کد خبر: ۱۰۹۹۰
۱۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

دعای خیرهمسایه‌ها بیمه اهالی سامانیه است

هاشمیه‌۳۱ انتهای خیابان سامانیه است؛ کوچه‌ای که همسایه‌هایش به‌واسطه مدرسه و مسجد، یکدیگر را زیاد می‌بینند و انس عجیبی با هم دارند. در این محله همسایه‌هایی که خیرشان به اهالی می‌رسد، کم نیستند.

هاشمیه‌۳۱ انتهای خیابان سامانیه است؛ کوچه‌ای که دو مدرسه و یک‌مسجد دارد و همسایه‌هایش به‌واسطه تحصیل فرزندانشان و نماز‌خواندن در مسجد، یکدیگر را زیاد می‌بینند و انس عجیبی با هم دارند.

در این محله همسایه‌هایی که خیرشان به اهالی می‌رسد، کم نیستند، اما سوپری خوش‌قلب محله و بابا‌ی مدرسه کسانی هستند که اغلب همسایه‌ها معتقدند به‌عنوان همسایه نمونه، بهتر است که اول سراغ آنها برویم، چون در خوبی زبانزدند و ارجح.

درِ این خانه باز است

آمنه رضوی چند‌سالی است خانه کوچکی در مدرسه پسرانه شهیدان سازگار این خیابان دارد. اغلب اهالی آن‌قدر به او اعتماد دارند که اگر کاری برایشان پیش بیاید، با آسودگی فرزندشان را به او می‌سپرند. آمنه‌خانم از سبزی‌هایی که در حیاط مدرسه کاشته به اهالی هم می‌دهد. هر‌کسی در محله به چیزی نیاز داشته باشد، سراغ آمنه خانم را می‌گیرد و معمولا درِ مدرسه به روی اهالی باز است.

خود آمنه‌خانم می‌گوید: تابستان‌ها بچه‌ها را در مدرسه پناه می‌دهیم تا بتوانند در حیاط بزرگ مدرسه انرژی‌شان را با فوتبال و والیبال و بازی‌های دیگر تخلیه کنند. گاهی خانم‌های محله برای نوشیدن چای و دم‌نوش به خانه‌مان می‌آیند و در برخی مناسبت‌های مذهبی هم آش درست می‌کنم که سهم همسایه‌ها هم هست.

او علی‌اکبر تهرانی، بابای مدرسه حضرت‌زهرا (س) را همسایه بسیار خوبی می‌داند و می‌گوید قابل اعتماد است و خیرش به همه می‌رسد.

 

بیمه دعای خیرهمسایه‌ها



بابای مهربان دانش‌آموزان

علی‌اکبرتهرانی‌پور ۱۰‌سالی می‌شود بابای مدرسه دخترانه حضرت زهرا (س) و مراقب امنیت دخترهاست. کلید منزل بعضی از همسایه‌ها دست اوست تا وقتی به سفر می‌روند و در خانه نیستند، به خانه‌شان سر بزند و به گلدان‌هایشان رسیدگی کند. بابای مهربان مدرسه دخترانه چندماه پیش تصادف کرد، اما همچنان خیرش شامل حال بچه‌ها می‌شود.

او می‌گوید: من درِ مدرسه را از ساعت‌۶:۳۰ صبح باز می‌کنم که فرزندان کارمندان بیرون مدرسه نمانند. اولیای مدرسه و همسایه‌ها احترام خاصی برای من قائل هستند؛ زیرا از اولین دختری که به مدرسه می‌آید تا آخرین دختری که از مدرسه می‌رود، هوایشان را دارم تا با امنیت دستشان در دست اولیایشان قرار بگیرد. از سال ۷۰ که در مدرسه‌ای در خیابان هنرستان بودم، هنوز آن خانواده‌ها با ما رفت‌و‌آمد دارند و تشکر می‌کنند.

تهرانی‌پور معتقد است همسایه نمونه دیگرشان، سوپری محله، آقایان عزیزی و عطایی هستند که هوای همه را دارند و قوانین زیبایی را در گرداندن کسبشان رعایت می‌کنند.

 

بیمه دعای خیرهمسایه‌ها

 

دخانیات نمی‌فروشم

هشت‌سال است عطا عطایی و همکارش، آقای عزیزی، فروشندگان سوپری محله هستند. به نظر اهالی محله، آنها کاسب‌هایی مثال‌زدنی هستند؛ چون سیگار و توتون و دخانیات نمی‌فروشند و هر‌کس از اهالی هزینه، پرداخت خرید‌هایش را نداشته باشد و آشنا باشد، می‌تواند از حساب دفتری آنها استفاده کند.

تهرانی‌پور می‌گوید: چند‌ماه پیش که تصادف کرده بودم و همسرم برای خرید به سوپر آنها رفته بود، هرچه اصرار کرده بود هزینه‌ای دریافت نکرده و گفته بودند شما الان در شرایط خاصی هستید و پول لازمتان می‌شود. یک ماه بعدش هم به‌زور راضی شدند تا از ما پول بگیرند.

عطا عطایی می‌گوید: فقط همین را بگویم که، چون در قوانینمان فروش سیگار و دخانیات نداریم و حواسمان به همسایه‌هایی که ندارند هست، خودمان و خانواده‌مان انگار بیمه دعای خیر مردم هستیم. رعایت حق همسایه، ضروری است. پس باید با مشتری‌ها مدارا کنیم و هوایشان را داشته باشیم.


* این گزارش چهارشنبه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۷ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44