امیرحسین خانی| در سال۶۸، آن زمانیکه بولوار معلم خیابانی ۱۵ متری و خاکی بود و تا صدف بیشتر ادامه نداشت، یعنی محله دانشجو مشهد خلوت و کمجمعیت بود و بیشتر اهالیاش را فرهنگیان تشکیل میدادند، مسجد و کانون فرهنگی حضرت امیرالمؤمنین ازسوی مرحوم حاج شیخ حسن مظفری معارف وقف شد.
روحانی فرهنگی و صاحبقلمی خوشفکر که حالا پس از فوتش، تعدادی از تألیفات او در کتابخانه همین مسجد، در اختیار مطالعهکنندگان قرار دارد. در این گزارش برای آشنایی بیشتر با این مسجد، با آقای حسن میرانوری کسی که ۲۲سال خادم این آستان بوده است، به گفتگو نشستهایم.
میرانوری از گذشتگان مسجد، حاجآقای خرم، بالندری و منصوری یاد میکند. از سال ۷۰ که عملیات ساخت مسجد آغاز میشود، محلههای دانشجو بین رابطان تقسیم میشود.
آنها هر روز دم در خانهها میرفتند و زنگ میزدند و برای کمک به مسجد، از مردم دعوت میکردند.فیش کمکها از هزار ریال شروع میشد و در بهترین حالت، گاهی تا ۵ هزار ریال هم میرسید.
هر ماه با پولهایی که جمع میشد، اندکی کار مسجد پیش میرفت و باز دوباره رابطان با افراد خیّر مذاکره میکردند. هنوز هم خاطره بازدید آیتا... عبادی امامجمعه فقید شهر مشهد در ذهن قدیمیترهای مسجد هست. با همین تلاشهای مخلصانه و برکتی که خدا به پول مردم داد، پس از شش سال، در سال۷۶ مسجد ساخته میشود.
می گوید :در تمام آن شش سال که مسجد درحال ساخت بود، مراسم مذهبی ادامه داشت. مسجد هنوز کامل نشده بود. ماه رمضان با زمستان مصادف شده بود و باران شدیدی هم میآمد.
همه جا نمزده بود و این سرما را دوچندان میکرد. مراسم احیا را در زیرزمین برگزار کردیم. هنوز یادم نمیرود آن لحظهای که صدای بههم خوردن دندان بعضی از مردم را میشنیدم. با این حال، مردم مراسم را ترک نکردند.
در همان زمانها که هنوز چیزی از بنا کامل نشده بود هم واقعاً علاقهای خاصی به مسجد داشتند. دیدم نمیشود با این وضعیت ادامه داد.
با یکی از دوستان بشکهای آوردیم و با دستگاه فرز آن را بریدیم و لولهای هم در بالای آن قرار دادیم. با کنده و تکههای چوب، بخاری درست کردیم. حرارت کندهها بهحدی بود که دیواره بشکه سرخ شده بود.
ملکآباد، وکیلآباد و خیلی جاهای شهر با نام حاجحسین ملک گره خورده است. در وقفنامه حاج حسین ملک، قید شده است که بلوک دانشجو به فرهنگیان واگذار شود و همین کار هم میشود.
در بخشی از وقفنامه هم آمده است که ۲ هزار متر از زمینها برای دو باب مسجد وقف شدهاند. پس از وقف حاج شیخ حسن مظفری، ۵۰۰ متر زمین پشت مسجد وجود داشته که بدون صاحب رها بوده است.
با تلاش هیئتامنا و با هماهنگی آموزشوپرورش، آن زمین هم به مسجد اضافه میشود تا هم وقف حاج حسین ملک به بهترین شکل واقع شود و هم نیت خیر حاج آقای مظفری کاملتر.
در سال۸۹، به تقاضای نمازگزاران که از نبود کتابخانه در منطقه دانشجو دچار مشکل شده بودند، در طبقه بالای مسجد، به مساحت ۱۷۰مترمربع کتابخانهای احداث میشود؛ اما شاید بهدلیل اطلاعرسانی کم، با وجود دو شیفت کاری صبح از ساعت ۸ تا ۱۲ و بعدازظهر ۱۶ تا ۲۰، استقبال خوبی نشده است.
در طبقه بالای مسجد کتابخانهای به مساحت ۱۷۰مترمربع احداث شده و ۱۸۰صندلی مطالعه دارد
این کتابخانه حدود ۱۸۰صندلی مخصوص مطالعه دارد و روزهای زوج به برادران و روزهای فرد به خواهران خدمات میدهد.
انوری از کمبودن حضور مردم میگوید و به تجربهای اشاره میکند: کسانیکه ماشین ندارند، همیشه میگویند، اگر ماشین داشته باشیم، فلانکار را انجام خواهیم داد یا فلان سفر را حتماً خواهیم رفت.
اما وقتی صاحب ماشین میشوند، دوباره همان کارهای عادی و همیشگی را انجام میدهند و حتی شاید برای رفتن به پارک هم وقت نداشته باشند.
درباره کتابخانه هم همین اتفاق افتاده است. ما ماهی بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان هزینه کتابدار میدهیم؛ کتابها برای همه سلیقهها و گروههای سنی تهیه شده است. اما کسانیکه از ما تقاضا داشتند، از این امکانات خوب استفاده نمیکنند.
