کد خبر: ۱۰۷۰۹
۲۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
اگر «حضور» نبود من الان حضور نداشتم!

اگر «حضور» نبود من الان حضور نداشتم!

ورود احسان شریفی به دنیای کارگردانی با یک فیلم کوتاه ۱۲ دقیقه‌ای با نام «حضور» رقم خورد که در سال ۸۸ کارگردانی، طراحی، نوشتن فیلم‌نامه و خلاصه همه‌کار آن را خودش برنامه‌ریزی کرد.

نوشتن از هنرمندان همیشه دقت و ظرافت خاصی می‌طلبد تاآنجاکه باید در تک‌تک حرف‌ها و کلماتشان دقت و تامل کرده و آنچه را از دلشان برمی‌آید، به زبان قلم بیاوری تا با این کار شاید کمی نزدیک شوی به آنچه در ذهن و روح و فکر هنرمند می‌گذرد.

احسان شریفی ساکن محله سیدرضی مشهد هم از همین طیف آدم‌هاست که ماجرای زندگی هنری‌اش به اولین روز‌های پنجمین سال تولدش برمی‌گردد؛ همان روز‌هایی که اولین جرقه کار فیلم‌سازی و تدوین و نوشتن فیلم با این سوال که «کارگردان کیست» در ذهنش رقم خورد.

این سوال سال‌ها در ذهن احسان باقی ماند تا اینکه بالاخره با ورود به دانشگاه در رشته شهرسازی بار دیگر در ذهنش تداعی شد.

برنامه‌ها و تحقیقات درسی در حوزه تصویر باعث شد که بعداز گذشتن بیست‌واندی سال همان علامت سوال بزرگ دوران کودکی دوباره در ذهن او نقش بندد و برای یافتن پاسخ به‌سراغ آموزش‌هایی در این حوزه شامل تهیه‌کنندگی، طراحی و نوشتن فیلم‌نامه برود.

 

وقتی آموزش، شروع کار می‌شود  

وقتی قرار است صحبت خود را آغاز کند، بی‌مقدمه از مهم‌ترین فیلم کوتاهش سخن به میان می‌آورد؛ یک فیلم کوتاه ۱۲ دقیقه‌ای با نام «حضور» که در سال ۸۸ کارگردانی، طراحی، نوشتن فیلم‌نامه و خلاصه همه‌کار آن را خود برنامه‌ریزی کرد و فیلمی کوتاه با مضمون اجتماعی تولید شد.

می‌گوید: بعد‌از ساخت اولین فیلم کوتاهم با موضوع سوادآموزی پیرمرد‌ها در سال‌۸۷، «حضور» دومین فیلم کوتاهم بود. لبخندی بر لبانش نقش می‌بندد و در ادامه می‌گوید: اگر «حضور» نبود من الان حضور نداشتم!

او اضافه می‌کند: از سال‌۸۳ هم‌زمان‌با ورود به دانشگاه، ذوق فیلم‌سازی و کشف اطلاعات مختلف در حوزه فیلم‌نامه‌نویسی در برنامه‌های کاری ام قرار گرفت. اولین آموزش‌ها را در دوره‌های آموزشی مرکز سروش گذراندم، اما بعد‌از آن با انجمن سینمای جوان آشنا شدم و در آن انجمن فعالیتم را ادامه دادم.

 

بخش‌هایی از فیلم کوتاه 12دقیقه‌ای  با نام «حضور» سال88

 

«حضور» در جشنواره منطقه‌ای و بین‌المللی  

دوباره رشته کلام را به سمت فیلم کوتاه «حضور» می‌برد؛ اینکه مضمون این فیلم، اجتماعی بوده و درواقع به سیر معنوی رسیدن به خدا توسط یک کودک هشت‌ساله اشاره دارد.

می‌افزاید: انجمن سینمای جوان هرسال جشنواره‌ای منطقه‌ای دارد که براساس آن ایران به چهار منطقه تقسیم می‌شود. من هم فیلم کوتاه خود یعنی حضور را به جشنواره ارسال کردم.

شریفی اذعان می‌دارد: در آن جشنواره، فیلم کوتاه بنده جزو مقام‌های ممتاز شناخته شد، روال کار به‌این‌ترتیب است که فیلم‌های اول تا سوم این جشنواره به جشنواره‌ای با سطح بالاتر یعنی جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران فرستاده می‌شود.

با‌اینکه آن سال، جزو مقام‌های ممتاز بودم، خودم فیلم کوتاهم را به جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران فرستادم.

این هنرمند و فیلم‌ساز برجسته منطقه ما می‌افزاید: یکی از الزامات شرکت در جشنواره تهران به‌دلیل بین‌المللی‌بودن آن، ارسال فیلم به‌همراه زیرنویس بود که من این کار را انجام نداده بودم.

یک روز برحسب اتفاق وارد سایت جشنواره شدم و ملاحظه کردم اسم فیلم کوتاه من به‌عنوان اثر راه‌یافته اعلام شده است. هم‌زمان از دبیرخانه جشنواره تماس گرفته و از من خواستند طی دو روز زیرنویس فیلم را تدوین کنم و فیلم را دوباره برای جشنواره بفرستم.

