
طلبه محله خواجهربیع، مباحث را مثل ریاضی حل میکند
امروز با نوجوانی گفتوگو کردهایم که شاید کمی متفاوت از مصاحبهشوندههای قبلی باشد. او قهرمان یک رشته ورزشی یا برگزیده مسابقات فرهنگی و ورزشی و از این دست نیست. مهدی لوکزاده طلبه است؛ هرچند که به ورزش و فعالیتهای فرهنگی هم علاقه و توجه دارد. با این نوجوان ۱۶ ساله محله خواجهربیع مشهد از فعالیتهایش و بهویژه درباره حوزه علمیه گفتهایم و شنیدهایم.
تانک چوبی که شلیک می کرد
لوکزاده درباره خودش میگوید: در مدرسه راهنمایی و دبیرستان غیرانتفاعی امامرضا (ع) درس خواندهام؛ البته دبیرستان را فقط تا سال اول خواندم. آن مدارس مقررات خاصی داشت؛ مثلا اگر نمره پایینتر از ۱۷ میگرفتی تجدیدی بهحساب میآمدی. نمرات من خوب و معدلم بالای ۱۹ بود.
او که سابقه شرکت در جشنواره نوجوان خوارزمی را هم دارد، عنوانمیکند: سال سوم راهنمایی در بخش دستسازههای حرفه و فن این جشنواره، نفر اول ناحیه تبادکان شدم. این رتبه به خاطر ساختن یک تانک کوچک چوبی بود که شلیک میکرد.
این تانک فرمول سادهای داشت؛ بدنهاش چوبی بود و لوله آن یک آنتن رادیو و گلولهاش هم پیچی ریز. زیر آنتن –که داخلش گوگرد کبریت یا باروت کمخطر ریخته بودم- نخی نسوز وصل شده بود که وقتی آن را آتش میزدید باعث داغ شدن لوله، انفجار باروت یا گوگرد و در نهایت شلیک پیچ یا همان گلوله میشد.
دو ماه تحقیق و تفکر
نوجوان کوشای محله ما توجه خاصی به فعالیتهای فرهنگی دارد، بهطوریکه در دوره راهنمایی یک جلسه قرآن راهمیاندازد. او میگوید: در مدرسه «جلسه قرآن و عترت دانشآموزان مدارسامامرضا(ع)» را تاسیس کردم که هنوز هم آن را بهشکل آزاد برگزار میکنیم. بهجز آن کلاً به شرکت در جلسات مذهبی علاقه دارم که همین باعث رفتنم به حوزه علمیه شد. در حال حاضر مسئول نیروی انسانی و کارهای اداری و دفتری پایگاه بسیج شهیدحسینی در خیابان یوسفزاده هستم.
به ماجرای طلبهشدنش که میرسیم، توضیح میدهد: به جلسات که میرفتم، از روحانیان و لباسشان خوشم آمد و این باعث شد درباره طلبگی تحقیق کنم. از روحانیان جوانی که میدیدم درباره حوزه میپرسیدم و بعد از دو ماه تحقیق و فکر کردن، تصمیمم را گرفتم و وارد حوزه علمیه شدم.
از روحانیان جوانی که میدیدم درباره حوزه میپرسیدم و بعد از دو ماه تحقیق، تصمیم گرفتم که وارد حوزه علمیه شوم
لوکزاده میگوید: هدفم از رفتن به حوزه، بیشتر اجتهاد و کسب تقوا بود. اجتهاد یعنی در زمینه دین آگاهی کامل پیدا کنی و برخلاف دیگر کسانی که به سن تکلیف رسیدهاند، نیاز به تقلید از مرجع نداشته باشی. به کسی که اجتهاد دارد، مجتهد میگویند که میتواند درستی و نادرستی کارها را تشخیص دهد و خودش دست به انتخاب بزند.
طلبگی راهی است که آسان نیست و طلبه باید با نفسش مبارزه و از خیلی چیزها دوری کند؛ اما در عوض زندگی با تقوا و همچنین آخرت نیکویی را به دست میآورد. روایتی از امام حسن مجتبی(ع) هست که میگوید: اگر هم دنیا میخواهید و هم آخرت، عالِم دینی شوید.
مباحث؛ مثل حل فرمول ریاضی!
او ادامه میدهد: درسهایی که در حوزه میخوانیم، درباره احکام و اعتقادات دینی و مذهبی است. ما طلبهها برای اینکه نتیجه بهتری بگیریم با هم مباحثه میکنیم. مباحثه به این شکل است که سهنفر دور هم مینشینند و کتاب درسی را باز میکنند، هرکس که عدد شماره صفحهاش کمتر باشد به عنوان استاد فرضی انتخاب میشود، او مسئلهای را که در همین جلسه یا جلسه قبل، استاد درس داده، مطرح میکند، بعد دو طلبه دیگر از استاد فرضی میخواهند چیزی را که مطرح کرده –مثلاً گفته خداوند شریک ندارد- اثبات کند و برای حرفش دلیل بیاورد؛ آنوقت درباره این دلایل سهنفری با هم بحث میکنند.
طلبه نوجوان ما که پایه اول حوزه را میگذراند، میگوید: در مباحثه چون از مغز کار میکشی ذهن باز میشود؛ همانطور که کسی که فرمولهای ریاضی حل میکند، از کسی که ماشینحساب بهکار میبرد ذهن باز تری دارد.
گفتگو را به سمت محله میبریم که لوکزاده بیان میکند: محلهام را دوست دارم و با بچههای محله مرتبطم. آنها گاهی که مرا میبینند درباره احکام مذهبی میپرسند، ضمن اینکه پنجشنبهها بعد از جلسه قرآنی که داریم خودم برای بچهها از احکام میگویم. همچنین با بچههای محله به اردوهای فرهنگیتفریحی میرویم که شامل فعالیتهایی مثل ورزش و دعای ندبه است.
از او درباره برنامههای روزانهاش میپرسیم، میگوید: جدای از یکیدوساعتی که به حوزه میروم، مهمترین بخش برنامهریزیای که برای خودم کردهام، کمک به خانواده است. ما دو برادریم که من پسر بزرگ هستم، به همین دلیل کارهای اداریای را که پدرم نتواند انجام دهد، به عهده میگیرم و خریدهای خانه هم بیشتر با من است. شرکت در جلسات مذهبی و اردوها و حضور در باشگاه ووشو که بهتازگی میروم، از دیگر کارهایی است که در طول هفته به آن مشغولم.
علم بی پایان
پایانبخش گفتگوی ما با طلبه نوجوان محله خواجهربیع صحبت از آیندهای است که به آن امیدوار است و توصیه به همسنوسالانش. او عنوان میکند: علم حوزوی تمامشدنی نیست و قصد دارم تا سن و تواناییام اجازه میدهد، طلبگی را دنبال کنم.
میخواهم به همسالانم توصیهای بکنم؛ هر راهی را که برای زندگی آیندهشان میخواهند انتخاب کنند، قبلش تحقیق کنند و بعد انتخابی داشته باشند که برایشان آیندهای خوب رقم بزند و دستآخر وقتی آن راه را برگزیدند، تا جایی که لازم است ادامه دهند.
*این گزارش یکشنبه، ۸ بهمن ۹۱ در شماره ۴۰ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.