عدهای هنوز هم برای استفاده از محیط کتابخانه، تا پارک ملت میروند، اما اینجا ناشناخته مانده است. اگر استقبال مخاطبان افزایش یابد، کتابخانه ما تا مساحت ۵۰۰ متر هم توان گسترش دارد و با این کار، یکی از بهترین کتابخانههای منطقه خواهد شد.
انوری بازنشسته سپاه است و در پروژههای سازندگی مثل خط دو راه آهن مشهد تهران، انتقال گاز بزنگان به سرخس و بسیاری از این دست کار کرده است.
او پس از آشنایی با مسجد در همان سالهای اول، مدیریت ساختوساز آن را هم بر عهده میگیرد و خودش هم دست بهکار میشود و با بچههای بسیج در ساخت مسجد سهیم میشوند.
پای تجربه که به میان بیاید ادامه می دهد: در زمان ساخت کتابخانه، ۴میلیون تومان بیشتر نداشتیم. بقیه همهاش با کمک مردم انجام شد. در مسجدها اگر مدیریت صحیحی وجود داشته باشد، هزینهها میتواند بسیار کاهش یابد.
معمار به من گفته بود با ۶۰میلیون تومان این کار انجام میشود. من کتابخانه و گلدسته مسجد را طوری ساختم که وقتی به خیّران گفتم این کار را با ۲۳میلیون تومان تمام کردهام، آنقدر تعجب کردند که ادامه دادم: دو حالت بیشتر وجود ندارد.
یا فکر میکنید که من مجنون هستم یا اینکه مصالح نامرغوب استفاده کردهام. درحالیکه اینچنین نیست.
فقط بر هزینهها مدیریت کردهام. دوباره یادش می آید: در زمان رنگزدن مسجد، دیدم اگر بخواهیم بهترین رنگ را استفاده کنیم، باز هم پس از چند مدت که مراسمی در مسجد برگزار شود، در و دیوار پر از سوراخ میشود و دوباره روز از نو و روزی از نو.
برای همین کمی بیشتر هزینه کردیم و دیوار را آجر سهسانتی کار کردیم. آنها هم ماندگاری بیشتری دارند و هم با اینکه بارها به دیوار میخ کوبیده شده است، اما هیچ اثری از تخریب در دیوارها نیست.
بچههای بسیج در زیرزمین مسجد کلاس ورزش رزمی راه انداختهاند و پاتوقی برای نوجوانان شده است. هزینه زیادی هم نمیگیرند و آنچه دریافت میشود، صرف خود باشگاه میشود.
قسمتی از زیرزمین هم محوطهای شبیه مهد کودک ایجاد شده است و پایگاه بسیج خواهران برای بچهها برنامه دارد. جلسه قرآن و کلاسهای فرهنگی و آموزشی مثل خادمین شهر بهشت هم از برنامههای مستمر این مسجد است.
خیریه این مسجد، یکی دیگر از نقاط برجسته مسجد امیرالمؤمنین است. با میرانوری به زیرزمین میرویم تا شاهکار خواهران مسجد را به تماشا بنشینیم.
قرار است در روز میلاد امامرضا(ع) تعدادی جهیزیه بین خانوادههای نیازمند توزیع شود. کارهای خیاطی را هم خود خانمها انجام میدهند. تماشای این وسایل که با خوشسلیقگی در کنار زیرزمین چیده شده است، حسی دلنشینی در تو پدید میآورد.
وقتی میفهمم این خیریه ۸۰نفر سید و ۱۲۰نفر عام را زیرپوشش دارد، ناخودآگاه تلاش اهالی مسجد را تحسین میکنم که اینچنین به فکر همنوعان و نیازمندان شهر هستند.
«طرح سازماندهی و جمعآوری متکدیان» مدتی است ازسوی آقای میرانوری تهیه شده و به مسئولان و نمایندگان شهر ارائه شده؛ اما هنوز به مرحله اجرا نرسیده و منتظر تصمیمگیری مسئولان است.
او درباره این طرح میگوید: براساس این ایده، مجموعه درآمدهای خیّران در تمام مراکز خیریه که بهصورت مردمی اداره میشوند، به یک حساب مشخص ریخته میشود.
سپس با مرکزیت مساجد، مناطق شهری دستهبندی میشوند و مساجد هر گروه، پایگاهی برای شناسایی فقرا و جمعآوری کمکها تشکیل میدهند.
این پایگاهها بهصورت شبکه آنلاین هستند و بهصورت کاملاً شفاف، نیازمندان لیست میشوند و مجموع این درآمدها ازسوی یک هیئتامنا در سطح استان، تخصیص پیدا میکند.وقتی اسامی در شبکه باشد، کسی نمیتواند از دو خیریه کمک دریافت کند و کسی هم متوجه نشود.
آنوقت مردم شهر وقتی کسی در سر چهارراهها گدایی میکند، مردد نمیمانند که او آیا واقعاً نیازمند است یا اینکه وانمود به این کار میکند.
چون این سیستم، به همه نیازمندان شهر خدمات میدهد و دیگر نباید کسی چنین کاری بکند. هر سال هم این لیست میتواند ازسوی مساجد بازنگری شود و اگر کسی لازم است به لیست اضافه یا کم شود، به آسانی محقق شود.
* این گزارش پنجشنبه، ۴ مهر ۹۲ در شماره ۷۱ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.