
با هنر و صدایش نه تنها بیشتر افراد محله آشنایند؛ بلکه تعداد زیادی از فعالان قرآنی شهر و کشور و حتی مجامع بینالمللی و نیز برخی مردم معمولی بیگانه نیستند. او از معدود افرادی- کمتر از ۱۵نفر در کشور- و قهرمان بنامی است که توانایی مسابقهدادن با رایانه را دارد. درباره رضا عابدینزاده شهری، ساکن محله رسالت مشهد حرف میزنیم که اصالتا گنابادی است و پدرش به واسطه حرفهای که داشته در سالهای دور به مشهد آمده و برای همیشه نمکگیر آقا امامرضا(ع) شدهاست.
علاقه شهروند منطقه ما به قرآن و شهرتی که از ارتباطش با کلام خداوند دارد، ما را بر آن داشت تا در نیمروزی دمکرده از تابستان میهمان خانواده سهنفریشان شویم. در خانهای که از آن به عنوان هدیه قرآن یاد میکند؛ زیرا با جایزه برندهشدنش در مسابقات بینالمللی حفظ قرآن، زمین آن را خریده و پدر معمارش هم عهدهدار ساخت بنای خانه شده است. منزلی در چند کوچه بالاتر از خانه کودکیهای او، درست در یکی از خیابانهای پهن شیخصدوق و محله رسالت.
خوشصحبت است و صدایش رساتر از آنکه ۴۶ سال از عمرش را گذرانده باشد. او از خردسالی که همچون دیگر اعضای خانوادهاش به واسطه حضور در جلساتی که پدر خانواده شرکت میکند، با قرآن آشناست و از میان دو برادر و پنج خواهر، شده یکه حافظ کتاب خدا: پدرم در یکی از جلسات قدیمی قرآن با سابقه بیش از ۷۰سال که هنوز هم فعال است، شرکت میکرد و گاهگاهی من که بیشتر از پنجسال نداشتم یکی از همراهانش در این جلسه بودم.
آشناییام با قرآن مجید از همان زمان رقم خورد، زمانی که بزرگترها قرآن میخواندند و من با رحل و پارچههای زیر قرآن بازی میکردم.اما اینکه چه شد که او به کتاب خدا علاقهمند شد، خود عابدینزاده ماجرایش را اینگونه توضیح میدهد: چند کلاس از ابتدایی را بیشتر نخوانده بودم که هنگام رفتن به دبستان نوید در بولوار ابوریحان، از کوچه ششم سیمتری طلاب صدای قرآن خواندن عبدالباسط را میشنیدم.
این صدا به اندازهای برایم شیرین بود که دقایق زیادی بدون هیچ واکنشی در نزدیکی آن میایستادم و گوش میدادم؛ تا جایی که گاهی از اوقات به مدرسه دیر میرسیدم و تنبیه میشدم. با وجود این، روز بعد هم با شنیدن صدا دوباره درد تنبیه را به جان میخریدم و به آن گوش میسپردم.
آنطور که از حرفهای فعال قرآنی محله ما برمیآید، او از همان دوران دبستان و در پی جذبشدن به قرآنخواندن قاری مشهور، شرکت در کلاسهای قرائت و تجوید استاد مرحوم حاج احمد هروی را که صدها شاگرد تربیت کرده بود، آغاز کرده است.
تمام دوران کودکی عابدینزاده در فعالیتهای قرآنی خلاصه نمیشود، بلکه او از آن دسته بچههایی بوده که گاهی از دست او اهالی محله به تنگ میآمدند؛ ازجمله وقتی که شعبه نفت را در ۱۱سالگی به آتش میکشد: در دوران کودکیام گاریهای نفت زیادی در محلهها بود که مردم از صاحبان آنها سوخت ضروریشان را میخریدند. یکی از روزها کاغذی را آتش زدم و زیر شیر گاری در شعبه نفت روبهروی خانهمان گرفتم که بلافاصله آتش گرفت و خودم از ترس فرارکردم!
از قرار معلوم در این آتشسوزی که مردم موفق به خاموش کردنش میشوند، کسی آسیب نمیبیند، اما شهروند محله ما از ترس تنبیه پدر یکشبانهروز در خانه همسایهشان قایم میشود و پس از بازگشت هم کتکی حسابی از پدرش میخورد.
«حتما نیاز نیست حافظه خاصی داشته باشی؛ با حافظهای متوسط هم میشود قرآن را حفظ کرد.» این را بارها در خلال گفتگویمان از زبان عابدینزاده میشنویم و خودش هم بسیار به آن معتقد است که شاید دلیل آن به دوران تحصیلش برگردد.
این حافظ قرآن، دوران ابتدایی را همچون دانشآموزی معمولی به پایان رسانده و در دوران راهنمایی هم در چند درس تجدید آورده، هرچند جبران تمام این سالها را در دوران دبیرستان کرده و با کارنامهای درخشان شاگرد ممتاز شدهاست.
