کد خبر: ۱۱۰۴۲
۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

زیارت هفتگی زنان خیابان هاتف

بانوان ساکن در خیابان هاتف هر شب جمعه و دیگر مناسبت‌های دینی سال، پیاده راه می‌افتند به‌سمت بارگاه آقا و زیارت دسته‌جمعی. در روز‌هایی که هوا مساعد است، تعدادشان به بیش از پنجاه‌نفر هم می‌رسد.

پیاده‌روی برای زیارت امام‌رضا (ع) در هیئت مسجد صاحب‌الزمان (عج) در محله بالاخیابان از دو سال پیش با قرار‌های عاشقانه و تک‌نفره زهرا کاهانی شکل گرفت. او در شهادت ائمه (ع) پرچم سیاه و در میلادشان پرچم سبز به دست می‌گرفت و به نیت ظهور امام‌زمان (عج) از کوچه‌پس‌کوچه‌های خیابان هاتف، پیاده خودش را به حرم آقا می‌رساند.

مدتی نگذشت که خانم‌های محل هم به او پیوستند. با تهیه بلندگویی کوچک پیاده‌روی جمعی برای زیارت را آغاز کردند که به‌نوعی تداعی کننده پیاده‌روی اربعین بود. خراب‌شدن بلندگو و گم‌شدن پرچم‌ها و دیگر مشکلات در این مسیر، چیزی از عزم بانوان مسجد کم نکرد و دو سال است که هر‌روز مصمم‌تر از قبل، در سرما و گرما این قرار عاشقانه شکل می‌گیرد.

 

خانم‌های خیابان هاتف، هر هفته برای زیارت دسته‌جمعی تا حرم پیاده می‌روند

 

مثل یک خانواده در‌کنار هم هستیم

زهرا کاهانی همه اهل محل را خواهرانی می‌داند که قلبشان برای همسایه‌ها می‌تپد و اگر متوجه شوند که یکی از خانم‌ها کاری دارد با دل‌وجان به کمکش می‌روند؛ از جارو‌زدن و تمیزکاری گرفته تا تهیه مبلغی برای قرض‌دادن به یکدیگر.

این حس نوع‌دوستی که با تأسی به امام‌رضا (ع) شکل گرفته، زنان خیابان هاتف را حسابی دور هم جمع کرده است. برای زیارت هم، هر شب جمعه و دیگر مناسبت‌های دینی سال با پای پیاده راه می‌افتند به‌سمت بارگاه آقا. مادر‌ها و مادربزرگ‌ها دست بچه‌ها و نوه‌هایشان را می‌گیرند و راهی می‌شوند، در روز‌هایی که هوا مساعد است، تعدادشان به بیش از پنجاه‌نفر هم می‌رسد؛ حتی یخ‌بندان روز‌های سرد زمستان و گرمای تابستان چیزی از این قرار عاشقانه کم نکرده است.

زنان خیابان هاتف می‌دانند که زیارت، شرایط دارد و یکی از آنها راضی‌نگهداشتن شوهرانشان است

زهرا‌خانم کاهانی می‌گوید: زنان خیابان هاتف می‌دانند که زیارت، شرایط دارد و یکی از آنها راضی‌نگهداشتن شوهرانشان است؛ برای همین سعی کرده‌اند با انجام به‌موقع کار‌های مربوط به خانه‌داری و امور فرزندان و همسر، آنها را همراه خود کنند.

او ادامه می‌دهد: خیلی‌ها با ما همراه شده‌اند، به ما ویلچر، پرچم و بنر هدیه داده‌اند؛ چون می‌دانند هدف ما از این زیارت دعا برای سلامتی و ظهور امام‌زمانمان است.

 

به پرنده‌هایت جا داده‌ای، به من هم جایی بده

با اینکه هوا سرد است، خانم‌ها شال و کلاه کرده‌اند و آمده‌اند تا مثل هر هفته راه بیفتند به سمت حرم. صدای آرام رازونیاز از باند کوچکی که یکی از خانم‌ها در میان جمعیت راه می‌برد در مسیر می‌پیچد. «آمدم‌ای شاه پناهم بده.» پیر و جوان، آرام و پابه‌پای هم حرکت می‌کنند تا فردی جانماند.

عالیه نادری بیست‌سال است در خیابان هاتف زندگی می‌کند و یکی از خانم‌هایی است که از روز‌های اول با زهرا‌خانم همراه شده است. این مادربزرگ دوست‌داشتنی با اینکه شرایط جسمانی چندان مناسبی ندارد، باز هم هر هفته با گروه خانم‌ها به زیارت می‌رود.

عینکش را روی بینی‌اش جفت‌وجور می‌کند، با محبت نگاهم می‌کند و می‌گوید: قبل از اینکه به هاتف بیاییم، خانه‌مان پنج‌دقیقه با حرم فاصله داشت. هر‌روز ظهر و شب، قبل از اذان وضو می‌گرفتم و به حرم می‌رفتم. در راه اگر زائری را می‌دیدم، به خانه می‌آوردم و با جان‌ودل از او پذیرایی می‌کردم. به لطف امام‌رضا (ع) پنج‌فرزندم خوب تربیت شده‌اند و یک پسرم خادم حرم شده است.

