صفحه اول بسیاری از مجلات، روزنامهها و حتی سایتها مملو از تصاویر کسانی است که مشهور هستند؛ افرادی که گاه به دلایلی چهره رسانهای میشوند، اما هستند کسانی هم که علیرغم خدمات بسیار، عکسشان توی قاب هیچ صفحه رسانهای نمینشیند. انسانهای بیادعایی که جوانیشان را وقف کارهای نیک میکنند تا مگر از قِبَل این خدمت، لبخندی روی لب رنجوری بنشانند.
هرساله تعداد زیادی از نوجوانان و جوانان ترجیح میدهند بهجای تفریحات شخصی و گشتوگذار در پارک، سینما و وقتگذرانیهایی از این دست، اوقات فراغت خود را در اردوهای جهادی بگذرانند. آنها ترجیح میدهند بهجای تفریحات شخصی، زمانی را برای خودسازی و کمک به دیگران و بهخصوص اهالی محلات و مناطق محروم اختصاص دهند؛ نمونه این افراد جهادگران جهاد سازندگی شهیدحسینی هستند که در حاشیه شهر فعالیت میکنند.
این گروه جهادی تاکنون چند منزل در منطقه گلشهر، روستای کریمآباد و دیگر محلات منطقه ما را بازسازی و نوسازی کردهاند و قصد دارند تا آخر تابستان، چهار منزل دیگر را هم بههمت جهادگرانه خودشان نوسازی کنند. برای تهیه گزارش به منزلی درحال بازسازی رفتیم تا با فعالیت این گروه جهادی بیشتر آشنا شویم.
همه مشغول کارند. گرما هم حریف همتشان نیست. ابتدا سر حرف را با مسئولان این طرح باز میکنیم. کاظم رنجبر، فرمانده حوزه مقاومت۸ میثم است که از دیماه سال گذشته، فرماندهی این حوزه را برعهده گرفته است. کارشناسی مکانیک دارد، اما خودش هم در اردوهای جهادی لباس میپوشد و کمک میکند. او میگوید: «لباس جهادگری، مقدس است و کمک به همنوع باعث رضایت خاطرم میشود؛ برای همین هر کاری از دستم برآید، در این اردوها انجام میدهم.»
رنجبر در ششماه گذشته، فراخونی برای جذب جهادگران در مساجد و حوزههای مقاومت بسیج داده و به گفته خودش، استقبال خوبی از اردوهای جهادی شده است. این فرمانده حوزه مقاومت۸ میثم دراینباره توضیح میدهد: سالهاست که بسیج سازندگی در مناطق محروم و روستایی به کارهای عمرانی و خدمترسانی مشغول است.
این گروههای جهادی با نیت قربتا الیالله به کمک همنوعان خود میروند. گروه جهادی شهیدحسینی نیز از این امر مستثنا نیست. مدتی قبل، مقام معظم رهبری در بیاناتشان فرمودند که حاشیه شهرها هم باید در دستورکار جهادگران قرار گیرد.
به همین دلیل ما فعالیتمان را به حاشیه شهر معطوف کردیم. فراخوانی را سال گذشته در مساجد و پایگاههای بسیج برای کار جهادی در حاشیه شهر توزیع کردیم که با استقبال بسیار خوبی روبهرو شد و بیشاز ۵۵ نفر در حوزه۸ میثم ثبتنام کردند و هر روز بر تعداد آن افزوده میشود.
بنا به سفارش مقام معظم رهبری گروه جهادی ما فعالیتمان را به حاشیه شهر معطوف کردیم
بعداز ثبتنام جهادگران، مهارتهای آنها را بررسی کردیم که کدامیک به کار ما میآید و میتوانیم از آنها در اردوهایمان بهره بگیریم. در مرحله بعدی، اردویی برای این افراد برگزار کردیم و آنها را با فعالیتهایی که قرار بود انجام دهند، آشنا کردیم.
در گام بعدی، افرادی را که مشاغل یکسان داشتند، شناسایی کرده و به آنها نوبت دادیم؛ برای مثال در یک اردو، دوسهنفر گچکار بیشتر نیاز نداریم؛ برای همین به افراد نوبت دادیم و آنها بهصورت چرخشی در اردو قرار گرفتند تا هربار یکیشان، هنری را که دارد، در خدمت نیازمندان خرج کند.
مرحله بعدی، شناسایی منازلی بود که نیاز به تعمیر و بازسازی داشتند. این مهم را به دست امامان جماعت مساجد سپردیم و آنها با اشرافی که به محلهشان داشتند، منازل مدنظر را شناسایی و به ما معرفی کردند. این منازل بههمت امام جماعت، فرمانده بسیج، فرمانده ناحیه، فرمانده پایگاه و تعدادی دیگر مورد بازدید قرار میگیرند و ما آنها را اولویتبندی میکنیم.
