
بهادرخان؛ تکیه قاجاری عیدگاه
نشانهای از تاریخ دارد؛ آن هم بین خانههای قدیمی که یکییکی فروخته میشوند. مالکانشان زمینها را واگذار میکنند. گواه این سخن هم پارکینگهای جدیدی است که در هر ضلع آن متولد شدهاند، اما هنوز یک در قدیمی باقی مانده است که ما را به دالان تاریخ هل میدهد. برای روشنکردن این دالان باید چراغ برداشت و واژه به واژه از کتابها و آدمها جویید. اینجا حسینیه بهادرخان است و بنا داریم آجر به آجر، گذشتهاش را مرور کنیم.
پروندهای ارزشمند
این روزها تکیه قدیمی بهادرخان، حسینیهای است با دو در، که یکی از آنها رو به حیاطی قدیمی باز میشود. بهجز فضای اصلی، یک نیمطبقه و زیرزمین و آشپزخانه بزرگ هم دارد که در جایجای آن پتوهایی برای پذیرایی از زائران گذاشته شده و به گفته قدیمیها زوارخانه شده است، اما قدمت آن به ما میگوید این بنا داستانهای دیگری هم برای شنیدن دارد.
بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ عدهای با هدف منافع شخصی، به اداره اوقاف اعلام کرده بودند حسینیه کنونی بهادرخان مخروبه شده است و باید تبدیل به احسن شود و ادعا کرده بودند این بنا در طرح خرابی شهرداری قرار دارد و دنبال گرفتن معوض بودند.
بر اساس پروندهای که در اداره اوقاف موجود است، برای معوضکردن ملک قیمتگذاری هم انجام شد. اما همان زمان شهرداری مشهد این موضوع که ملک مدنظر در طرح خرابی قرار دارد را رد کرد. با رد موضوع، تکیه قدیمی بهادرخان که این روزها تابلوی حسینیه بر پیشانی آن نصب است، در مکان اصلیاش باقی ماند و بانیان امر تحقیقات جدید را درباره وقفنامههای مربوط به این بنا آغاز کردند.
یک سند قدیمی
در همین راستا محمد بیاتی، دبیر بازنشستهای که هفدهسال (از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۱) کلیددار حسینیه بهادرخان و چهار سال از آن را عضو هیئتامنای این حسینیه بوده، بهدنبال یافتن واقف اصلی تکیه بهادرخان به سندی رسیده است.
او میگوید: کپی یک سند منگولهدار در اداره اوقاف و به تاریخ فروردین ۱۳۱۳شمسی موجود است که نشان میدهد متولی وقف در این زمان، فردی به نام «سقای دهستانی» است. سقای دهستانی در سال۱۳۳۶ از دنیا میرود و با توجه به اینکه وارثی نداشته است، در سالهای بعد اداره اوقاف بهعنوان متولی قانونی ملک شناخته میشود.
بیاتی بر اساس پژوهش و شنیدهها میگوید که در سال۱۳۳۹ این تکیه چهاردیواری شادهای بوده که مردم برای عزاداری در آن جمع میشدند. به گفته بیاتی از همین سال تا سال۱۳۸۲، مرحوم محمد دینپرور، از چهرههای قدیمی محل، بهعنوان عضو هیئتامنا و کلیددار تکیه شناخته میشد. او ازجمله کسانی بود که همراه با مردم به ساخت حسینیه همت گماشت تا این محل به مکانی مناسب برای تجمعات مذهبی تبدیل شود.
مرحوم دینپرور در حیاط قدیمی تکیه
مرحوم کافی در تکیه
صدیقه سیفی هم که بیشتر از چهلسال همسایه حسینیه است، میگوید: اینجا فقط دو اتاق تودرتو، بدون امکانات بود که مردم در آن پارچه مشکی میزدند.
از اهالی شنیده بودم حاجآقا کافی به دعوت مرحوم دینپرور در تکیه بهادرخان سخنرانی داشته است. پس از آن هم با کمک همسایهها اینجا ساخته شد. دیوارهایش خاکی بوده و مردم در و پنجرهها را درست کردند. حاجآقای عشقیان و حاجآقای سادات و همه همسایههای اطراف کمک کردند تا اینجا را بسازند.
بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ عدهای با هدف منافع شخصی، به اداره اوقاف گفتند حسینیه بهادرخان مخروبه شده است
نصب نخستین تابلو
باوجود سند قدیمیای که میگوید متولی وقف از حدود صد سال پیش، سقای دهستانی بوده است، گفتههای ساکنان قدیمی کوچه بهادرخان در محله عیدگاه به این اشاره دارد که این محدوده دستکم صدسال است که بهنام بهادرخان و تکیه نیز به همین نام شناخته میشود.
