تا پیش از حضورمان در کوچه شیرازی ۱۹ در محله راهآهن مشهد تصورمان این بود که قرار است برویم به محلهای مانند تمام محلههای محدوده میدان شهدا که هنوز با مشکلات ناشی از تغییر و تحولات اینجا دستوپنجه نرم میکنند.
از حرفهای آقای عابدینزاده، شهروند ساکن در این کوچه که با ما تماس گرفته بود، برداشتمان این بود که گریبان این کوچه قدیمی نزدیک میدان شهدا را مشکلاتی چنگ زده که امان ساکنان این کوچه را بریده و صبرشان را لبریز کرده است.
اما در ادامه متوجه شدیم با کوچهای بااصالت و تاریخی سروکار داریم که گویا چندان به قدمت آن توجه نشده است.
صبح روز سهشنبه قرارمان با اهالی این کوچه زیر تابلوی شیرازی ۱۹ است؛ کوچهای با بافت قدیمی که با مدرنیته حاکم در میدان شهدا همخوانی ندارد.
کوچهای بنبست با حدود ۵۰ متر طول و ۳ متر عرض با منازل مسکونی و نخستین اداره ثبت مشهد و خراسان، خوابگاه دخترانه مطهره، موسسه خیریه عمید صفوی، حوزه علمیه خواهران، پایگاه بسیج خواهران، خانه اشرافی بینشها، حسینیه بجستانیها.
آقای عابدینزاده ابتدای کوچه منتظرمان است و قرار شده با هم بندبند مشکلات و مسائل حاکم بر این کوچه بنبست را واکاوی کنیم و چیزی از قلم نیندازیم.
در ابتدای کوچه، ساختمانی زهواردررفته با معماری اوایل سده حاضر دهنکجی میکند. این کوچه بهواسطه همین ساختمان قدیمی و متروکه به کوچه ثبت شناخته میشود.
اهالی میگویند تاریخچه ثبت تاریخی این بنا به سال ۱۳۰۶ میرسد. ثبت نخستین شناسنامه در مشهد و خراسان جزو افتخارات این بناست که روزی برای خودش بروبیایی داشته و ابهتی که دیگر هیچچیز از آن باقی نمانده است.
شکل ظاهری این ساختمان با آن تَرَکهای عمیق و آجرهای افتاده سر طاق فوقانیاش به دندانی لق در دهانه این کوچه میماند؛ به تعبیر اهالی، اجلی معلق است لنگ یک فوت که کافی است تنها پاره آجری از آن لای زوزههای بیرحم طوفانی بپیچد و آقای عزراییل را تا پای جان رهگذری هدایت کند.
این وضعیت کوچه نخستین ساختمان ثبت احوال مشهد و خراسان است، شاید این مطلب تلنگری باشد برای مسئولان میراث فرهنگی تا وقتی به کوچههای این حوالی سرکی میکشند، اداره ثبت را ببینند که چطور پشت چند آجر لق تاریخی سر در گریبان فروبرده است.
عرض ورودی این کوچه حدود ۳ متر است که برطبق قوانین شهری با حدود ۱۵ منزل و مراکزی که در این کوچه بنبست قرار گرفته است، باید عقبنشینی کند و دو سوی کوچه به عرض ۸ متر برسد.
خانه اشرافی این کوچه که حالا جز تلی خاک از آن باقی نمانده است، به نوادگان او (الغبیگ) رسیده است
اما یکی از مشکلات سد راه عریضسازی شیرازی ۱۹، بنایی ارزشمند و بلاتکلیف و دورمانده از چشم میراث فرهنگی و زمینهای افتاده در آن سوی این کوچه است.
طبق گفته اهالی این زمینها وقف نوادگان فردی به نام «الغبیگ» است که حدود ۲۰ هکتار از زمینهای این حوالی را وقف اولادش کرده است و از لحاظ شرعی نمیتوان آن را فروخت.
دست آخر این میراث و خانه اشرافی این کوچه که حالا جز تلی خاک از آن باقی نمانده است، به نوادگان او (الغبیگ)، خانواده بینش و عمید صفوی و میرنقیبی رسیده است که اغلب اعضای آنها خارج از کشور سکونت دارند.
حالا این خانهها که به گفته برخی ساکنان قدیمی این محله فروشی نیستند، چند دست گشتهاند و آنطورکه اهالی میگویند حالا آخرین مالکشان صاحب هتلی است که باوجود منع قانونی، برای گسترش هتل، آنها را از مالک قبلی خریده است.
مشغول صحبت با اهالی هستیم که چندتن از کارکنان هتل سوار بر موتور وارد کوچه میشوند و از صحت اینکه صاحب هتل زمینها را خریداری کرده مطمئنمان میکنند.
حالا البته وضعیت از بیصاحبماندن بهتر است اما اهالی میگویند باز هم امیدی به عقبنشینی دیوارهای این خانه مخروبه و عریضسازی کوچه نیست.
دلیلشان هم این است که صاحب هتل برای ساخت هتلش ۱۵ سال زمان گذاشته است؛ پس برای انجام کارهای ساختوساز این زمینها و گرفتن پروانه حتما زمان زیادی را صرف خواهد کرد.
آنطورکه رمضانی از ساکنان این کوچه میگوید تاکنون شهرداری چندبار به مالکان این زمینها هشدار تخریب و عقبنشینی داده است.
اما در طول این چندماهی که از تخریب بنای ساختمان اشرافی بینشها بهدست آخرین مالک آن گذشته است و باوجود مهلتهای ۷۲ ساعتی و کمتر از آن شهرداری برای تخریب کامل، هنوز هیچکس برای این عقبنشینی اقدام نکرده است.
برخی ساکنان محل به این موضوع که مالکان این املاک توانستهاند از عقبنشینی خودداری کنند، بدگمانند.
