کد خبر: ۱۰۲۷۵
۰۶ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۰

حفظ قرآن با هفته‌ای دو روز تمرین، هنر انسیه وحیدی‌فر است

انسیه وحیدی‌فر در کنار همسرداری، بزرگ کردن دو فرزند هشت و دو ساله و تحصیل در دانشگاه به حفظ قرآن هم مشغول است و با هفته ای دو روز تمرین، تاکنون دوسوم قرآن را حفظ کرده است.

گلشن| پیش از آنکه برای نخستین‌بار انسیه وحیدی‌فر را ببینیم، از او تلفنی شنیده بودیم که: «من هنوز سعادت پیدا نکرده‌ام تا حافظ کل قرآن شوم و همین ۲۲ جزء را هم با وقفه حفظ کرده‌ام.»

از این پاسخ او دریافتیم که مایل به گفتگو نیست و با وجود جامعه بزرگ و موفق قرآنی، خودش را برای مطرح شدن مناسب نمی‌داند. روز بعد، وقتی او را در دفتر شهرآرامحله می‌بینیم، می‌گویم باور کنید ما نمی‌خواهیم کسی را که در حفظ قرآن رکورد زده است، معرفی کنیم.

 ما سعی داریم نشان دهیم انسیه وحیدی‌فر، جوانی است که می‌تواند برای خیلی از هم‌سن‌وسال‌هایش الگو باشد.

می‌خواهیم بگوییم این بانوی قرآنی در کنار همسرداری، به حفظ قرآن و هم‌زمان با فرزندداری، به تحصیل اهتمام ورزیده است و حالا که صاحب دو فرزند هشت و دوساله است، بیش از دوسوم قرآن با قلب و روحش عجین شده است.

 

در دروس حفظی موفق بودم

وحیدی‌فر متولد دومین روز از سومین ماه سال ۱۳۶۶ است. حرف از حفظ قرآن که به‌میان می‌آید، دغدغه این روزهایش را به سال‌های تحصیل در دبیرستان علامه‌طباطبایی (مریم فعلی) گره می‌زند و می‌گوید: رشته من در مقطع دبیرستان، علوم‌تجربی بود. من در دروس حفظی خیلی موفق بودم و حافظه خوبی داشتم.

با توجه به همین موضوع، دبیر قرآن مدرسه همیشه من را برای حفظ قرآن تشویق می‌کرد، حتی این پیشنهاد را به مادرم هم گفته بود. بالاخره من سال سوم را پشت‌سر گذاشتم و دوره پیش‌دانشگاهی را آغاز کردم ولی هنوز برای حفظ قرآن تصمیم جدی نگرفته بودم.

انسیه هنوز به‌طور جدی به پیشنهاد معلمش فکر نکرده است که در مقطع پیش‌دانشگاهی به عقد همسرش درمی‌آید و درحالی‌که هنوز از دبیرستان فارغ‌التحصیل نشده، متاهل می‌شود.

حالا اگر او مایل به حفظ قرآن هم بود، کار برایش از گذشته سخت‌تر شده و علاوه بر انجام تکالیف مدرسه، وظایف همسرداری هم به کار‌های او افزوده شده است، با این حال او برای به پایان رساندن دوره پیش‌دانشگاهی غصه‌ای ندارد و با معدلی خوب از دبیرستان علامه‌طباطبایی فارغ‌التحصیل می‌شود و در کنکور سراسری شرکت می‌کند.

او می‌گوید: علاوه بر دروس حفظی‌ام، سایر دروسم در مدرسه واقعا خوب بود، طوری‌که معدلم هر سال هجده، نوزده بود و تقریبا جزو شاگرد‌های درس‌خوان کلاس بودم، اما در کنکور سراسری نتیجه پذیرفته‌شده‌ای نگرفتم و با اینکه تحصیل در دانشگاه را دوست داشتم، از آن بازماندم؛ البته من برای شرکت در کنکور سراسری خیلی جدی درس نخوانده بودم و توقع کسب رتبه‌ای عالی نداشتم و همچنان که پیشنهاد معلمم در ذهنم بود، درگیر زندگی شدم.»

 

زندگی و همسرداری در اولویت است 

این بانوی جوان، نام معلم قرآنش را به خاطر نمی‌آورد ولی روزی را که تصمیم گرفت حفظ قرآن را شروع کند، خوب به یاد دارد؛ «با مادرم به جامعه‌القرآن رفتیم و برای حفظ قرآن ثبت‌نام کردم. ابتدا تصمیمم حفظ یک‌ساله بود ولی، چون متاهل بودم، مربی‌های جامعه‌القرآن موافقت نکردند.

