
احوالپرس همسایههای سالمند در اقدسیه ۳
در محله الهیه، اولین ساکنان، گویی ارج و قرب بیشتری بین مردم دارند. بیشتر آنها بین اهالی بهعنوان معتمد شناخته میشوندو مثل نخ تسبیح همسایهها را به هم وصل میکنند.
فاطمه میرزایی، زهرا ربانی و سکینه یوسفآبادی از همین قدیمیهایی هستند که در دل آپارتمانهای اقدسیه ۳ با فعالیتهای مختلف به همسایهداری در این سمت شهر قوت میبخشند. یک روز دیگ آش میگذارند و محله را پای پخت آن میکشانند. روز دیگر در دعای ندبه محله صبحانه پخش میکنند و مردم را به نشستن پای این سفره دعوت میکنندو ...
حالا باوجود آنها این محدوده آپارتماننشین پر از همسایههای همدل است که در همه حال کمک هم هستند.
خانم حاجعلی، گرهگشای همسایهها
فاطمه میرزایی وقتی پا در الهیه گذاشت که هنوز بیشتر زمینها بایر بود. در محله خبری از مسجد نبود و فقط کلنگ ساخت مسجد جوادالائمه (ع) در یک زمین خالی زده شده بود.
او هرشب بانوان محل را تشویق میکرد که در نماز جماعتی که در همین زمین خالی برگزار میشد، شرکت کنند تا شاید جمعیتشان به چشم بیاید و مسجد زودتر ساخته شود. از همان موقع اهالی این محله روی حرف او جور دیگری حساب باز میکردند.
او از همان زمان بین زنان، به بزرگ محله الهیه معروف شد. همه خانمها به واسطه شناختی که از همسرش، حاجعلی داشتند، فاطمه میرزایی را «خانم حاجعلی» صدازدند و رفع مشکلات ریز و درشتشان را به او سپردند.
فاطمهخانم میگوید: برای حل بخشی از مشکلات اهالی که مالی بود، تصمیم گرفتم پول جمع کنم. همسایهها از سر لطفشان از همان ابتدا همراه شدند و هرماه با مبلغی کمک کردند. الان با کمک همسایهها به پانزدهخانواده نیازمند در محله کمکخرجی میدهیم.
حاجخانم حاجعلی در این محله، همسایهها را با یک آش نذری دور هم جمع میکند. این آش با کمک اهالی محله پخته و آخر ماه صفر در ورودی مشهد پخش میشود.
هدیهای برای بچهها
زهرا ربانی خیلی اتفاقی برای زندگی سر از این محله درآوردهاست. او سال ۱۳۸۹ از خیابان عبادی راهی الهیهای شده است که به قول خودش آن زمان بیابان بود.
برای حل بخشی از مشکلات مالی اهالی، تصمیم گرفتم پول جمع کنم.الان به پانزدهخانواده نیازمند کمکخرجی میدهیم
فاطمهخانم در معرفی این بانو، او را متدین و پای کار محله معرفی میکند، بهطوریکه از مشکلات و کمبودهای اهالی ساده نمیگذرد.
زهرا خانم آن زمان تصمیم گرفت با همان معدود ساکنان ساختمانهای ساختهشده ارتباط بگیرد و مثل خیابان عبادی دوره قرآن و روضهها را بین اهالی راه بیندازد.
به آن سالها گریزی میزند و میگوید: اینجا مغازه چندانی نبود. یک نفر معروف به «عمو سبزیفروش» بود که با گاری سبزی میآورد و میفروخت. یک روز وقتی خانمها دور این گاری جمع شده بودند، پیشنهاد برپایی دوره قرآن خانگی را دادم. با موافقت چهارپنجنفر همان سال ۱۳۸۹ دوره قرآن خانگی در این محله شروع شد.
او با همین دورهها و روضهها بین اهالی شناخته شدهاست. البته که بیشتر مردم محله، او را بهخاطر برنامههای فرهنگی و مذهبی که در مسجد جوادالائمه (ع) اجرا میکند، میشناسند. او در همه این برنامهها هدیهای هم به بچهها میدهد. بخشی از این هدیهها شمعهایی است که خودش در خانه میسازد.
آشنایی سر سفره دعای ندبه
زهرا ربانی در ادامه این گفتوگو سکینه یوسفآبادی را به ما معرفی میکند، آن هم با این جمله که «سکینهخانم همیشه احوالپرس دوست و همسایه است و در محله به درد آدمهای زیادی خورده است.»
سکینه یوسفآبادی هم یکی از قدیمیهای این محله است که هر همسایهای در اقدسیه ۳ به مشکل بربخورد، درِ خانه او را میزند. او سعی میکند همیشه به سالمندان محله، بهخصوص آنها که کسی را در آپارتمانها ندارند، سر بزند و اگر مایحتاجی نیاز دارند، تهیه کند.
با همین مهربانی است که در این خیابان، او و همسرش شناخته میشوند. البته آنها سالهاست با پهن کردن سفره صبحانه، دعای ندبه و دعوت از همسایهها برای نشستن پای این سفره، خیلی از همسایهها را با هم آشنا کردهاند.
خودش معتقد است از سر نیتی که برای این سفره دارد، همیشه پول آن جور بوده است و میگوید: پول نان سفره دعای ندبه در محله را چندسالی من قبول کردم و بعد از آن هم لنگ نماندیم.
* این گزارش پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۶ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.