دیواربهدیوار ساختمان قدیمی ثبت، حسینیه بجستانیها قرار گرفته است که کارگران در آن مشغول فعالیت مرمت و بازسازی نمای خارجی بنا هستند؛ حسینیهای که در سال ۶۸ بجستانیها آن را ساختهاند و بهجز محل اسکان آنها در ایام محرم و صفر دارای هیئت عزاداری نیز هست.
یکی از اهالی ساکن این کوچه که نمیخواهد نامش برده شود، میگوید: باوجودیکه حسینیه مکان بسیار مقدسی است و شایسته احترام، کسانی که در آن رفتوآمد دارند و مراسمی که در این کوچه بنبست باریک برگزار میکنند، باعث سلب آسایش همسایههاست و حتی اهالی قدیمی این کوچه معتقدند جای این حسینیه اینجا نیست.
از شیرازی ۱۹ دو سه کوچه بنبست دیگر هم منشعب شدهاست که هرکدام ساکنان دیگری دارند.
آرزویشان این است که روزی ساختوساز پارکینگ میدان شهدا تمام شود تا دیگر کسی برای یافتن جای پارک سراغ این کوچه بنبست نیاید و با جان اهالی ساکن در این محله بازی نکند.
امامی، مسئول پرورشگاه خیریه عمید صفوی در این کوچه است. او یکی از کسانی است که به دلایلی منطقی با پارک خودرو در این کوچه مخالف است.
پای صحبتش که مینشینیم، از بیماری دختربچهای یاد میکند که روز گذشته بهدلیل درد مبهمی در ناحیه شکم ناچار بودهاند هرچه سریعتر او را به بیمارستان ببرند.
اما بهدلیل پارک خودرویی زیر تابلوی «توقف ممنوع» ناچار شدهاند دخترک را در طول چنددهمتری کوچه با برانکارد ببرند و در ورودی کوچه سوار آمبولانس کنند و این درد بدنی او را بیشتر کرده است.
شاید تصورش واقعا برای اهالی دردناک باشد که روزی خودرویی که صاحبش مشخص نیست، در این کوچه پارک باشد و خداینکرده منزلی آتش بگیرد.
در این صورت به این دلیل که خودروی آتشنشانی نمیتواند وارد کوچه شود، نجات جان کسانی که در آتش میسوزند و جلوگیری از خسارت مالی دور از ذهن مینماید.
درست دیواربهدیوار خانه اشرافی بینشها که حالا جز تلی خاک از آن باقی نمانده است، منزلی کوچک با دری چوبی قرار دارد که باوجود فرسودهبودن دیوارش هنوز ساختار نمای قدیمی را حفظ کرده است.
رمضانی از اهالی کوچه درباره این منزل میگوید که متعلق به شخصی در گذشته موسوم به «ننهعلی» است که روزی از خدمتگزاران بینشها بوده و در خانه آنها رفتوآمد داشته است.
آنطورکه ساکنان این کوچه میگویند، مادربزرگ علی معروف به ننه، تنها خدمتگزار خاندان یادشده نبوده است. در سوی دیگر این خانه اشرافی، خانهای دیگر بوده که آن هم متعلق به خدمتکار دیگر بینشها بوده و حالا دیگر هیچ فردی از این دو خانواده در این کوچه باقی نمانده است.
امتداد کوچه را که طی کنی، جایی اواسط آن، خوابگاه دخترانه مطهره است. مسئولان این خوابگاه از مشکلی دیگر در این کوچه میگویند و آن هم نبود امنیت است.
باوجود ۸۵ دانشجوی دختری که از شهرستانهای مختلف در دانشگاههای مشهد قبول شدهاند و در این خوابگاه اقامت دارند و حوزه علمیه خواهران و موسسه خیریه پرورشگاه عمید صفوی، شاید باید بیشاز این به امنیت این کوچه رسیدگی کرد تا شاهد صحنههایی، چون مزاحمت برای نوامیس نباشیم و معتاد یا دزدی جرئت نکند برای کشیدن مواد یا تخلیه کیفی که به سرقت برده است از کوچههای باریک منشعب از شیرازی ۱۹ استفاده کند.
بخشی از این ناامنی و مزاحمت، زمانی بهخوبی دستگیرمان شد که برای تهیه عکس، روز بعد از گزارش راهی شیرازی ۱۹ شدیم و در یکی از فرعیها مردی را دیدیم که محتویات کیفی را روی زمین در مقابلش ریخته بود و شیئی فلزی شبیه چاقو نیز درکنارش بود و داشت پولهای داخل کیف را میشمرد!
تقیزاده، مسئول خوابگاه نیز به این مسئله تاکید دارد و اظهار میکند: دختران خوابگاه که اغلب محجبه هستند و چادری، بارها هنگام عبور از کوچه، پسری مزاحمشان شده است و از این مسائل در این کوچه شاکیاند.
در این کوچه علاوه بر تمام مواردی که گفته شد اهالی از اینکه همه هزینه وصل اگو را پرداخت کردهاند اما هیچ خبری از اتصال اگو به منازل نیست شاکیاند.
نامجویان، یکی از ساکنان این کوچه میگوید: زمانیکه میخواستند هزینه وصل اگو را دریافت کنند، تهدیدمان میکردند که اگر هزینه را نپردازیم، آب را قطع میکنند.
اما حالا که همه هزینهها را گرفتهاند دیگر در این کوچه آفتابی نمیشوند و بهره ما از اگو مبالغی است که پرداختهایم و توهین مأمورانی که برای دریافت پول میآمدند و بسیار بیادبانه رفتار میکردند.
* این گزارش یکشنبه، ۲۴ فروردین ۹۳ در شماره ۹۸ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.