کد خبر: ۱۱۲۳۲
۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه بود

اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه بود

محبعلی اسدی می‌گوید: خیلی از این خانه‌ها را خودم ساخته‌ام. هیچ‌وقت هم صحبت پول به میان نمی‌آمد؛ هرچه همسایه‌ها دستمزد می‌دادند، می‌گفتم خدا برکت. آنهایی هم که دست‌و‌بالشان تنگ بود، هیچ؛ فی‌سبیل‌الله کار می‌کردم.

خیابان خورشید برای محبعلی اسدی سرشار از خاطرات شیرین و جذاب است، او از سال‌۱۳۷۰ ساکن محله چهارچشمه است، از آن زمانی که در این روستا فقط چهل‌خانوار زندگی می‌کردند.

حرفه‌اش بنّایی است؛ وقتی خانه‌اش را ساخت و همسایه‌ها دیدند که منزل خوش‌نقشه و جان‌داری دارد، ساخت خانه‌هایشان را به او سپردند و از آنجا «اوستا‌علی» برای خودش در روستای خورشید، نامی دست‌و‌پا کرد.

اوستا‌علی همین‌طور که کوچه را بالا و پایین می‌کند، لبخندی می‌زند و می‌گوید: خیلی از این خانه‌ها را خودم ساخته‌ام. هیچ‌وقت هم صحبت پول به میان نمی‌آمد؛ هرچه همسایه‌ها دستمزد می‌دادند، می‌گفتم خدا برکت. آنهایی هم که دست‌و‌بالشان تنگ بود، هیچ؛ فی‌سبیل‌الله کار می‌کردم.

او اضافه می‌کند: همه پسران روستای خورشید مانند پسران خودم، دانش‌آموز مدرسه بشیر در کوچه کوثر جنوبی ۱۱ بودند که چهارکیلومتر تا خانه ما پیاده‌روی داشت. زمستان‌ها از بس مسیر گِل‌وشُل بود، بچه‌ها دوجفت کفش با خودشان می‌بردند؛ یکی برای راه و دیگری برای داخل مدرسه!

 

اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه

این خانه در خورشید یک، متعلق‌به حاج‌آقای احمدی است. اولش یک اتاق پانزده‌متری بود. شناژش را طوری اجرا کردیم که هروقت یکی از پسرانش داماد شد، یک طبقه به آن اضافه کنیم و عروس و داماد در آن زندگی کنند. الان هر سه پسرش اینجا هستند.

 

اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه

حمیدرضا سحرخیز از آن همسایه‌های دلسوز و عضو شورای اجتماعی است. یادم می‌آید حدود ۵ سال پیش یکی از همسایه‌ها یک بسته پستی داشت. پستچی به خاطر اینکه خانه‌ها پلاک نداشت، بسته را برگشت زد. حمیدآقا کلی بهش برخورد و آن‌قدر دوندگی کرد تا مشکل پلاک خانه‌ها حل شد.

 

اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه

بفرمایید نان! داخلش دنبه و شوید و زیره کوهی و زعفران می‌زنیم. در محله ما نانوایی نیست. از قدیم خیلی از همسایه‌ها در خانه‌شان تنور گلی داشتند. ما که می‌خواستیم خانه را بسازیم، تنور گلی را خراب کردیم و یک تنور گازی خریدیم. اینجا تا دلتان بخواهد، نان محلی خوشمزه داریم که به نظرم بهترینش نان لواش‌های خانم عموعلی است.

 

اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه

اینجا در خورشید یک، قناتی بود که خانم‌ها می‌آمدند و لباس و ظرف‌های خانه را با آب آن می‌شستند. یادم هست اول صبح می‌رفتم و تشت لباس را در نوبت می‌گذاشتم تا همسرم کمتر در صف منتظر بماند! نگاه کن؛ این قنات هنوز هم آب دارد.

 

اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه

خیابان خورشید مسجد ندارد؛ یک حسینیه چهارده‌معصوم (ع) در کوچه شهید‌صمانی هست که اهالی با هم جمع شدند و آن را ساختند. حاج خانم ناصری زمینش را وقف کرد و من هم بنّای مسجد بودم. پسرم، علی، برای ساخت حسینیه خیلی ذوق و شوق داشت و حالا روحانی محله‌مان است.

 

* این گزارش چهارشنبه ۱۹ دی‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۲ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44