منطقهای که امروزه غرب مشهد را تشکیل میدهد و ما آن را با نامهایی همچون قاسمآباد، الهیه، امیریه، اقدسیه و... میشناسیم، مانند مناطق همجوار باروهای قدیمی شهر، روزگاری روستاها و مزارع متعددی را در بر میگرفتهاند که بهلطف قناتهای پرآب و رودخانههای فصلی، آباد و سرسبز بودهاند و جمعیت شایانملاحظهای در آنها سکونت داشته است.
امروزه با توسعه مناطق شهری در غرب مشهد، دیگر کمتر میتوان رد و نشانی از آن آبادیها پیدا کرد. تنها گاهی میتوانیم در آینه اسامی، گریزی به گذشته بزنیم و از آنها یادی کنیم؛ اما ماجرای «امامیه» فرق میکند؛ قلعه روستای قدیمی «امامیه»، جایی در غرب فضای نمایشگاه بینالمللی مشهد، همچنان برپا و حتی در سال۱۳۹۰خورشیدی ثبتملی شده است.
این قلعه ظاهرا تنها نمونه از قلعههای اربابی است؛ یعنی همان قلعههایی که فئودالهای منطقه در آنها زندگی میکردند. در گزارش امروز، گریزی به تاریخ و پیشینه «امامیه» خواهیم زد؛ روستایی که نام و یادش در هیاهوی غرب مشهد گم شده و تنها اسمی منسوخ شده بر یک بولوار با خشتهای در حال تخریب از آن به یادگار مانده است.
مهدی سیدی در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» معتقد است که «امامیه»، در اصل همان «روستای چهلبازه» پیشین بوده که یک حد روستای یوسفیه (قاسمآباد بعدی) را تشکیل میداده است.
او مینویسد: «اینکه از چه زمانی این آبادی به «امامیه» شهرت یافت، معلوم نشد»؛ بااینحال، صحت این ادعا و تفکیک یا ادغام دو روستا با یکدیگر، نیازمند ادله درخوراتکاست که شوربختانه فعلا در اختیار نداریم.
در اسناد قدیمی حکومتی، «امامیه» بهعنوان روستایی خوشآبوهوا و دارای قناتهای پرآب ذکر شده است. این روستا در تقسیمات کشوری دوره ناصرالدینشاه قاجار، بخشی از بلوک «میانولایت» بود و در کتابچه مربوط به این بلوک، دربارهاش چنین نوشته اند: «در سهفرسخی شهر واقع است؛ قدیمالنسق است؛ شش خانوار کرد و ترک و تاجیک دارد؛ زراعت دارد؛ زراعت از قنات مشروب میشود؛ دامن ییلاق و هوای خوش دارد؛ نوکر دیوان ندارد.»
حدود هفتاد سال بعد، در سال۱۳۲۹خورشیدی، حاجعلی رزمآرا در جلد نهم کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران» درباره «امامیه» نوشت: «ده از دهستان شاندیز بخش طرقبه مشهد؛ شش کیلومتری شمال خاوری طرقبه؛ سر راه اتومبیل طرقبه به شاندیز؛ در دامنه کوه؛ معتدل؛ سکنه: ۲۰۳ نفر؛ [مذهب:]شیعه و [زبان:]فارسی؛ شغل: زراعت و مالداری؛ راه: مالرو.»
هرچند که در متون تاریخی اطلاعات گستردهای درباره پیشینه «امامیه»، قبل از دوره قاجار، وجود ندارد، مجاورت این روستای قدیمی و قلعه تاریخیاش با محوطههای باستانی مشهوری مانند سنگنگارههای «کمرمقبولا»، خبر از گذشتهای زرین در این منطقه میدهد. طبق گزارش جغرافیدانانی مانند «ابنحوقل» و «مقدسی»، منطقهای که روستای «امامیه» در آن قرار داشت، در نزدیکی روستای مهم و پرجمعیت «تروغبذ» یا طرقبه امروزی واقع شده بود.
این ناحیه بخشی از بلوک توس به حساب میآمد که دو شهر آباد «تابران» و «نوغان» در آن قرار گرفته بودند و بهدلیل آبوهوای استثنایی و مطلوبی که داشت، در آن مزارع آباد، جنگلهای سرسبز و گونههای جانوری متنوع به چشم میخورد.
این چیزی است که میتوانیم درباره پیشینه منطقه «امامیه»، با عنایت به گزارشهای تاریخی تصور کنیم. در دورههای بعد و در پی شکلگیری و توسعه شهر مشهد نیز «امامیه» و اطراف آن همواره بهعنوان تفرجگاه و شاید اردوگاه نظامی مد نظر بوده است؛ بهویژه در ایلغار مغولان که نیاز به مراتع و علفزارهای سرسبز برای تأمین «علیق» اسبان نظامی، بیش از پیش مورد توجه امرای سپاه چنگیزی قرار گرفت.
