سپهبد شهید علی صیاد شیرازی صبحگاه 21 فروردین 1378 در عملیاتی که گروهــــــک تروریستی منافقین آن را «طلوع» نامیده است، در مقابل منزل مسکونیاش در کامرانیه تهران به شهادت میرسد.
با آغاز سال 1367 اوضاع جنگ تحمیلی رو به وخامت گذاشت و صدام اصرار داشت هر طور شده مناطق تحت تصرف ایران را که در چند عملیات بزرگ از اشغال عراق خارج شده بود، از جزیره فاو گرفته تا شلمچه، طلاییه، جزایر مجنون و مهران و قلاویزان باز پس بگیرد. منافقین که از سال 1364 در عراق مستقر شده و با آموزش های ویژه و امکانات و تجهیزات وسیع، عملا به ارتش خصوصی صدام تبدیل شده بودند،
با استفاده از این فرصت، چند رشته عملیات را برای تصرف نقاط مرزی غرب ایران طراحی کردند که آن را با همکاری ارتش صدام در تاریخ 8 فروردین در منطقه عمومی فکه شمالی (عملیات موسوم به آفتاب) و 29 خرداد در منطقه عمومی مهران (عملیات موسوم به چلچراغ) به اجرا درآوردند که به تصرف این مناطق منجر شد.
اما این، همه نقشه منافقین نبود. آنها که از طریق سرویسهای جاسوسی غربی از تصمیم ایران برای پذیرش قطعنامه در آینده نزدیک مطلع شده بودند، برای رسیدن به آرزوی واهی سرنگونی جمهوری اسلامی، اجرای یک عملیات بزرگ و تعیینکننده را برای اواخر تابستان یا اوایل پاییز 67 در برنامه خود قرار داده بودند و طبق طراحیهای اولیه، پس از حمله به مرز ایران میبایست طی چند روز کرمانشاه، همدان و سپس تهران را تصرف می کردند.
آنان همواره پس از عملیات موسوم به چلچراغ شعار «امروز مهران، فردا تهران» سر میدادند اما شرایط آن طوری که پیشبینی میکردند پیش نرفت. قطعنامه 598 در روزهای پایانی تیرماه از سوی ایران پذیرفته شد و منافقین مجبور شدند عملیات مدنظرشان را چندماه جلوتر از طراحی قبلی اجرا کنند.
آنان هواداران و عناصر فراری خود را از اروپا و آمریکا فراخواندند. همچنین عناصری که با رأفت نظام اسلامی و با توبه ظاهری از زندانهای ایران آزاده شده بودند نیز به جمع آنان اضافه شدند. عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» در تاریخ 3 مرداد 1367 با فرمان «به پیش، آتش» توسط مریم رجوی و با یک لشکر از هم گسسته که قاطبه آنان آموزشهای لازم را ندیده و چند روزی بود از اروپا و آمریکا به عراق رسیده بودند آغاز شد.
همزمان، ارتش عراق حمله وسیعی را به مناطق جنوب غرب ایران آغاز کرد تا تمرکز نیروهای ایرانی را از غرب کشور منحرف کند. منافقین از فرصت بمباران وسیع شهرهای قصرشیرین و کرند غرب و تمرکز نیروهای ایرانی در مرزهای جنوب غربی استفاده کرده و در مدت 2 روز توانستند از مرز قصرشیرین عبور و با گذشتن از شهر کرند غرب تا شهر اسلام آباد غرب پیشروی کنند. هرچند مردم و اندک نیروهای نظامی باقیمانده در منطقه نیز طی این 2 روز مقاومت سختی در برابر منافقین انجام داده بودند اما منافقین نیز از خشم این تقابل مردمی، جنایات فراوانی را در این شهرها مرتکب شدند که جنایت زنده سوزاندن بیماران بستری در بیمارستان امامخمینی(ره) اسلامآباد غرب تنها یکی از این جنایات است.
شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده میدانی عملیاتی که با نام «مرصاد» شناخته شده است، پنجم مرداد 67 را به کابوس منافقین تبدیل کرد
بلافاصله پس از اطلاع مقامات نظامی ایران از این حمله، شهید صیاد شیرازی از ارتش و شهید شوشتری از سپاه مأمور خاتمه این غائله شدند. شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده میدانی عملیاتی که با نام «مرصاد» شناخته شده است، پنجم مرداد 67 را به کابوس منافقین تبدیل کرد. او از فرصت عبور منافقین از تنگه چهارزبر در دشت حسنآباد که تنها مسیر عبور از اسلام آباد غرب و رسیدن به کرمانشاه بود استفاده کرد و شخصا از طریق آسمان و سوار بر هلیکوپترهای کبری، عملیات بمباران ستون نظامی منافقین را فرماندهی کرد.
