کد خبر: ۱۲۷۲۳
۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
هوای آلوده پالایشگاه غلامعلی شکوهی را عطار کرد

هوای آلوده پالایشگاه غلامعلی شکوهی را عطار کرد

احتمالا کسی از اطرافیان غلامعلی شکوهی، ساکن محله شهید مطهری، کارمند سخت‌کوش تأسیسات برق شرکت نفت در خانگیران سرخس، فکرش را هم نمی‌کرد که او روزی پشت پیشخان یک عطاری بنشیند.

احتمالا کسی از اطرافیان غلامعلی شکوهی، ساکن محله شهید مطهری، کارمند سخت‌کوش تأسیسات برق شرکت نفت در خانگیران سرخس، فکرش را هم نمی‌کرد که او روزی پشت پیشخان یک عطاری بنشیند و با گیاهان دارویی، درد دیگران را تسکین دهد.

انگار سرنوشت برای او نقش دیگری نوشته بود؛ نقشی که با بیماری آسم آغاز شد و در سال‌۱۳۸۳ مسیر زندگی‌اش را به‌کلی تغییر داد.

آن روزها، نفس‌هایش به‌سختی از سینه بیرون می‌آمد و هوای آلوده به گوگرد پالایشگاه، روزبه‌روز مشکلاتش را بیشتر می‌کرد. پزشکان راهی برای درمانش پیدا نکردند و نتیجه‌اش بازنشستگی او شد.

این داستان، روایت مردی است که درد خود را به امیدی برای دیگران بدل کرد و ثابت کرد گاهی یک بیماری، نه پایان راه، بلکه آغازی برای تولد دوباره است.

هوای آلوده به گوگرد پالایشگاه، روزبه‌روز مشکلاتش را بیشتر می‌کرد

 

رایحه سلامتی

سال‌ها در پالایشگاه نفت کار می‌کرد و به‌خاطر استنشاق گوگرد، به‌تدریج مشکل تنفسی پیدا کرد. با‌وجود مراجعه به پزشکان مختلف، مشکلش درمان نشد. پزشکان تنها راه رفع این مشکل را در دوری او از محیط پالایشگاه می‌دانستند. در‌نهایت شکوهی مجبور به بازنشستگی زود‌هنگام شد.

به گفته آقا‌غلامعلی، او مجبور بود بیشتر روز‌ها در خانه بماند تا مبادا هوای آلوده شهر، نفسش را تنگ کند. مدتی به همین روال گذشت تا اینکه مغازه پایین خانه‌اش را به یک عطاری اجاره داد. شکوهی تعریف می‌کند: از زمانی‌که مغازه عطاری نزدیک خانه‌مان باز شد، بوی دارو‌های گیاهی در فضای خانه می‌پیچید. پس‌از چند ماه، متوجه شدم مشکل تنگی نفسم برطرف شده است.

این ساکن محله مطهری وقتی این موضوع را با صاحب عطاری در میان گذاشت، او احتمال داد که رایحه یکی از گیاهان دارویی موجب بهبودی وی شده است. صاحب عطاری به شکوهی گفت که اگر فکر می‌کند این رایحه به سلامت او کمک کرده و به این کار علاقه دارد، می‌تواند آنجا کار کند و مهارت‌های لازم را یاد بگیرد.

شکوهی این پیشنهاد را پذیرفت و مدتی به‌صورت نیمه‌وقت در عطاری مشغول به کار شد. آشنایی بیشتر او با دنیای گسترده گیاهان دارویی، انگیزه‌ای شد تا به‌صورت جدی‌تر این مسیر را ادامه دهد.

وی پس‌از گذراندن دوره‌های مختلف آموزشی، موفق‌به دریافت مجوز راه‌اندازی عطاری شد. زمانی‌که مستأجر قبلی قصد تخلیه مغازه را داشت، به شکوهی گفت «حالا که مجوز داری، اگر بخواهی می‌توانم وسایلم را برایت بگذارم.»

آقا‌غلامعلی این پیشنهاد را با خوشحالی پذیرفت و از اواسط دهه‌۸۰ به‌صورت رسمی وارد حرفه عطاری شد.

 

گامی در مسیر متخصص شدن

داستان شکوهی، که پیش‌تر با کشف خواص درمانی گیاهان دارویی مسیر زندگی‌اش دگرگون شده بود، این‌بار به‌خاطر درد پاهایش به‌سمت دنیای دستگاه‌های درمانی طب سنتی کشیده شد.

او پس‌از معالجه و دیدن تأثیر درمان آن، درخواست خرید دستگاه درمانی را مطرح کرد و با پاسخ غیرمنتظره پزشک مواجه شد؛ «این دستگاه را هر‌کسی نمی‌تواند استفاده کند؛ باید عطاری داشته باشید و طب سنتی را بشناسید.»

شکوهی با همان لبخند همیشگی‌اش پاسخ می‌دهد: من هم عطاری دارم، هم آموزش‌های لازم را دیده‌ام.

شکوهی دوره‌های تخصصی کار با دستگاه‌های درمانی طب سنتی را در تهران گذراند. او که پیش‌تر با گیاهان دارویی آشنا شده بود، اینک با ترکیب دانش جدید و تجهیزات مدرن، گام بلند دیگری در مسیر خدمت به سلامت مردم برداشت.

 

* این گزارش شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۴ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44