ناگفته نماند که هزینه بازسازیها را قرارگاه خاتمالانبیا (ع) دراختیارمان قرار میدهد. روال کار به این صورت است که در ضمن بازدید از منازل، آنچه را موردنیاز است، فهرستبرداری میکنیم و ازطریق سلسلهمراتبی به اطلاع قرارگاه خاتم میرسانیم. آنها نیز هزینهها را دراختیار ناحیه میگذارند و ناحیه اقلام را تهیه میکند.
بهطور کلی ۱۰ منزل در گلشهر برای بازسازی و تعمیر شناسایی شدهاند که از این تعداد پنجمنزل، سهم حوزه ۸ میثم شده است. در حال حاضر هم، دو خانه برای تعمیر و بازسازی به دست جهادگران سپرده شده است؛ صاحبان منازل، افراد نیازمندی بودند که توان بازسازی خانهشان را نداشتند.
آنطورکه مسئولان درباره اردوهای جهادی گفتهاند، این اردوها تا پنجسال آینده ادامه دارد. بالطبع منازلی که در این مدت شناسایی میشوند، بیشتر خواهد شد و از مرز ۱۰۰ منزل نیز خواهد گذشت. همانطورکه از ابتدای طرح تاکنون، به تعداد این منازل برای بازسازی و تعمیر اضافه شده است.
طبق زمانبندی باید بازسازی هر منزل را ظرف سهروز به پایان برسانیم تا بتوانیم به سایر خانههایی هم که معرفی شدهاند، خدمترسانی کنیم. به همین دلیل جهادگران از ساعت ۶ صبح تا ۱۱ شب بهطور مداوم کار میکنند تا بتواند هرچه سریعتر کار را به پایان رسانده و منزل را تحویل دهند.
اسفند ماه سال گذشته بود که اردویی در محله شهیددادگر برگزار کردیم. همچنین قبلاز سال جدید، اردویی دیگر در روستای کریمآباد برگزار شد که در این طرح، خدمات بهداشتی و درمانی را به مناطق روستایی بردیم و با کمک سازمان اوقاف حدود ۴ میلیونتومان دارو بین افراد بیمار توزیع کردیم.
جعفر سلیمانی، مسئول فرهنگی و اجتماعی حوزه۸ میثم است. او ۲۴ سال دارد و کارشناسی حقوق را از دانشگاه فردوسی مشهد گرفته و چند سالی است که بهعنوان مسئول فرهنگی اردوهای جهادی فعالیت میکند.
سلیمانی درباره اردوهایی که برگزار میشود، میگوید: اردوهای جهادی با هدف خدمترسانی در عرصههای مختلف علمی، بهداشت و درمان، عمرانی، فرهنگی، پژوهشی، دامپروری و کشاورزی برگزار میشود، اما در منطقه ما فقط اردوهای عمرانی تعمیر و نوسازی منازل و مدارس انجام میشود. باتوجهبه اینکه در حاشیه شهر، امور عمرانی و بهداشتی بیشترین درخواستکننده را دارد، ما نیز به این دو مورد بیشتر از سایر موارد پرداختهایم.
طبق زمانبندی باید بازسازی هر منزل را ظرف سهروز به پایان برسانیم
باتوجهبه اینکه فصل تابستان برای کار بهتر است، برنامهریزیهایی انجام دادهایم تا بیشتر حجم کار در تابستان باشد؛ زیرا نوجوانان و جوانانی که برای این اردوها ثبتنام میکنند، وقت بیشتری دارند. ۲۵ درصد کار را برای پاییز و ۲۵ درصد کار را هم در فصل زمستان انجام میدهیم؛ زیرا در این زمانها نوجوانان و جوانان مشغول تحصیل هستند و از نظر آبوهوایی نیز در این فصلها، کار بازسازی با مشکل بیشتری روبهروست.
هنگامیکه در روستایی یا محلهای، اردوی جهادی برگزار میشود، استقبال افراد محله از اردوها زیاد میشود؛ حتی گاهی افرادی نیز که منازلشان بازسازی شده، داوطلب میشوند برای تعمیر سایر منازل. برخی جوانان محله که بسیجی نیستند، با شرکت در این اردوها با بسیج آشنا و جذب آن میشوند. بهنظرم این بهترین راه برای جذب و تبلیغ کار جهادگران است.