بر اساس شنیدهها، بهادرخان که از ثروتمندان دوران قاجار در این محله بوده، در این کوچه املاک زیادی داشته و پیش از فوتش کاروانسرایی را وقف ساخت حسینیه کرده است. وجود مکانی با نام تکیه بهادرخان در محله عیدگاه در نقشه دالمج به سال ۱۲۴۸ خورشیدی، بر این موضوع صحه میگذارد.
بیاتی در سال۱۳۸۵ خودش تابلوی کنونی «حسینیه بهادرخان» را نصب کرده است؛ تابلویی که در زمان کلیدداری او نصب شد و نام رسمی این حسینیه را علنی کرد.
بیاتی بیان میکند: خانمهای محلی در زندهنگهداشتن حسینیه خیلی نقش داشتند. حتی در برهههایی چادرشان را در اینجا پهن میکردند و قرآن میخواندند. یکی از فعالان حسینیه، عالیه صابونیان، رئیس پایگاه بسیج شهید مرتضی سادات بود که فرای وظیفهاش در اینجا، بسته حمایتی و جهیزیه برای نیازمندان تهیه میکرد. به گفته سیفی، اکنون این حسینیه علم یا علامت هم دارد و در ایام محرم برای تشکیل دسته عزاداری آن را بیرون میآورند.
پیشینه تکیه بهادرخان
روایت دیگری هم از یکی از شهروندان مطلع به دست ما رسیده است که میگوید: در این محدوده در اصل دو کوچه جدا از هم بوده که یکی به نام کوچه بهادرخان و دیگری به نام کوچه تکیه بهادرخان شناخته میشده است. تکیه به زمان قاجار برمیگردد و واقف آن حاجاسماعیل بهادرخان، خادم امامرضا (ع)، بوده است. پس از او پسرش، حاجمحمدحسن که او هم خادم بوده، تا سال۱۳۱۹ خورشیدی متولی امور بوده است و پس از فوتش مرحوم حاجکاظم، خادم کشیک سوم حرم، آنجا را با معماری و سازه جدید بازسازی میکند. در برههای هم مرحوم حاجصادق بهادرخان عضو هیئتامنای حسینیه بود.
آوردن نام «تکیه مرحوم صادق بهادرخان» در کتابچه صورت موقوفات ارض اقدس (۱۳۰۳ ق) تأییدکننده این موضوع است: «تکیه مرحوم صادق بهادرخان در محله عیدگاه، متصل و نزدیک منزل این چاکر عتبه علیه است. تکیه و دکاکین و خانها خرابی فاحش بههم رسانده است.»
دیدنیهای حسینیه بهادرخان
روزگاری «تکیه بهادرخان» قطعهزمینی خاکی در یک مخروبه بود و برخلاف دیگرتکیهها سقف و دیواری نداشت. با اینحال، اهالی محل در آنجا برای سالار شهیدان عزاداری میکردند و در ماه محرم با سیاهپوشی و پرچمهای مذهبی، رنگ و بوی محرم به معبر میدادند، تا اینکه پس از مدتی به حسینیه تبدیل شد. پیگیریهای دلسوزانه پدر شهید مرتضی سادات که در همسایگی تکیه زندگی میکردند، نقش پررنگی در آبادانی اینجا داشت. از همینرو، پایگاه بسیج حسینیه بهادرخان به نام شهید مرتضی سادات مزین شده است. اطلاعات کاملتر درباره این حسینیه را میتوانید در صفحه ۳ مطالعه کنید.
اطراف این تکیه را خانهها احاطه کرده بودند؛ خانههایی که یکییکی در طرحهای توسعه و تخریب از میان رفتند. حسینیه بهادرخان دو در دارد؛ یکی بزرگ و دیگری کوچک. روی هردو شعری حک شده است که ورود به حریمی معنوی را خوشامد میگوید.
محفوظ از بلا باشد این دارالمؤمنین/ طوفان نوح بهدور، نیاید در این زمین / از لطف حق شرافت این خاک را ببین / یک درگشوده میشود از خلد بهشتین
با فرارسیدن ماههای محرم و صفر، این حسینیه جان میگیرد و نوای روضهخوانی در فضا میپیچد. بیشتر این مجالس با همت بانوان محله برپا میشود؛ زنانی که سالهاست بار این عشق را بر دوش دارند. امروزه بخشی از فضای حسینیه به زائران اختصاص پیدا کرده و گاهی به برگزارکنندگان جلسات قرآن گفته میشود که مجلس را به جایی دیگر ببرند، اما همچنان خانه دلهای عاشق است.
در دل حسینیه بهادرخان، جایی هست که بوی خاطره میدهد. اینجا ظرفها و وسایلی نگهداری میشوند که هرکدامشان قصهای برای گفتن دارند. سماوری بزرگ، آبخوریهایی قدیمی، سینیهای مسی، گلابپاشها و میکروفنی که شاید سالها صدای مداحان دلسوخته را بلند کرده است. سماور بزرگی که نگاهها را به خود جلب میکند، توسط حاجخداداد دینپرور وقف شده است.
* این گزارش شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴ در شماره ۵۹۶ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.