به گفته خودش از همان اول که در کوچهپسکوچهها و محلههای مختلف شهر پا به توپ شده بود، مطمئن بود که یک روز فوتبالیستی قهرمان میشود. این آرزو با او همراه بود و همواره در ذهنش تکرار میشد تا اینکه امروز به قول خودش به همه خواستههایش رسیده و حالا در آرزوی رسیدن به موفقیتهای بزرگتری از جمله مربیگری و دست یافتن به موفقیتهایی در این زمینه است.
حمید ابراهیمی متولد سال۱۳۵۲ و تمام دوران بازیکنیاش، یکی از بهترینهای فوتبال معرفی شده است. دهساله بود که در بازی با بچههای محل با فوتبال انس گرفت و در ۱۲ سالگی این دوستی به جایی رسید که باعث شد استعداد خوبش در زمینه فوتبال در مدرسه و توسط یکی از معلمانش کشف و برای ادامه فوتبال حرفهای معرفی شود.
بازیکن سابق تیم ملی ایران در رده جوانان میگوید دوران کودکیاش را در تهران سپری کرده و در زمینهای افتاده مهرآباد با هممحلهایهایش فوتبال بازی میکردند.
اما به خاطر کار پدرش عازم مشهد و استعداد و ذوقش به ادامه فوتبال هم روز به روز بیشتر میشود.
۱۰، ۱۲ ساله بود که فوتبال را در زمینهای خاکی مهرآباد با هممحلیهایش به صورت مستمر آغاز کرد و با تمرین در زمینهای افتاده آن اطراف، کمکم پا به توپ و به یکی از بازیکنان حرفهای فوتبال کشورمان تبدیل شد.
این فوتبالیست که سالهاست ساکن محله کوشش مشهد بوده و هممحلهای ماست.
او باتوجه به سابقه فوتبالیاش میگوید: با تلاشهای مستمری که در زمینه فوتبال داشتم، سال۷۲ عضو تیم ملی نوجوانان خراسان و سال۷۴ عضو تیم جوانان خراسان شدم، همچنین سرباز تیم انتظام مشهد و بازیکن تیم ابومسلم و حدود سال۷۵ به تیم ملی فوتبال ایران دعوت شدم.
این فوتبالیست باانرژی شهر و محلهمان ادامه میدهد: حدود سال۷۷ بود که به تیم ملی جوانان معرفی شدم و بعد از مدتی به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا کردم؛ همان سالها بود که به عنوان آقای گل ایران معرفی شدم.
سالی که تیم ملی بزرگسالان راه پیدا کردم؛ به عنوان آقای گل ایران معرفی شدم
با بازیهای مستمر، بعدها نیز تیممان قهرمان غرب آسیا شد.
حمید ابراهیمی درباره بازیهای کشورهایی که باعث قهرمانی غرب آسیا شد، میگوید: سال۸۸ در بازی با چهار کشور فلسطین، ازبکستان، سوریه و قرقیزستان در رده بزرگسالان قهرمان غرب آسیا شدیم و میتوان گفت این مسابقات با کولهباری از امید برای رسیدن به سطح بهتری در فوتبال، هدف زندگی من شد.
او به تیمهایی که در آن فعال بوده، اشاره میکند و میگوید: در بسیاری از تیمهای لیگ برتری بازی کردهام و از جمله آنها میتوان به پاس و سایپا تهران، راه آهن، صبا باتری، برق شیراز، شهیدقندی یزد، فولاد اهواز، استقلال رشت و... اشاره کرد. در اردوی اردن نیز با تیمهای قطر و عمان بازی کردیم و قهرمان شدیم.
او میگوید: تاکنون هدفم راه یافتن به تیم ملی، رفتن به کشورهای دیگر برای بازی و آقای گل شدن بوده که به آن رسیدهام. اما حالا تمام تلاشم را برای رسیدن به بقیه اهدافم متمرکز کردهام که بزرگترین آن مربیگری در آسیا و تیمهای مطرح فوتبال جهان است.
این بازیکن پرافتخار محلهمان، ساکن خیابان امامرضا (ع) است و درباره تفاوت استعدادیابی بچههای دیروز و امروز در فوتبال میگوید: دوران نوجوانی ما استعدادیابی در کار نبود، بچهها با بازی کردن در زمینهای خاکی، برای فوتبال تمرین و خیلی زود پیشرفت میکردند.
در دوران نوجوانیاش در محلهشان که آن زمان میدان ضد بوده است، با بچههای محله فوتبال بازی میکرد؛ بعدها هم که لقب آقای گل را گرفت همه اهالی او را میشناختند و شور و حال فوتبالی در محله زیاد شده بود.