بانوی میان‌سالی که هفده‌سال قبل از تهران به مشهد آمده است، پرچم سبزرنگش را مرتب می‌کند و می‌گوید: یک بار که به زیارت آقا آمدم، گفتم به پرنده‌هایت جا داده‌ای، به من هم در همسایگی خودت جایی بده. یک صاحب‌خانه خوب پیدا شد و در همین محله خانه‌ای به من اجاره داد. هر‌کس که به زیارت امام‌رضا (ع) می‌رود، خود امام هوایش را دارد.

خانم‌های خیابان هاتف، هر هفته برای زیارت دسته‌جمعی تا حرم پیاده می‌روند

 

همراهی و تشویق همسر

کبری فیاضی با اینکه هفتمین فرزندش را باردار است، هر‌هفته با زهرا‌خانم و گروهش همراه می‌شود. او شرکت در این پیاده‌روی را توفیقی می‌داند که همیشه نصیب آدم‌ها نمی‌شود. امشب مهمان دارد، اما با خیال راحت، همه کار‌ها را به همسرش سپرده است.

همسر کبری‌خانم طلبه است. او با قبول انجام کار‌های خانه، زن و فرزندانش را برای پیاده‌روی و زیارت تشویق می‌کند. کبری‌خانم در کل مسیر ذکر می‌گوید و با امام‌رضا (ع) رازونیاز می‌کند.

چند‌نفر از خانم‌ها روی ویلچر به زیارت می‌آیند و نوجوان‌ها به آنها کمک می‌کنند. بعد‌از رد‌شدن از گیت ورودی حرم، پسر کبری‌خانم که از قسمت آقایان وارد شده است، دوباره به گروه خانم‌ها می‌پیوندد و مثل بقیه مسیر کمک می‌کند و ویلچر حاج‌خانم‌ها را هل می‌دهد.

سیدمحمدحسین علمدار دوازده‌سال بیشتر ندارد و می‌گوید: اصل پیاده‌روی زیارت، کمک به دیگران است. من همه این کار‌ها را از پدر و مادر و برادر بزرگ‌ترم یاد گرفته‌ام.

 

زائران راه دور

وارد حرم که می‌شوند، زهرا‌خانم چهل‌دقیقه بعد را یادآوری می‌کند که کنار چای‌خانه باشند، سپس هر‌کدام به‌سمتی می‌روند. بیشتر خانم‌ها همراه زهراخانم به رواق نجمه‌خاتون می‌روند. همه زائران این گروه همسایه نیستند؛ بعضی‌ها از راه دور آمده‌اند.

اصل پیاده‌روی زیارت، کمک به دیگران است

نجمه غفوریان از منطقه دورتری خودش را به این قرار عاشقانه رسانده است. او خواهر مداح مسجد صاحب‌الزمان (عج) است و به‌تازگی متوجه شده که همسایه‌های خانه برادرش با حال و هوای پیاده‌روی اربعین به زیارت می‌روند.

او همراه دخترش، مطهره، به مسجد آمده است تا به او نشان دهد که زائران کربلا چطور مسیری طولانی را پیاده‌روی می‌کنند. نجمه‌خانم می‌گوید: همه ما به زیارت امام‌رضا (ع) می‌رویم ولی صفای این‌طور پیاده‌روی برای زیارت، آدم را برای اربعین آماده می‌کند. می‌خواهم دخترم با این فرهنگ بزرگ 
شود.

صدیقه اَنحایی‌محمدی، خادم امامزاده یاسروناصر است و به‌دلیل آشنایی با زهرا‌خانم، از این پیاده‌روی با‌خبر شده است. او در این دو سال قرار عاشقی با امام‌رضا (ع) هر شب جمعه با این گروه همراه شده است.

دست نوه‌اش را گرفته و به‌سمت پنجره فولاد می‌روند. بعد از عرض ارادت به امام می‌گوید: برای تشکر می‌آیم. توفیق نصیبم شده است و به زائران خدمت می‌کنم. هم در کربلا، هم در امامزاده. اینجا هم که می‌آیم، حواسم هست ببینم اگر کسی کاری دارد، انجام دهم. دیگر چه می‌توانم بخواهم بالاتر از این.

بعد از زیارت، همه در چای‌خانه جمع می‌شوند. یک فنجان چای مهمان حضرت می‌شوند و در گرماگرم زیارت از همان مسیری که آمده‌اند، برمی‌گردند. معصومه سعیدی مسئول آوردن باند است. آن را در چرخ‌دستی گذاشته است و هل می‌دهد. او هر‌شب جمعه همراه گروه پیاده به حرم می‌آید.

معصومه خانم زیارت دسته‌جمعی را به خاطر حس‌وحال معنوی و آرامش، بیشتر از زیارت فردی دوست دارد و می‌گوید: در روایت‌ها شنیده‌ایم که اجابت دعا، در جماعت است. ما همگی برای سلامتی و ظهور امام زمان (عج) دعا می‌کنیم.


* این گزارش پنج‌شنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۳ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44