کد خبر: ۱۱۵۴۵
۰۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۱
پنالتی‌گیری، هنر دروازه‌بان سابق تیم ابومسلم بود

پنالتی‌گیری، هنر دروازه‌بان سابق تیم ابومسلم بود

جلال قندهاری، دروازه‌بان اسبق تیم ابومسلم است. در کارنامه ورزشی او افتخار دو بار قهرمانی مسابقات فوتبال ترکمنستان (تورنمنت ماری) و کسب عنوان بهترین دروازه‌بانی وجود دارد.

گفت‌و‌گو با کسی که سال‌های سال با توپ و گل‌خوردن و گل‌گرفتن زندگی کرده و سر‌و‌کار دارد مثل توپ‌زدن در زمین فوتبال برای یک بازی حساس است. باید دائم حواست باشد توپ‌هایی که حریف به‌سمت دروازه شلیک می‌کند، داخل تور نرود.

زمین ما پشت همین میز است تا مصاحبه را شروع کنیم. گفت‌و‌گو با کسی که به‌نوبت عکس‌های یادگاری‌اش را روی میز می‌گذارد و یک‌عالمه خاطره و حرف دارد؛ کسی که نامش برای خیلی از جوان‌ها عزیز و دوست‌داشتنی است، همان عشق‌به‌توپ‌هایی که تا نام فوتبال می‌آید، از خود بیخود می‌شوند و خودشان نیستند.

جلال قندهاری، دروازه‌بان اسبق تیم ابومسلم بین همه شلوغی‌ها، غم‌ها و غصه‌ها، درد‌های معلوم و نامعلوم و شادی‌های لذت‌آور، یک نیم‌روز بهاری با گزارشگر ما از روز‌هایی می‌گوید که شاید عمر چندانی نداشته باشند، اما پرتب‌وتاب و پرکش‌و‌قوس بوده‌اند. قندهاری که هنر جانبازی در جنگ را به کارنامه ورزشی خود پیوند زده، متولد ۱۳۴۶ همین حوالی است؛ اهل مشهد و ساکن همین کوچه‌ها. پیش‌کسوت تیم ابومسلم هنوز هم اسم توپ و فوتبال که می‌آید، شارژ می‌شود و حاضر است تا هر زمان که لازم است، دراین‌باره حرف بزند.

 

فوتبال رفاقتی بود و دوستانه

جلال که از کودکی فوتبال و جنس زمین را می‌شناخته و وقت‌های فراغت را در زمین‌ها می‌گذرانده، می‌گوید: در محله ما چند زمین باز و رهاشده وجود داشت که پاتوق فوتبالی بچه‌های محله بود.

هیچ‌چیز برای بچه‌ها مانع‌از یک فوتبال مردانه و دلچسب نبود؛ حتی زمین خاکی و سنگلاخ، نداشتن کفش و توپ مناسب و... بچه‌ها با عشق و علاقه بسیار بازی می‌کردند و یک هدف داشتند؛ داشتن یک تیم خوب و جانانه. برای رسیدن به این منظور حتی با پای برهنه و خونی بازی می‌کردند. فوتبال رفاقتی بود و دوستانه. همین خاک، ستاره‌های بسیاری را به فوتبال ایران تقدیم کرد؛ خداداد عزیزی، رضا عنایتی، رضا نیکبخت‌واحدی و... از همین زمین‌ها و تیم‌ها رشد کرده و اوج گرفته‌اند.