او که خیلی نمانده تا مدرک مربیگریاش را بگیرد، میگوید: امروز برخلاف گذشته در همه رشتههای ورزشی مربیها زیاد شدهاند و چیزی که خیلی مهم است با علم روز پیش رفتن است.
امروز چه مربی و چه ورزشکار باید به علم روز کار کنند و اگر هر کدامشان به دنبال علم نروند و از فراگیری پیشرفتهای ورزشی کوتاهی کنند، ضرر کردهاند.
او با اشاره به اقدامات خوب شهرداری مناطق مشهد و کارهایی که برای ورزش محلات کرده، میگوید: مشهد به بازی و استعداد بچههای محلات خوب توجه کرده است و امروز برای فوتبال محلات مشهد، بستری فراهم شده است.
برای مثال مسابقاتی در سطح نواحی و محلات و مناطق برگزار میکنند و تیم برتر انتخاب میشود و... همه اینها باعث دلگرمی بچههای محلات و تشویق آنها میشود.
او که بیشتر سالهای زندگیاش را وقف فوتبال کرده میگوید: سالهاست که عید نوروز را در کنار خانواده نبودهام و در ۲۰ سال زندگی فوتبالی، همه اعیاد نوروز را درگیر فوتبال بودهام و فقط یک سال را با خانواده گذراندم. البته این مشکل همه فوتبالیستهاست که چیزی به نام تعطیلات عید برایشان معنی ندارد.
ابراهیمی درباره تجربه دوران بازیکنیاش در کشورهای مختلف نیز میگوید: ششماه در تیم «عجمان» امارات، یک سال و نیم در تیم «دالیان» چین، دوسال در تیم «پیاسپیاس» کشور اندونزی که از جمله تیمهای خوب به شمار میرود، بازی کردم.
ششماه در تیم «عجمان» امارات، یک سال در تیم «دالیان» چین و دوسال در تیم «پیاسپیاس» اندونزی بازی کردم
همچنین با جواد آریا، مربی قدیمیام نیز در تیم جوانان نگین بارثاوا (جزو تیمهای لیگ برتری) همکاری داشتهام.
ابراهیمی میگوید: دوست دارم در مشهد در تیم قدیمی دوران جوانیام، سیاهجامگان مربیگری کنم تا بتوانم دِینم را به آن ادا کنم و اگر هم نشود، دیگر پیشنهادها را بررسی میکنم و سعی میکنم هرچه زودتر کار را شروع کنم، زیرا هدفم مربیگری است.
آرزوی او بازگشت سلامتی کامل استاد و مربی بزرگ فوتبال مشهد، سیدکاظم غیاثیان است که در بستر بیماری به سر میبرد و به گردن فوتبالیستها و فوتبال مشهد حق بزرگی دارد.
ابراهیمی در مورد او میگوید: غیاثیان از سال۷۲ تا امروز بسیار خوب عمل کرده، از آموزش به بازیکنان بگیرید تا هر کاری که از دستش برمیآمده است. امروز دعای خیر همه مردم برای سلامتی او را خواستارم.
او به اینکه قرار بود چند باری در مسابقات تیم ملی جوانان به عربستان برود و هر بار به دلایلی لغو شد، اشاره میکند و ادامه میدهد: خیلی دوست داشتم به خانه خدا بروم، هر بار ذوق و شوق ایجاد میشد و اتفاقی نمیافتاد تا اینکه در سال۸۳ یکی از دوستانم فیش عمره را برای تولدم هدیه داد و در سال ۸۸ به این سفر زیارتی مشرّف شدم.
ابراهیمی در پایان درباره هممحلهایهایش میگوید: هممحلهایها، همشهریها و هممیهنانم را با مردم هیچ کجای دنیا عوض نمیکنم.
من زندگی در چند کشور را تجربه کردهام و به جرئت میگویم توجهی راکه همسایههای ایرانی به هم دارند، در هیچ کجای دنیا نه دیده و نه شنیدهام.
حمید ابراهیمی از گل زنان خوب فوتبال مشهد بود که حتی در تیم پاس با بازیکنانی، چون جواد نکونام، سبو شهبازیان و... هم بازی بود. او در فصل اول حضورش در تهران نمایش قابل قبولی داشت، اما آن طور که انتظار میرفت، ادامه نداد و با وجود دعوت به تیم ملی، خیلی سریع از فوتبال محو شد؛ بازیکنی که اگر استعدادش پرورش مییافت، بی شک میتوانست یک مهاجم توانمند در سطح ملی باشد.
* این گزارش، سه شنبه، ۲۰ فروردین ۹۲ در شماره ۴۸ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.