کد خبر: ۱۱۲۱۷
۱۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
یک رفاقت ساده،‌ محمدحسین علیزاده‌ را حافظ قرآن کرد

یک رفاقت ساده،‌ محمدحسین علیزاده‌ را حافظ قرآن کرد

یک روز در اتوبوس، محمدحسین یک آگهی دید با این تیتر «حفظ کل قرآن کریم در ۱۴ ماه». او می‌خواست کاری را که شروع کرده بود به سرانجام برساند و بعد از چهارده‌ماه حافظ کل قرآن مجید شد.

محمدحسین از کودکی چند‌سوره از قرآن را حفظ کرده بود. کمی که بزرگ‌تر شد، همراه با دوستانش به کلاس‌های قرآن مسجد رفتند و جسته‌گریخته چند جزء را حفظ کرد. اما جرقه حفظ کل قرآن زمانی در ذهنش زده شد که یک روز در اتوبوس یک آگهی دید با این تیتر «حفظ کل قرآن کریم در ۱۴ ماه».

محمدحسین علیزاده‌مهرآباد، نوجوان محله طلاب، با دیدن این آگهی به خانواده‌اش گفت که می‌خواهد یک سال درس را رها کند و کاری را که شروع کرده است، به سرانجام برساند. بعد‌از چند هفته توانست خانواده را راضی کند و بعد از چهارده‌ماه حافظ کل قرآن مجید شد.

 

- حفظ قرآن را از چه سنی شروع کردی؟

از کلاس ششم. قبل از آن حفظیاتم در حد چند سوره از جزء سی بود، اما کلاس ششم که بودم متوجه شدم یکی از دوستانم حفظ قرآن را شروع کرده است. من هم با او همراه شدم و هر شب به مسجد می‌رفتم.

- چه مدت با او همراه شدی و چقدر پیشرفت کردی؟

مسجد از خانه‌مان دور بود، اما دوستم، احسان در هوای سرد و گرم به آنجا می‌رفت و من هم همراهش می‌رفتم. طی سه سال هشت‌جزء را حفظ کردم.

- خانواده هم با تو همراه بودند؟

مادرم خیلی خوشحال بود که وقتم را در مسجد می‌گذرانم و در خانه هم مشغول تمرین و حفظ قرآن هستم. سنم کم بود و مادرم با خوراکی تشویقم می‌کرد.

- در سه سال هشت‌جزء حفظ کردی. چطور بقیه قرآن را با سرعت حفظ کردی؟

با اینکه خیلی تلاش می‌کردم، ۲۲‌جزء دیگر مانده بود و به نظرم کار خیلی سنگینی می‌آمد. سالی که کلاس دهم من تمام شده بود و می‌خواستم بروم کلاس یازدهم، یک روز در اتوبوس اطلاعیه‌ای دیدم که نوشته بود حفظ کل قرآن کریم در چهارده‌ماه. مربوط‌به مؤسسه قرآنی آل یاسین بود. همان را که دیدم، جرقه‌ای در ذهنم خورد که باید همه قرآن را حفظ کنم.

- درباره این مؤسسه و شیوه حفظ قرآن در آنجا اطلاعاتی داشتی؟

پرس‌وجو کردم، چون برایم مهم بود که سی جزء را حفظ کنم. باید یک سال ترک تحصیل می‌کردم و به خوابگاه شبانه‌روزی می‌رفتم. هر کار اضافی مانند دیدن تلویزیون حذف می‌شد و در این مدت از ۴ صبح تا ۱۱ شب تمرکزمان روی حفظ بود.

- مدرسه چطور؟ پذیرفتند که یک سال بروی و بعد برگردی؟

مدرسه‌مان جزو مدارس برتر است و به‌سختی ثبت نام می‌کنند. کادر مدرسه گفتند شاید وقتی برگردی، جایت پر شده باشد و نتوانیم ثبت نامت کنیم، اما مطمئن بودم که خدا خودش درست می‌کند که برگردم. سال بعد که برگشتم، دوباره در رشته تجربی ادامه دادم.

- مدتی که در مؤسسه بودی، روند حفظ چطور پیش رفت؟

هفته‌ای یک بار می‌آمدم خانه و هر شصت‌روز یک هفته فرصت استراحت داشتیم. دوری از خانواده خیلی سخت بود. چیزی که همه‌مان را به ماندن تشویق می‌کرد، محیط آرام و افراد مؤدبی بودند که در اطرافمان حضور داشتند. طی سیزده‌ماه ۲۲‌جزء دیگر را هم حفظ کردم.

- حفظ قرآن تأثیری در زندگی‌ات داشته است؟

قرآن علاوه‌بر اینکه در رفتارم تأثیر داشت، روی حافظه‌ام خیلی اثر گذاشت. به‌نوعی برایم ورزش مغز بود. حالا حافظه تصویری‌ام قوی شده است و درس‌ها را بهتر متوجه می‌شوم.

 

* این گزارش یکشنبه ۱۶ دی‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۹ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44