
پاکبانان زیر پای زائران امامحسین (ع) را نظافت میکنند
ظهر یک روز کاری، درحالیکه دمای هوا به ۵۰درجه رسیده بود، رفتیم بهسراغ سه پاکبان از منطقه۳؛ مردانی که در کوچهپسکوچههای نجف، با لباسهای فیروزهایرنگ و ابزار سادهشان، بیصدا، اما مستمر، مشغول خدمت بودند.
این روزهای مانده به اربعین، شهر نجف، با حضور پرشمار زائران، نیازمند رسیدگی مداوم است؛ و نیروهای اعزامی شهرداری مشهد، نقش مهمی در این خدمترسانی ایفا میکنند. سهم پاکبانان، اما چیزی فراتر از کار روزمره است: جاروزدن در اوج گرما، جمعآوری زباله در ازدحام جمعیت، و حفظ بهداشت مسیری که زائران از آن عبور میکنند.
برای این سه نفر، خدمت در نجف فقط یک مأموریت اداری نیست. هرکدام با انگیزهای متفاوت آمدهاند، اما یک چیز در روایت همهشان مشترک است: اینکه اینجا طلبیده شدهاند؛ به نیت نوکری، به امید دعا، و به شوق تمیزکردن زیر پای زائرانی که با دل خسته، از راهی دور آمدهاند.
از مشهد تا نجف؛ خدمت برای شفای دختران
هاشم بذرافشان، متولد۱۳۶۰، از سال۱۳۸۴ وارد شهرداری مشهد شده است و حالا در محله گاز و خیابان شهیدخاکزادی خدمت میکند. سابقهاش تنها به مشهد محدود نمیشود؛ مدتی هم در شهرداری تهران و شرکت قطار شهری مشهد فعالیت داشته است.
این سومینبار است که به نجف آمده است؛ اولینبار سال۱۳۹۴، در شرایطی که وضعیت نظافت این شهر چندان مطلوب نبود. میگوید: آن زمان با کمترین امکانات آمدیم و خیلی از زائران از آلودگیها ناراضی بودند، اما حضور پاکبانهای مشهدی اوضاع را متحول
کرد. سال گذشته هم درقالب همین طرح در نجف خدمت کرده و حالا که برای چندمینبار آمده، با همان انگیزه، حتی از مسئولان خواسته است سختترین محدوده را به او بسپارند. باور دارد این طرحها فقط کمک به زائران نیست، بلکه نوعی خودسازی است. میگوید: هرجا که باشم، برایم فرقی نمیکند؛ تلاش میکنم کارم را درست و بدون نقص انجام بدهم. پارسال بهخاطر همین دقت، کارگر نمونه شدم.
در شارع امامعلی (ع)، زبالهای روی زمین نمیماند. ذرهذره آسفالت را با نیت پاک میکند. اعتقاد دارد که «طلبیده شده است» و کارش رزق معنوی دارد. پارسال حین اقامه نماز صبح با همان لباس پاکبانیاش، یکی از اهالی نجف یک نگین «درّ نجف» به او هدیه داده است؛ امسال، اما حاجت دیگری برای جگرگوشههایش دارد.
تفاوتی بین خدمت در مشهد یا نجف نیست؛ هدفم یکی است؛ خدمت به اهلبیت (ع)
بغض گلویش را گرفته است و بهسختی میگوید: یکی از دخترانم ناشنواست و دیگری هم حال جسمی خوبی ندارد. اینجا که جارو میزنم، با امیرالمؤمنین (ع) حرف میزنم. از او میخواهم وقتی برگشتم مشهد، شفای بچههایم را هدیه بگیرم.
بذرافشان هر هفته خادم امامرضا (ع) هم هست؛ در صحن قدس، اداره اقامه نماز، میزبان خادمان است و چای تازهدم دستشان میدهد که خستگی از تنشان گرفته شود. حالا دلش را از مشهد تا نجف، جاروکشان آورده است.