 

روزی که دروازه‌بان شدم

جلال در دوره راهنمایی با جدیت بیشتر فوتبال را ادامه می‌دهد و به‌عنوان عضو ثابت و اصلی تیم فوتبال مدرسه در مسابقات آموزشگاه‌های مشهد شرکت می‌کند؛ تیمی که مقام دوم آموزشگاه‌های مشهد را به دست می‌آورد و تاثیر این پیروزی آن‌قدر زیاد است که تصمیم او را برای ماندن در این راه و ادامه‌دادن فوتبال به‌صورت حرفه‌ای جدی‌تر می‌کند. پیروزی این تیم، اثر مثبتی بر جلالِ نوجوان گذاشته و اراده او را برای فوتبال حرفه‌ای بیشتر می‌کند و البته در کنار آن، یک اتفاق ساده، باعث کشف استعداد دروازه‌بانی او می‌شود. این موضوع را از زبان خودش بخوانید:

مرحله نیمه‌نهایی بازی‌های آموزشگاهی مشهد، بازی در‌حال آغاز بود، اما دروازه‌بان تیم نیامد. مربی که خیلی استرس داشت، سراغ من آمد و خواست که به‌جای دروازه‌بان بازی کنم. برای اولین‌بار داخل دروازه قرار گرفتم. تیم حریف که متوجه غیبت دروازه‌بان شده بود، مدام حمله می‌کرد.

نیمه اول بدون گل تمام شد. دیگر توان ایستادن نداشتم. نیمه دوم هم با هزار دلهره و ترس به پایان رسید و من چند ضربه قطعی گل را مهار کردم. با همه سختی‌ها ما به مرحله بعد رفتیم و رقیب جا ماند. مربی (دبیر ورزش) بعداز پایان بازی سراغ من آمد و گفت: جلال، تو استعداد خوبی برای دروازه‌بان‌شدن داری. می‌خواهم دروازه‌بان تیم ما باشی. من هم قبول کردم؛ به‌همین راحتی و سادگی.

 

او در سال‌۱۳۶۲ به عضویت اولین تیم باشگاهی ۱۷ شهریور درآمده و به‌عنوان دروازه‌بان این تیم و دیگر تیم‌های باشگاهی، بازی‌های درخشانی انجام می‌دهد و به یکی از دروازه‌بان‌های موفق مشهد و استان تبدیل می‌شود؛ تا‌آنجا‌که چند تیم معروف کشور از او دعوت می‌کنند.

این مقطع، دوره سرنوشت‌ساز زندگی جلال قندهاری می‌شود؛ به‌ویژه با یک بازی حساس که زندگی او را وارد مرحله تازه‌ای می‌کند. خودش تعریف می‌کند: در فاصله انتخابی برای دروازه‌بانی، تیم ۱۷ شهریور در اولین دوره مسابقات باشگاهی استان، بعداز شکست مقابل تیم ابومسلم قرار گرفت؛ یک تیم گمنام دربرابر قوی‌ترین تیم استان. خیلی‌ها معتقد بودند که ما هر نیمه حداقل ۵ تا ۶ گل خواهیم خورد.

نیمه اول بازی، بازیکنان ابومسلم هر‌چه برای باز‌کردن دروازه تیم تلاش کردند، بی‌فایده بود، اما در نیمه دوم دراثر اشتباه یکی از بازیکنان، آنها به یک گل دست پیدا کردند و بازی با امتیاز یک بر صفر به نفع تیم ابومسلم پایان یافت. با‌وجودی‌که تیم ما شکست خورده بود، این بهترین امتیازی بود که در دوران زندگی دروازه‌بانی خود به یاد دارم.

 

دروازه بان سابق تیم ابومسلم شاهکار دروازبانی را شکار پنالی‌ می‌داند

 

قهرمانی تیم کارگران کشور

قندهاری بعد‌از استخدام در شهرداری، تیم ابومسلم را ترک کرده و عضو تیم فوتبال شهرداری می‌شود. می‌گوید: باوجودی‌که مسئولان ورزشی با سوابق من آشنا بودند، برای عضویت در تیم فوتبال باید تست می‌دادم. یکی از این مراحل دویدن بود و دوی ۳۵۰۰ متر در کمترین زمان ممکن به نام من ثبت شد.