بحث تحصیل که میشود، میگوید که با پا گذاشتن به کلاس دوم دبیرستان از سر علاقه به معلمی، رشته علومانسانی را انتخاب کرده و در همان سالاول حضورش در کنکور، در رشته ادبیات تربیتمعلم شهیدمفتح فردوس پذیرفته شدهاست.
او عنوان میکند: بعد از هفتهشتسال فعالیت در حوزه قرائت قرآن، سالهای آخر دوران دبیرستان با راهنمایی دوستانم حفظ را شروع کردم؛ روزی بعد از نماز صبح تصمیم گرفتم قرآن را حفظ کنم و در عرض سهچهارساعت یکجا ۵۰آیه از سوره بقره را از بر شدم.
به گفته خودش، او ۱۰جزء از قرآن را به تنهایی و بدون داشتن هیچاستادی حفظ کرده تا اینکه با استاد حاج کاظم گرامی که از افراد موثر در حافظ کل شدن او بوده آشنا میشود و با کمکهای این حافظ طی سهسال قرآن را ازبرکردهاست.
عابدینزاده با اشاره به اینکه بخش زیادی از قرآن را در دوران تحصیلش در تربیت معلم حفظکرده است، میگوید: به اندازهای از حافظبودن خوشحال بودم که در زمان تدریس، وارد هرکلاس درسی میشدم اولین جملهام بعد از نام خدا این بود: «من حافظ کل قرآن هستم» و هنوز هم در آغاز سالتحصیلی و حضورم در کلاسهای درس همینجمله را میگویم.
برگ دیگری از زندگی قرآنی شهروند محله رسالت در مسابقات قرآنی خلاصه میشود. او نخستینبار سال۶۶ پا در مسابقات میگذارد که در همان زمان عنوان اولی رشته قرائت را در میان دانشآموزان دبیرستانهای کشور به خود اختصاص میدهد.
عابدینزاده چندبار دیگر هم قبل از حافظ کل شدن در مسابقات قرائت قرآن شرکت میکند که عنوان دومی دانشجو معلمان مراکز تربیت معلم کشور و رتبه اولی در میان خانوادههای علومپزشکی استان(با توجه به شغل همسرش) از دیگر افتخاراتش است.
در حفظ، نخستین مقام او برمیگردد به سال۶۹ که بابت حفظ ۹جزء و کسب رتبه دوم مسابقات ملی سازمان تبلیغات اسلامی، تلوزیون سیاهوسفیدی جایزه میگیرد.
مقام نخست مسابقات قرآن کریم نیروهای بسیج و سپاه در رشته حفظ کل، رتبه نخست مسابقات سراسری قرآن کریم سازمان اوقاف و امور خیریه در رشته حفظ کل، مقام نخست مسابقات قرآن کریم دانشجویان کل کشور در رشته حفظ کل، بخشی از دیگر افتخاراتی است که او در طی سالهای فعالیت قرآنی خود به دست آورده است.
عابدینزاده در مجامع بینالمللی نیز بسیار خوش درخشیده است که از مهمترین رتبههای او میتوان به رتبه سوم مسابقات بینالمللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران در رشته حفظ کل و عنوان دوم مسابقات بینالمللی قرآن کریم عربستان در رشته حفظ ۲۰جزء، به ترتیب در سالهای۷۱ و ۷۰ اشاره کرد.
سال۶۹ بابت حفظ ۹جزء و کسب رتبه دوم مسابقات ملی سازمان تبلیغات اسلامی، جایزه میگیرد
گفتوگو که به مسابقات کشیده میشود، حافظ قرآن محله رسالت خاطرهای از مسابقات بینالمللی عربستان در ۲۳ سال پیش را بازگو میکند: برای شرکت در این مسابقه بینالمللی من در مشهد و استان و کشور در رشته حفظ، اول و به عنوان نماینده ایران راهی مسابقات بینالمللی عربستان شدم. در این کشور که بعد از چندسال نبودارتباط، در آن سال دوباره از ایران دعوت به عمل آمده بود روی حساب مسائل سیاسی حقم را خوردند و درحالی که بین ۷۵کشور و جمعیت اسلامی عنوان نخست را کسب کردهبودم مرا به عنوان دومین رتبهآور معرفیکردند!
او درباره انتقاد برخی افراد از برگزاری مسابقات قرآن نیز میگوید: امروزه در جامعه در محافل گوناگون به هرکسی از هنرمند گرفته تا ورزشکار جایزه میدهند، چرا نباید برای کسی که در حوزه قرآن فعال است، مسابقه برگزار کنند و جایزه بدهند! به نظر من حتی باید همچون بسیاری از کشورهای عربی مانند عربستان، حافظ و قاری بودن شغل اصلی شود. یکی از دلایل اصلی افزایش تعداد حافظان قرآن در چندسال اخیر در ایران، افزایش مسابقات بوده است.