نور آفتاب توی چشم میزند. دست بلند کرده و با دستمالی، عرق از پیشانیاش میگیرد. حرف عمل خیر است و آبوهوا نمیتواند بهانه انجامنشدنش باشد. جواد دادمهدی بیستوششساله، اوستای گچکار محله سخاوت است. به گفته خودش، اولین باری است که در اردوی جهادی شرکت کرده و درباره نحوه شرکتش در این اردوها اینطور توضیح میدهد: سال گذشته برای اعتکاف به مسجد محلهمان رفته بودم که در آنجا با چند نفر از اعضای گروه جهادی شهیدحسینی آشنا شدم. آنها از اردوهایشان تعریف میکردند و اینکه چه کارهایی انجام دادهاند. فعالیتهایشان برایم جذاب بود و به همین دلیل بعداز اعتکاف، عضو این گروه شدم.
چندی قبل هم ازطریق فرمانده پایگاهمان باخبر شدم که برای تعمیر دو خانه در قلعهکهنه گلشهر، اردوی جهادی برگزار میشود و من هم بهعنوان گچکار، همراهیشان میکنم.
تصور بسیاری افراد، از اردوهای جهادی کار و خستگی است، اما در همین اولین تجربهام، چیزی که دیدم بسیار متفاوت بود. کارکردن بدون شک خستگی دارد و نمیتوان آن را انکار کرد، اما اگر در این میانه همدلی و دوستی حاکم باشد، کارها زودتر پیش میرود و سختیها دیگر به چشم نمیآید.
برای اینکه بتوانم به کارهای خودم برسم، برنامهریزی کردهام؛ یعنی دو روزی را که اینجا مشغول کار هستم، کار دیگری را قبول نمیکنم تا بتوانم کارم را بهموقع تحویل بدهم. ناراحتکننده است وقتی میبینم خانوادهای در خانهای زندگی میکنند که هر لحظه امکان دارد بر سر ساکنانش آوار شود؛ و ازطرفی خوشحالم که در این امر خداپسندانه قدم گذاشتهام. دنبال دستمزد نیستم. نهتنها برای من، که برای همه بچهها بهترین اجر و مزد همین است که صاحبخانه بگوید «خدا خیرش بدهد» یا «خدا پدر و مادرش را بیامرزد.»
کار خیر فقط مخصوص بزرگترها نیست. دل که بزرگ باشد، دستهای کوچک هم قادرند کارهای سخت را درست پیش ببرند. این سطر را بگذارید کنار توضیح سنوسال متفاوت شرکتکنندگان در اردوهای جهادی. جمعی تشکیلشده از کوچک و بزرگ دور هم جمع شدهاند. مهدی محسنی نُهساله، کوچکترین فرد جهادگر این اردوست. با آنکه میتوانسته در این تعطیلی تابستان در کوچه و خیابان با دوستان همسنوسالش همبازی شود، ترجیح داده در این اردوی جهادی شرکت کند.
بزرگتر از سن و سالش حرف میزند و میگوید: بههمراه برادرم به این اردو آمدهام. کمی گچکاری یاد دارم و در این اردو، هر کاری که بزرگترها بگویند انجام میدهم؛ مثلا وسایلی را که بخواهند به دستشان میرسانم، آب سرد به آنها میدهم، سفره ناهار را پهن میکنم و هر کار دیگری که از دستم ساخته باشد، انجام میدهم.
صاحبخانه و فرزندانش را نمیشناسم، اما از اینکه میبینم خانه دوست و هممحلهایهایم درحال نوشدن است، خوشحالم. چه فرق میکند که خانه آنها باشد یا خانه خودمان.
نوبتی هم که باشد، نوبت گفتگو با مجتبی یعقوبی بیستوسهساله است. باتجربهتر از بقیه است و این دومین مرتبهای است که در اردوهای جهادی شرکت میکند. او میگوید: همه چیز زندگی که به مادیات و پول ختم نمیشود! کاری که برای اردوهای جهادی انجام میدهم به نیت قربتا الیا... است؛ شادکردن دل یک مومن بیشتر از هر اسکناس و پولی ارزش دارد.
با آنکه افراد جهادگر، از بسیجیهای محله هستند، هنگامیکه همسایهها متوجه میشوند عدهای با چه نیت و هدفی درحال بازسازی منزلی هستند، بدون اینکه عضو بسیج باشند، برای کمک آستینها را بالا میزنند.
اگر بودجه و امکانات لازم فراهم باشد، باور کنید که این مردم بهطور خودجوش برای کمک پای کار میآیند. مصاحبه ما که تمام میشود، صلات ظهر است. بسیجیهای محله ما آستین وضو بالا میزنند تا دمی را با حضرت دوست خلوت کنند و دوباره دل به کار نیکی دهند که نیت آن کردهاند.
* این گزارش دوشنبه ۱۱ مرداد ۹۵ در شماره ۲۰۸ شهرآرامحله منطقه ۵ چاپ شده است.