این بهترین رکوردی بود که تا آن زمان ثبت شده بود و تا امروز هم کسی نتوانسته آن را بشکند. به‌این‌ترتیب من با کسب بالاترین امتیاز، وارد تیم فوتبال شهرداری شدم. بعداز چند ماه مسابقات باشگاه‌های مشهد شروع شد. تیم ما با کمترین گل خورده و بیشترین گل زده مقام اول جام حذفی باشگاه‌های مشهد را به دست آورد. بعد‌از آن هم قهرمانی لیگ‌دسته‌۳ و دسته‌۲ کارگری استان را کسب کردیم و به این ترتیب، آماده شرکت در مسابقات کارگری کشور (۱۳۷۲) شدیم.

قندهاری هم معتقد است: موفقیت در هر بازی تمرین می‌خواهد و سخت‌کوشی و این تمرین برای ما شروع شده بود، اما ارزشش را داشت و در همان سال برای اولین‌بار، مقام اول مسابقات کارگری کشور را به دست آوردیم. حریف ما در مرحله پایانی، تیم ایران‌تایر تهران بود و باوجودی‌که بازیکنان این تیم ازنظر آمادگی بدنی و امکانات در وضعیت بهتری قرار داشتند، تیم ما برنده شد.

 بیشترین استرس، فشار، هیجان را در فوتبال دروازه‌بان‌ها تحمل می‌کنند

 

عضویت در تیم فوتبال جانبازان

قندهاری بعداز کسب مقام قهرمانی کارگران کشور، فوتبال حرفه‌ای را ادامه می‌دهد و در مسابقات مختلف داخل و خارج از کشور شرکت‌می‌کند. دو بار قهرمانی مسابقات فوتبال ترکمنستان (تورنمنت ماری) و کسب عنوان بهترین دروازه‌بانی این مسابقات نیز از افتخارات ورزشی اوست. در این فاصله، جنگ و جبهه فعالیت‌های ورزشی او را کم‌رنگ می‌کند.

قندهاری با توضیح مجروحیتش در دوران جنگ می‌گوید: در یکی از عملیات‌ها چند ترکش به بدن من برخورد کرد و مجروح شدم. پزشک‌ها بیشتر ترکش‌ها را بیرون آوردند، اما یکی از آنها داخل دست باقی مانده بود. من با همین وضعیت به ورزش ادامه می‌دادم تا اینکه در یکی از مسابقات، دستم آسیب دید و پزشک‌ها مجبور به بیرون‌آوردن ترکش شدند.

پزشک گفت: دیگر نمی‌توانی ورزش حرفه‌ای را ادامه بدهی؛ چون سبب پارگی رگ‌ها و مرگ خواهد شد. من هم به عضویت تیم فوتسال جانبازان استان درآمدم که یک مقام دومی و یک مقام سومی کشوری فوتسال جانبازان نیز حاصل فعالیتم در این تیم است. در حال حاضر نیز عضو تیم پیش‌کسوتان ابومسلم هستم و اگر فرصتی باشد به‌عنوان کمک‌مربی، فنون فوتبال و دروازه‌بانی را به فوتبالیست‌های جوان آموزش می‌دهم.

 

شاهکاری که دروازه‌بانی می‌کند

قندهاری در ادامه با اشاره‌به سختی پستی که سال‌ها با آن زندگی کرده است، می‌گوید‌: دروازه‌بانی یکی از پست‌های حساس در فوتبال است. آخرین دیوار دفاعی تیم است. حساسیت این پست تا آنجاست که یک دروازه‌بان ورزیده و آماده می‌تواند سرنوشت بازی را عوض‌کند. در هر بازی بیشترین استرس، فشار، هیجان را دروازه‌بان‌ها تحمل می‌کنند؛ به همین دلیل بیشتر دروازه‌بان‌ها قبل‌از سی‌سالگی گرفتار انواع بیماری‌های جسمی و روحی شده و خیلی زود بازنشسته می‌شوند.