شاید باورکردنش کمی سخت باشد، اما حافظقرآن منطقه۳ با رایانه بر سر سرعت مسابقه داده است: در دهه۷۰ در دانشگاه کرمان رایانهای آوردند و با حضور مهندس کامپیوتری، سرعت من در دادن اطلاعات قرآنی سنجیده شد که در آن زمان این مهندس به عنوان ناظر، سرعت مرا ۷۴برابر رایانه برآورد کرد.
عابدینزاده چندیندهه است که در مجامع ملی و بینالمللی با لقب «کامپیوتر قرآن» شناخته میشود، او توضیح میدهد: سال۷۲ در یکی از محافل قرآنی شهرستان اسفراین، استاد علیغلامی که از پیشکسوتان حوزه قرائت است به من به دلیل سرعتعمل و حافظه قوی در جستجوی واژههای قرآنی یا کارهایی، چون پیدا کردن مثلا ۱۰۰ آیه قبلتر از فلان آیه، لقب «کامپیوتر قرآن» را دادند.
یکبار دیگر هم در سال۷۳ در افتتاحیه مسابقات بینالمللی تهران در حضور مرحوم شحات محمدانور و مرحوم ابوالعینین شعیشع، دو قاری بزرگ مصری، برنامه اجرا کردم که این دو استاد هم این لقب را تایید کردند.
«کامپیوتر قرآن» محله رسالت به نحوی قرآن را از حفظ است که گویا تصویر صفحات قرآن در ذهنش نقش بسته؛ تا جاییکه برای نمونه اگر به آیهای اشاره کنید، او میتواند به سرعت آیه بالا و پایین صفحه یا آیات ۲۰۰صفحه قبل را هم قرائت کند.
او عنوان میکند: حافظ قرآن شدن من در زندگیام بسیار موثر بوده؛ به گونهای که موفقیتهای گوناگون و خانواده خوب را از آن دارم و در موقعیتهای خطرناک زندگی نجات پیدا کردهام. از سودهای دیگر این توانی که خداوند به من داده، به راه درست کشیدن بسیاری از افرادی بوده که قدم در راه باطل گذاشته بودند.
میگوید شماره تلفنش نه تنها در دسترس روزنامهنگاران و فعالان قرآنی است؛ بلکه بسیاری از مردم نیز آن را دارند. وقتی درباره تماسهای مردمی و موضوعات آنها میپرسیم از استخاره و مشورتقرآنی حرف به میان میکشد: بیشتر تلفنهایی که به من میشود برای استخاره است که موضوع عمده آنها نیز درباره ازدواج است، اما من استخاره نمیگیرم بلکه به افراد مشورتقرآنی میدهم.
عابدینزاده از آن دست افرادی است که کعبه را بسیار به چشم دیده و آرزویش در این باره برآورده شده است؛ سهبار در حجواجب و دوبار هم در عمرهمفرده؛ با این حال هنوز هم در طلب زیارت است.
یکی دیگر از آرزوهایش به امر تحصیل برمیگردد، او میگوید: دوستدارم مدرک دکترایم را بگیرم. من کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دارم اما با شرکت در آزمونهای تخصصی حفظ که گرفتن نمره قبولی در دو مرحله دیگر آن مانده، میخواهم مدرک معادل دکترایم را بگیرم.
بسیاری از افرادی که این حافظ کل قرآن را از نزدیک دیدهاند شاید معلولیت جسمیاش را به نقص مادرزادی یا آسیب در جبهه ربط بدهند، اما به گفته خودش او قربانی اشتباهات پزشکی شده است: آنطور که مادرم میگوید وقتی به دنیا آمدهام پاهایم سالم بوده است، اما به محض تزریق اشتباهی واکسن فلجاطفال سمت راست بدنم لمس میشود و از همان زمان در راه رفتن کمی مشکل پیدا میکنم. البته برای درمان پیش پزشکان زیادی رفتهام و بهبودی نسبی هم پیدا کردهام.
به محض تزریق اشتباهی واکسن فلجاطفال سمت راست بدنم لمس میشود و از همان زمان در راه رفتن کمی مشکل پیدا میکنم
عابدینزاده از آن معلمان قدیمی است که سهسال بیشتر تا بازنشستگیاش نمانده است اما به گفته او، افزون بر شاگردان مدرسهاش، ۲هزار شاگرد نیز در حوزه قرآن تربیت کرده که ۱۵نفر از آنها از حافظان کل بنام هستند. او به نکته جالبی هم اشاره میکند: بچههای پایینشهر استعداد قرآنی خوبی دارند؛ یعنی اصلا در مشهد بچههای پایینشهر در این حوزه بااستعدادترند و به چشم میبینیم که بیشتر حافظان و قاریان هم از همین محدودههای شهر هستند.
* این گزارش یکشنبه، ۲۶ مرداد ۹۳ در شماره ۱۱۶ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.