شکست مطلق در عملیات موسوم به «فروغ» برای گروهک تروریستی منافقین پیامدهای فراوانی داشت و مسعود رجوی برای حفظ لشکر شکستخورده نفاق مجبور به طراحیهای مضحکی به نام «انقلاب ایدئولوژیک» و «انقلاب تنگه و توحید» شد تا از رهگذر این تئوریتراشیها بتواند به نیروهای مضمحلشدهاش روحیه بدهد اما نام صیاد شیرازی و شوشتری به عنوان درهمشکننده نقشه شوم منافقین، همیشه برای آنان آزاردهند بود تا آنجا که طی چند سال طراحی و تمرین نقشه ترور، سرانجام در آستانه یازدهمین سالگرد عملیات پیروزمند مرصاد کینه خود را به گلولههایی تبدیل کردند که از لوله اسلحه یک تروریست خارج شد و بر بدن این قهرمان ملی نشست.
کینه منافقین از شهید صیاد شیرازی آنقدر عمیق بود که در روز اجرای این عملیات تروریستی یک نشریه فوقالعاده چندین صفحهای منتشر کردند و این جنایت را با تمام وقاحت بر عهده گرفتند و تلاش کردند آن را موجه و پیچیده نشان بدهند.
در بخشی از بیانیه این گروهک تروریستی اینگونه آمده است: «واحدهای عملیاتی مجاهدان ... در منطقه کامرانیه تهران، صیاد شیرازی را به دام انداختند و ... او را به سزای جنایتهایش ... رساندند. واحدهای عملیاتی برای اجرای طرح پیچیده خود، ابتدا قسمتهایی از کامرانیه را تحت کنترل گرفتند. به این ترتیب، پس از 10 سال، قاتل مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان ... سرلشکر بسیجی صیاد شیرازی کیفر یافت.»
براساس اسناد موجود که بخشی از آن در نشریه فوقالعاده مجاهد قابل مشاهده است، طراحی این عملیات تروریستی در پادگان اشرف، مقر اصلی آموزش و اقامت عناصر نفاق در عراق، صورت گرفته است و منافقین به صورت آشکار، همه مسئولیت آن را به عهده گرفتهاند. فردی به نام زهره قائمی، از اعضای شورای رهبری منافقین، مسئولیت طراحی و پشتیبانی این ترور را بر عهده داشته است.
عامل اصلی ترور شهید صیاد شیرازی نیز فردی به نام محمد آبروان بود که در پادگان اشرف آموزشهای ویژهای برای انجام این عملیات تروریستی دیده بود
فرمانده میدانی این عملیات تروریستی در تهران و عامل اصلی ترور شهید صیاد شیرازی نیز فردی به نام محمد آبروان بود که در پادگان اشرف آموزشهای ویژهای برای انجام این عملیات تروریستی دیده بود و پس از انجام این عمل بزدلانه، توانست به صورت قاچاق از ایران بگریزد. زهره قائمی نیز در حمله فرزندان شهدای انتفاضه شعبانیه عراق به پادگان اشرف در تاریخ 10 شهریور 1392 به هلاکت رسید.
جالب است بدانید که زهره قائمی در سال 60 به دلیل فعالیت مخفیانه در خانههای تیمی منافقین توسط نیروهای امنیتی ایران بازداشت شد و پس از گذراندن 5 سال محکومیت در زندان، با ادعای اینکه توبه کرده است (در حقیقت یک تاکتیک دیکتهشده از سوی تشکیلات زندان منافقین بود)، مورد عفو قرار گرفت و آزاد شد.
او بلافاصله به صورت قاچاق از کشور خارج شد و به منافقین در عراق پیوست. در حقیقت، او فقط یکی از تروریستهای مجازاتنشده است و جالبتر آنکه در عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» بیش از 300 نفر از کشتهشدگان از لشکر منافقین، وضعیتی شبیه به زهره قائمی داشتند، تروریستهایی که از جوانمردی و رأفت نظام اسلامی سوءاستفاده کردند و پس از آزادی، بار دیگر به گروهک تروریستی منافقین پیوستند و علیه مردم و سرزمینخودشان اسلحه به دست گرفتند.