او ادامه می‌دهد: بالاترین هنر و شاهکار یک دروازه‌بان، گرفتن پنالتی است. زمانی‌که بازیکن تیم حریف در فاصله چند‌متری پشت توپ قرار گرفته و توپ را می‌زند، یک تشخیص اشتباه و دیر‌جنبیدن، سرنوشت تیم را تغییر می‌دهد. این موضوع به‌ویژه در زمانی که برد و باخت به‌منزله حذف حریف از بازی‌ها (جام جهانی) است، حساسیت بسیاری دارد. مرحله نیمه‌نهایی مسابقات کارگری کشور، یکی از بهترین دوره‌های ورزشی زندگی من بود. در این مسابقه که بین تیم ما تیم بوشهر برگزار شد، گلی زده نشد و کار به پنالتی کشید. با گرفتن ۳ پنالتی از حریف به مرحله نهایی راه پیدا کردیم.

 

دروازه بان سابق تیم ابومسلم شاهکار دروازبانی با شکار پنالی‌های حریف می‌داند

 

پیوستن به تیم ابومسلم

موفقیت و درخشش او در بازی‌های مختلف بی‌نتیجه نمی‌ماند و یکی از تیم‌های مطرح شهری از او دعوت می‌کند. او که تابه‌حال پیشنهاد‌های بسیاری را رد کرده بود، با علاقه به تیم شهرش می‌پیوندد؛ تیمی که آن روز‌ها شهرت و آوازه‌اش در بین جوان‌ها همه‌گیر بود. جلال خاطره‌های ریز و درشت بسیاری از این تیم دارد. همه آنهایی که بامرام بودند و بامعرفت و نه به‌خاطر پول که برای عشق بازی می‌کردند.

در تشریح عملکرد موفق تیم ابومسلم در آن سال‌ها می‌گوید: مرحوم سیدکاظم غیاثیان که به‌حق پدر فوتبال خراسان بود، با دلسوزی و تلاش توانست ابومسلم را به یک تیم قوی و مطرح کشوری تبدیل‌کند. بسیاری از ستاره‌های فوتبال خراسان مانند خداداد عزیزی، رضا هدایتی، رضا نیکبخت‌واحدی در همین دوره ظهور کردند. بچه‌ها رفاقتی بازی می‌کردند، به‌خاطر علاقه به فوتبال. آنها با کمترین امکانات، این رشته را برگزیده و انتخاب کرده بودند. لباس و حتی زمین مناسب برای تمرین نداشتند. این شرایطِ بهترین و معروف‌ترین تیم استان بود که دو سال پیاپی عنوان بهترین تیم شهرستانی کشور را از آن خود کرد.

 

نبود زمین‌های خاکی و مشکل مالی

قندهاری کمی هم از ضعف فوتبال مشهد می‌گوید و دلایل آن؛ «درگذشته زمین‌های رهاشده بسیاری در مناطق مختلف مشهد وجود داشت و نوجوانان بدون کمترین هزینه‌ای در آنها فوتبال بازی می‌کردند، اما از زمانی‌که زمین‌های خاکی تغییرکاربری داده و ساخته شدند، اگر نوجوانی بخواهد فوتبال بازی‌کند باید برای زمین ورزشی، لباس ورزشی، مربی و... هزینه بسیاری را بپردازد، به مدرسه فوتبال برود تا اصول فوتبال را بیاموزد و... به همین دلیل نوجوان، فوتبال را می‌بوسد و کنار می‌گذارد. از طرف دیگر به‌دلیل نبود حامیان بومی، تیم‌ها دراختیار افراد غیربومی قرار گرفته است.

آنها نیز از مربیان و بازیکنان غیرمشهدی استفاده می‌کنند؛ بازیکنانی که فقط برای پول کار می‌کنند و چیزی به نام عِرق شهری و محلی برای آنها بی‌معنی است. ازطرف دیگر بیشتر بازیگران و مربیان مشهور مشهدی نیز به‌دلیل بی‌اعتنایی یا کسب درآمد به تیم‌های دیگر رفته‌اند. ما بازیگر و مربی خوب داریم، اما حامی و اسپانسر دلسوز و همیشگی نداریم.»

 

* این گزارش در شماره ۱۴۴ شهرآرا محله منطقه پنج مورخ ۳۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۴منتشر شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44