در میان واقفان شناختهشده دوران معاصر، کسانی که مبدع الگویی نوین برای وقف باشند یا بتوانند شاخصهای این سنت حسنه را ارتقا بخشند، فراوان نیستند. در عرصه وقف، معمولا واقفان خیراندیش با تأسی به شیوه نیکوی پیشینیان موضوعات گوناگون این حوزه را انتخاب میکنند و به قول اهل فن، بعد از «حبس مال»، به «تسبیل» درآمد آن میپردازند.
اما در میان واقفان عصر ما، گاه افرادی پیدا میشوند که فارغ از پرداختن به این سنت حسنه، کارکردهای آن را نیز دچار تحول اساسی میکنند؛ افرادی مانند مرحوم عبدالله رضوی که نام نیکوی وی بر تارک تاریخ وقفِ خراسان و شهر مشهد میدرخشد و امروز سیوهفتمین سالروز درگذشت اوست.
مرحوم عبدالله رضوی، مشهور به «عبدالله میرزای ناظر»، در سال۱۲۷۵خورشیدی و در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش «محمدمهدی»، مشهور به میرزای ناظر، ناظر موقوفات آستانقدس بود و عبدالله نیز بعد از درگذشت پدر به این مقام رسید. خانواده آنها چند نسل متوالی، این مسئولیت مهم را در آستانقدس عهدهدار بودند و در کنار آن، بهعنوان ملاکان و زمینداران برجسته و ثروتمند خراسان هم شناخته میشدند.
مرحوم عبدالله رضوی در سال ۱۳۱۵ خورشیدی، در چهلسالگی، برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی به آلمان رفت و موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد در این رشته شد. این انتخاب رشته کاملا هدفمند صورت گرفت. او میخواست در ساختار کشت بر روی زمینهای آباواجدادیاش تغییرات اساسی ایجاد و در آنها الگوهای نوین را پیاده کند.
مرحوم رضوی بعد از بازگشت به مشهد، آنچه فراگرفته بود در موقوفات آستانقدس و املاک شخصیاش بهکار گرفت و بهتدریج، تحولی اساسی در این حوزه به وجود آورد. یکی از حوزههایی که وی به شکلی موفق به آن ورود کرد، حوزه باغداری بود.
مرحوم عبدالله رضوی در سال۱۳۴۳خورشیدی، دست به وقف املاک گستردهاش زد و طبق برخی گزارشها، با وقف کردن ۱۲هزار هکتار زمین در کشور، بهعنوان یکی از بزرگترین واقفان تاریخ ایران شناخته شد.
او در انتخاب موضوع وقف، ظرافت و دقت فراوانی داشت و بههمیندلیل، موقوفاتی که از وی باقی مانده، در ایجاد فضاهای نوین امدادرسانی به مردم، توفیق فراوانی یافته است. مرحوم عبدالله رضوی در وقفنامه خود، درآمد موقوفهها را بعد از کسر هزینه نگهداری آنها، به ۱۰ قسمت تقسیم کرد.
از این ۱۰ قسمت، چهار قسمت صرف هزینهها و خدمات درمانی، سه قسمت صرف نگهداری از ایتام، یک قسمت صرف برگزاری مراسم عاشورا و دو قسمت نیز، حقالتولیه متولی موقوفه تعیین شده است.
موقوفات عبدالله رضوی در سراسر ایران پراکنده است، اما در خراسان تمرکز بیشتری دارد. با استفاده از این ظرفیت، در کنار امور معنوی، مانند عزاداری و...، ساخت مراکز درمانی و مدرسه نیز با عنایت به موضوع وقفنامه ممکن شد و، چون درآمد موقوفهها معتنابه بود، دست واقف و متولیان بعدی را در توسعه فعالیتها باز گذاشت.
عبدالله ناظر سرانجام در پنجم آبانماه سال۱۳۶۶، در ۹۱سالگی دار فانی را وداع گفت و پیکرش را در مقبره خانواده وی، واقع در اراضی شاندیز به خاک سپردند.
تصویری از سالمندی مرحوم عبدالله رضوی
درباره اینکه چرا باید نقش مرحوم عبدالله رضوی را در تاریخ وقف خراسان و شهر مشهد جدی بگیریم، میتوان ساعتها سخن گفت و صدها صفحه به رشته تحریر درآورد؛ بااینحال، اگر بنا باشد بهصورت خلاصه به تحلیل نقش این واقف نامدار و خیراندیش در تحول سنت حسنه وقف بپردازیم، باید موارد زیر را بهعنوان شاخصهای این تحلیل مطرح کنیم:
نخست:
مرحوم عبدالله رضوی برای وقف برنامهای مدون داشت؛ به این معنا که وقفهای وی خلقالسلاعه و تابع تصمیمگیری فوری نبودند. او از مدتها قبل در پی انجام این کار بود و بههمیندلیل، زیرساختهای مدیریتی ویژهای را برای حفظ و توسعه موقوفههایش سازمان داد. در نهاد اداره موقوفات او، کمتر به شیوههای سنتی اداره و توسعه اتکا شده است.