در اسنادی که من نگارنده به آنها دسترسی داشتم، قدیمیترین سند موجود درباره «امامیه» متعلق به سال۱۲۹۴قمری (۱۲۵۶خورشیدی) یعنی یک سال قبل از نخستین سرشماری تاریخ مشهد است که به دستور ناصرالدینشاه و با عاملیت «زینالعابدین میرزای قاجار» انجام گرفت.
بیشتر اسناد مربوط به «امامیه»، در مجموعه سندهای «خانواده بزرگنیا» نگهداری میشده که اکنون در اختیار مرکز اسناد آستانقدسرضوی است. محتوای سند سال۱۲۹۴قمری، مربوط به فروش بخشی از اراضی مزرعه «امامیه» و «نوچاه» بوده که توسط «حاجی میرزامحمدجعفر» به امضا رسیده است (سند شماره۳۲۷۴ مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
نوچاه مزرعهای در جوار «امامیه» بود و معمولا در اسناد موجود، از این دو مزرعه در کنار یکدیگر یاد شده و ظاهرا اهالی دو روستا و صاحبان زمینها منافع مشترک بسیاری داشتهاند. نظیر سند فوقالذکر، دو سال بعد در ۱۲۹۶ قمری (۱۲۵۸خورشیدی) هم تنظیم شده است. در آن سال، شخصی به نام «آقا کربلایی نوروز محمد» ۹سهم از کل مزرعه نوچاه و «امامیه» را در مقابل ۴۵۰تومان وجه نقد و با اجاره نودساله به «کربلایی رحیم» واگذار کرد (سند شماره۳۵۴۹ مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
حاجیمیرزا محمدجعفر، کربلایی نوروز محمد و کربلایی رحیم، فعلا قدیمیترین افرادی هستند که درباره حضور و مالکیت آنها در روستای «امامیه» اطلاعاتی هرچند مختصر داریم. در سال۱۳۰۵قمری (۱۲۶۷خورشیدی)، اواخر دوره ناصرالدینشاه، درباره واگذاری بخشی از اراضی «امامیه» و نوچاه، مصالحهای خطی تنظیم شد.
این مصالحه که سند آن با شماره۳۵۳۱ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود، میان میرزاحسینجواهری و عبدالمجیدخان به امضا رسید. میرزاحسین جواهری احتمالا از خاندان مشهور جواهری بود که در زمره خادمان حرمرضوی قرار داشتند. مقارن تنظیم این سند، سند وقفنامه «امینالسلطنه» نیز تنظیم شده که در آن نامی از اعضای خاندان جواهری به میان آمده است.
امینالسلطنه یکی از اعضای این خاندان را بهعنوان ناظر موقوفه ارزشمند خودش بر حرممطهررضوی تعیین کرده است. «منصوره اتحادیه» متن این وقفنامه را در کتاب خود با عنوان «در محضر شیخ فضلالله نوری» چنین آورده است: «نظارت موقوفه مزبوره را مفوض فرمودند به عالیجناب سلالهالسادات حاجىمیرزا آقاىجواهرى خادم کشیک اول آستانقدس ابن مرحوم آقاسیدمحمد جواهرى و بعد فوته نظارت با اکبر اولاد ذکور عالیجناب معزىالیه خواهد بود.
ما تعاقبوا و تناسلوا الى ان ینقرض و پس از انقراض اولاد ذکور آن وقت امر نظارت به جناب فخامتنصاب متولىباشى جلیلالشأن سرکار فیضآثار داماقباله مفوض است و محل مزبور را بهتصرف وقف داد و خود تولیت تصرف فرمود و صیغه وقف على نهجالمرقوم واقع و جارى شد و کان ذلک به تاریخ شهر محرمالحرام مطابق هذهالسنه تنگوزئیل تحویل یکهزاروسیصدوپنج سنه ۱۳۰۵.»
برنامه خرید و فروش اراضی در «امامیه»، طی دهههای بعد هم ادامه پیدا کرد. در سال۱۳۰۲ خورشیدی یکسهمونیم از مزرعه «امامیه»، متعلق به کربلایینوروزمحمد که ذکرش پیشتر رفت، به حاجیمیرزاحسین جواهری در قبال دویست تومان و اجاره نودساله واگذار شد. «امامیه» تا سال۱۳۷۰خورشیدی، هنوز به بخشی از مشهد تبدیل نشده بود؛ اما با شروع توسعه مناطق غربی مشهد و شکلگرفتن شهرکها و مناطق مسکونی در اراضی موسوم به «قاسمآباد»، بهتدریج رنگ آبادانی دید و به محدوده شهر مشهد پیوست.
* این گزارش سهشنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۷۰ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.