سیدمحسن نوشت و از همان زمان سرنوشت این خاندان به یکی از رواقهای حرم مطهر امام رضا (ع) گره خورد.
قصه این خانواده البته پیش از ماجرای صدور شناسنامه هم پیوندی مستحکم با حرم داشت. ماجرا از شهادت جدشان در حمله عبدالمؤمنخان ازبک به حرم شروع میشود. سیدلطفعلی از حدود سال ۹۸۰ قمری زیر گنبد اللهوردیخان که حالا رواق دارالضیافه زیر آن قرار دارد، دفن شده است.
خاطرات حاجمحمدتقی دارالضیافه، اما به کودکی و زمان گرداندن خانوادگی این رواق برمیگردد: «حرم آن زمان زمستانها خیلی سرد میشد. پدربزرگم جلوی پنجرهها قالی میزد و برای گرمکردن دارالضیافه زغالها را در صحن آزادی جرق میکرد تا بخارش برود و بعد در منقلهای بزرگ به داخل دارالضیافه میآورد. بعدترها در زمان پدرم چراغهای علاءالدین جایگزین منقل شد.» استفاده از میز و صندلی به جای سفره در زمان پهلوی اول یکی دیگر از تغییراتی بود که حاجمحمدتقی به خاطر دارد.
دارالضیافه همان مهمانسرا یا مضیفخانه است که از زمان صفویه ساخته شد، اما رواقی که هنوز هم به اسم دارالضیافه در حرم وجود دارد، در زمان قاجار سروشکل گرفت. این رواق تا دهه ۳۰ محل پذیرایی از بزرگان و میهمانان خاص حرم بود. البته گاهی از زائران و مردم عادی هم در این رواق پذیرایی میشد.
دارالضیافه در زمان استانداری پیرنیا کاشیکاری شد و سروشکل زیباتری گرفت، اما از یک جایی به بعد نقش خودش را از دست داد؛ از روزی که عبدالعظیم ولیان، استاندار وقت، تصمیم گرفت تالار آینه را بسازد و نقش مهمانخانه را از دارالضیافه به تالار تشریفات حرم منتقل کند. این رواق از ابتدای دهه ۶۰ به محل تشرف خانمها به حرم مطهر رضوی تبدیل شده است.