تحصیلات عالیه مرحوم رضوی در رشته کشاورزی و علاقه فراوان او به این حوزه، باعث شد الگوهای مؤثر و نوینی را برای حفظ موقوفه و بازدهی بیشتر آن به کار گیرد. یکی از معضلات مهمی که در برخی موقوفههای بزرگ با آن روبهرو هستیم، تکیه بر الگوهای مورد پسند متولیان در ادوار مختلف است؛ مسئلهای که گاه ساختارهای چندوجهی ایجاد میکند و اجازه نمیدهد اداره موقوفه به شکل احسن و با ساختار پایدار و کارآمد تداوم پیدا کند و اسباب ازدیاد درآمد آن شود.
دوم:
همانطور که اشاره کردیم، مرحوم عبدالله رضوی در برگزیدن موضوعات وقف، تبحر و استعداد فراوانی داشت. به عبارت ساده، او میگشت تا فضاهای مهم، اما دیده نشده را برای ورود به سنت حسنه وقف پیدا کند و در برگزیدن موضوعات تکراری هم دست به پالایش ساختاری میزد و اجازه نمیداد با محدودیتهای غیرلازم در متن وقفنامه، دست و پای متولیان بعدی برای توسعه عملیات و فعالیتهای موضوع مورد نظر وی، بسته شود.
مرحوم رضوی در متن وقفنامه که ۲۳ سال شخصا عهدهدار اجرای آن بود، از هر نوآوری در توسعه کمی و کیفی موقوفه استقبال کرده و آن را در راستای افزایش درآمدها مفید دانسته است.
با همین شیوه بود که مزارع موقوفه او، در دورههای جدید به برخی فعالیتهای اقتصادی نوین مبتنی بر تولیدات دامی، مانند پرورش ماهی قزلآلا روی آوردند. از سوی دیگر، وی دست متولیان را برای ایجاد کانونهای تربیتی، مانند مدارس شبانهروزی باز گذاشت تا بتوانند در تربیت نسل جدید و بهویژه ایتامی که از حمایت مالی خانواده برخوردار نیستند، دست به اقدامات متناسب با هر دوره بزنند.
سوم:
یکی از مهمترین شاخصهای انتخاب موضوعات وقف توسط مرحوم عبدالله رضوی که باید از آن بهصورتی جدا یاد کنیم، اهتمام وی به مقوله بهداشت و درمان است.
در دوران ما، نیاز مبرمی به ورود واقفان در این عرصه وجود دارد.
منابع درآمد موقوفههای مربوط به این موضوع، چندان گسترده نیست و گاه در برخی مناطق جغرافیایی اصولا رد و نشانی از چنین وقفهایی دیده نمیشود. این مسئله باتوجهبه افزایش هزینههای درمانی و ضرورت توجه واقفان و خیراندیشان به این مقوله، بسیار جدی و راهبردی به نظر میرسد.
مرحوم رضوی با عنایت به اهمیت این حوزه، بخش مهمی از درآمد موقوفههای خود -یعنی چیزی حدود ۴۰درصد آن را- به موضوع بهداشت و درمان اختصاص داد که این اقدام، به تأسیس مراکز درمانی مدرن و حمایتهای مالی گسترده از بیماران نیازمند انجامیده است.
چهارم:
در متن وقفنامه و اختصاص درآمدهای موقوفه عبدالله رضوی، توجه به مسائل معنوی و مراسم شرعی هم جدی است. صرف ۱۰درصد از درآمد موقوفه برای تهیه غذای روز عاشورا و دیگرهزینههای جانبی سوگواری، هرچند به تنهایی بار معنوی ارزشمندی دارد، اما میتواند به عنوان یک الگوی ارائهپذیر برای همه واقفان و خیران مطرح شود؛ الگویی که به آنها یاد میدهد جمع کردن موضوعات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی در یک موقوفه کار سختی نیست و درواقع میتوان با ایجاد یک موقوفه کارآمد و حتی مشارکتی، چشمانداز جذابی از موضوعات گوناگون را مد نظر قرار داد و تکبُعدی نیندیشید.
این مهم، بهویژه در سالهای اخیر و با توسعه طرح وقف مشارکتی در جامعه، میتواند صورت و شکل بهتر و تأثیرگذارتری پیدا کند.
* این گزارش شنبه ۵ آبانماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۴۳ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.