زیر آفتاب نجف، خادمی از خیابان رسالت
غلامحسین رحیمی، متولد۱۳۵۶ و ساکن خیابان رسالت است. دوسالی میشود که در خدمات شهری شهرداری مشهد مشغول به کار است؛ اگرچه پیش از آن، در شرکتهای مختلف کارگری کرده. هرروز حوالی ساعت۱۱ خود را به میدان امامحسین (ع) میرساند تا با کامیون حمل زباله، سطلهای بزرگ محلههای گاز، مسلم، خیرآباد و راهآهن را تخلیه کند.
این اولینباری است که برای پاکبانی به نجف آمده؛ گرچه سه سال پیش هم توفیق زیارت با کاروانی از مشهد را داشته، حالا دومینبار است که به این خاک پا گذاشته؛ اما اینبار نه در قامت زائر، بلکه به عنوان خادم.
میگوید: حدود دو ماه قبل، گفتند قرعهکشی بین پاکبانها انجام شده است. وقتی فهرست اسامی را در گروه کاری گذاشتند، اسم خودم را بهعنوان نفر هشتم دیدم. همانجا گفتم به لطف امام هشتم، امامحسین (ع) و امیرالمؤمنین (ع) من را برای خادمی طلبیدند.
رحیمی این روزها از ساعت۱۳:۳۰ زیر آفتاب داغ نجف، در شارع امامعلی (ع) کارش را آغاز میکند و تا حوالی۹ شب ادامه میدهد. با گرمای بالای۵۰ درجه مشکلی ندارد. میگوید تفاوتی بین خدمت در مشهد یا نجف نیست؛ «هدفم یکی است؛ خدمت به اهلبیت (ع). وقتی مسیر زیر پای زائران تمیز است، آرامش میگیرم.»
دلش با واکنشهای زائران گرم میشود، بهخصوص بچهمشهدیها که با دیدنش به گرمی سلام میدهند و خدا قوت میگویند. در پایان میگوید: اگر قسمت شود، دوست دارم سالهای بعد هم برای خدمت به اینجا بیایم. انگار اینجا دلم بیشتر آرام میگیرد.
از «شیرازی» مشهد تا «شارع علوی» نجف
خلیل مرجانی، پاکبان چهلوهشتساله مشهدی، نوزدهسال سابقه خدمت در شهرداری را دارد. او اکنون برای دومینبار در طرح اعزام پاکبانان به نجف حضور یافته است. محل خدمتش در مشهد، خیابان شیرازی و اطراف حرم امامرضا (ع) است، اما این روزها مسیر خدمتش تا نجف امتداد یافته است.
مرجانی درباره تجربه نخست حضورش که سال۱۳۹۵ در نجف رقم خورد، میگوید: آن سال امکانات بهاندازه امروز نبود؛ هوا هم سردتر بود. اما حالا شرایط بسیار بهتر شده است و از نظر کاری هم رضایت دارم.
او از همان لحظهای که نامش در قرعهکشی اعلام شد، حس خاصی داشته است؛ «خیلی خوشحال شدم. گفتم خدایا شکر، امامحسین (ع) طلبیده است. سریع خبر را به خانوادهام دادم.»
ساعات کاریاش از ۱۳:۳۰ تا ۲۱:۳۰ است؛ دقیقا در اوج گرمای نجف. بااینحال خدمت را سخت نمیداند؛ «وظیفه ما همین است. برای همین آمدهایم.»
برای او تفاوتی میان خدمت در مشهد یا نجف نیست؛ «هر دو برای من یکساناند. در مشهد دور حرم امامرضا (ع) خدمت میکنم، اینجا دور حرم امیرالمؤمنین (ع). انگار این مسیر ادامه همان راه است.»
او برخورد مردم عراق را هم مثبت میداند؛ «بسیاری از آنها وقتی میفهمند از مشهد آمدهایم، ابراز محبت میکنند. حتی درخواست میکنند وقتی برگشتیم، نایبالزیارهشان باشیم.»
میگوید: این سفر برای من، هم کار است، هم زیارت. اما مهمتر از همه، افتخار نوکری است؛ اینکه زیر پای زائران اهل بیت (ع) را تمیز میکنم، برایم افتخار بزرگی است.
* این گزارش یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۶ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.