این فیلم‌نامه‌نویس ادامه می‌دهد: بعدازآن جشنواره و تجربیات خوبی که در حوزه نقد و بررسی فیلم با حضور داوران بین‌المللی کسب کردم، در مشهد نیز در حضور رئیس انجمن سینمای ایران از فیلم من تقدیر شد. آنجا بود که متوجه شدم از بین آثار ارسال‌شده از خراسان‌رضوی به این جشنواره تنها اثر من پذیرفته شده است.    

 

تمام عکس‌هایم داستان دارند

شریفی علاوه‌بر فیلم‌سازی، فیلم‌نامه‌نویسی و تدوین فیلم، در هنر عکاسی هم دستی دارد. خودش معتقد است عکس‌هایش با هدف گرفته می‌شوند؛ بدین‌معنا که در پشت هر عکسی حتما داستانی نهفته است.

شریفی درعکاسی هم دستی دارد. خودش معتقد است پشت هر عکسش حتما داستانی نهفته است

وی در‌این‌باره توضیح می‌دهد: ابتدا داستانی از آن منظره در ذهنم شکل می‌گیرد. برای رسیدن به آن داستان ممکن است ساعت‌ها منتظر بمانم تا داستان در آن منظره رقم بخورد و من از آن داستانِ به واقعیت پیوند‌خورده عکس بگیرم.

تدریس و آموزش را دوست دارم 

با اینکه چند‌روزی است که وارد دهه ۳۰ زندگی‌اش شده است و روز‌های خوش جوانی را تجربه می‌کند، دوست دارد لااقل ساعاتی از روز را برای تدریس و آموزش درزمینه فیلم و دوربین و تدوین و نور و هنر خود را بگذارد؛ به همین دلیل است که درست بعداز حضور پررنگ خود با فیلم «حضور» در عرصه فیلم وارد مجامع دانشگاهی می‌شود و علاقه خود را با تدریس دنبال می‌کند.

اضافه می‌کند: علاوه‌بر فیلم‌سازی در رشته‌های کارگردانی، تصویربرداری، نورپردازی و تدوین تدریس می‌کنم و آموزش نیز بخشی از علاقه من شده است.

 

۲ فیلم بلند و ۳ فیلم کوتاه در دست 

شریفی تاکید می‌کند: درحال‌حاضرکار نوشتن سه فیلم کوتاهم به پایان رسیده و دو فیلم بلند هم در دست تهیه دارم.

آرزویم این است که روزی بتوانم تهیه‌کننده‌ای برای فیلم‌هایم پیدا کنم که حاضر شوند این فیلم‌ها را در مشهد تهیه کنند. به شهرم وابسته‌ام و به آن تعصب دارم.

مطمئن باشید که اگر روزی کار فیلم‌سازی را به‌طور جدی‌تر دنبال کنم، هیچ‌گاه شهرم را ترک نخواهم کرد و همه فعالیت‌های فیلم‌سازی‌ام در مشهد رقم خواهد خورد. فیلم‌نامه فیلم‌هایم رنگ و بوی بومی دارند.  

 

بخش‌هایی از فیلم کوتاه 12دقیقه‌ای  با نام «حضور» سال88

 

همسایگی ۱۱ ساله

این فیلم‌ساز جوان منطقه ما که اتفاقا در محله سیدرضی ساکن است، از فراموش‌شدن برخی عادات نیک و پسندیده در عالم همسایگی گلایه می‌کند؛ اینکه زندگی‌های آپارتمان‌نشینی گاه کار را به آنجا می‌رساند که ممکن است سال‌ها در‌کنار یک همسایه زندگی کنی، اما حتی نام‌خانوادگی او را ندانی.

او می‌گوید: کم‌و‌بیش اهالی محله با روحیات من آشنا هستند. از برخی سوژه‌های محلی برای داستان عکس‌ها و حتی فیلم‌نامه‌هایم استفاده می‌کنم، اما باز هم می‌گویم آن مهر و محبت موجود میان همسایه‌ها در قدیم این روز‌ها دیگر وجود ندارد.

 

فیلم محلی می‌سازم

از محله‌اش می‌گوید؛ از اینکه به محله زندگی خود عِرق دارد. می‌گوید: حدود ۱۱ سالی می‌شود که در منطقه ۱۱ زندگی می‌کنیم. به محله‌ام وابسته نیستم، اما روی آن تعصب دارم؛ به همین دلیل دوست دارم فیلم‌نامه در‌مورد محله‌ام بنویسم، کارگردانی کنم و به مرحله تولید برسانم.

شریفی به خانواده خود اشاره می‌کند؛ بستری که اگر مناسب نبود، امروز او نه می‌توانست کارمند موفقی باشد و نه معلم خوبی. می‌گوید: در تمام این سال‌ها پدر و مادرم مشوق خوبی برای فعالیت‌هایم بوده‌اند.

حتی در اکثر اوقات حامی‌ام بوده و از هیچ تلاشی دریغ نکرده‌اند. او که در خانواده‌ای شش‌نفری به دنیا آمده است، در ادامه می‌گوید: پدر و مادر نقش بسزایی در موفقیت فرزندان دارند.

اگر راهنمایی درست و بموقع خانواده نبود، قطعا همین موفقیت‌های کوچک را نیز در کارنامه فعالیت‌های خود نداشتم.


* این گزارش پنج شنبه، ۲ بهمن ۹۳ در شماره ۱۳۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.  

آوا و نمــــــای شهر
03:44