دلیل مخالفتشان این بود که زندگی و همسرداری در اولویت است و کسی که قصد دارد یک‌ساله قرآن را حفظ کند، باید زمان زیادی داشته باشد، با این حال من خیلی اصرار کردم و به آنها گفتم من این توانایی را در خودم می‌بینم که برنامه منسجم حفظ را به‌خوبی دنبال کنم ولی آنها قبول نکردند و درنهایت متعهد شدم که دو روز در هفته سرکلاس حاضر شوم.

دو روز در هفته، بعدازظهر‌ها در کلاس‌های جامعه‌القرآن شرکت می‌کردم و طبق برنامه آنجا، آیات قرآن را حفظ می‌کردم و پیش می‌رفتم؛ البته من به دلیل اینکه از سایر حافظان کلاس عقب‌تر بودم، حفظ را از جزء ۳۰ شروع نکردم و برای اینکه با گروه پیش بروم، مطابق برنامه آن روز‌های کلاس، از جزء‌های نخست قرآن شروع کردم.

حفظ را تقریبا تا جزء ۱۰ ادامه دادم ولی با قبول شدن در کنکور حوزه، حفظ آیات جدید را متوقف کردم. با این وقفه‌ای که حاصل شد، تقریبا پنج‌شش سال حفظ قرآن را کنار گذاشتم و فقط با شرکت در مسابقات مختلف سعی می‌کردم آنچه قبلا آموخته بودم، در ذهنم مرور کنم.

تا جایی که می‌توانستم، در همه مسابقات حفظ قرآن که سپاه، اوقاف و حوزه برگزار می‌کردند، شرکت می‌کردم و خوشبختانه در این مسیر به موفقیت‌هایی هم رسیدم.

کسب مقام نخست در بخش حفظ ۱۰ جزء و مقام نخست در بخش ۱۵ جزء در بین حافظان حوزه علمیه در سال گذشته و امسال، یکی از این موفقیت‌ها به‌شمار می‌آید. مشابه این مسابقات را در سپاه و اوقاف هم شرکت کردم و توفیق‌هایی به‌دست آوردم.»

 

پسر بزرگم روخوانی و تجوید خوبی دارد 

آیات قرآن، نور هستند و نور می‌تواند از کوچک‌ترین روزنه‌ها عبور کند و تاثیر خودش را بگذارد. وحیدی‌فر با تایید این مطلب می‌گوید: قبل از حفظ قرآن رابطه من با این کتاب آسمانی، رابطه‌ای ساده بود.

من فقط سوره‌هایی را که فضیلت بیشتری داشت، می‌خواندم و خوشحال بودم که به‌عنوان یک مسلمان در کنار خواندن نماز، قرآن هم می‌خوانم، اما بعد از شروع حفظ قرآن، انس بیشتری با این کتاب آسمانی گرفتم و در هر زمان و مکان بدون در دست داشتن کتاب قرآن، آیات الهی بر زبانم جاری می‌شد.

در دوره‌ بارداری‌ام بیشتر قرآن می‌خواندم و این موضوع روی اخلاق فرزندانم و علاقه‌شان به قرآن تاثیرگذار بود

این آیات تاثیر زیادی بر زندگی من گذاشت، به‌طوری‌که موفق شدم در دوره‌های بارداری‌ام بیش از دیگران قرآن بخوانم و این موضوع روی اخلاق فرزندانم و علاقه‌شان به قرآن تاثیرگذار بود.

اکنون پسر اولم که هشت‌ساله است، به قرآن علاقه‌مند است و تقریبا روخوانی و تجوید خوبی دارد و درصدد حفظ قرآن است.

 

حفظ قرآم اوایل دشوار بود

این بانوی قرآنی بیان می‌کند: شاید اوایل که تصمیم جدی برای حفظ قرآن نگرفته بودم، این کار به‌نظرم بسیار دشوار می‌آمد ولی وقتی آن را شروع کردم، متوجه شدم کسی که علاقه و پشتکار داشته باشد، به‌راحتی از عهده آن برمی‌آید.

جالب است بدانید از زمانی که من حفظ قرآن را شروع کرده‌ام، حافظه تصویری‌ام قوی‌تر شده است، طوری‌که وقتی دروس حوزه را می‌خوانم، حتی شماره صفحه کتاب هم به یادم می‌ماند و خط‌به‌خط کتاب در ذهنم نقش می‌بندد.

این بانوی حافظ به موضوعی اشاره می‌کند که در مسابقات قرآنی خیلی مورد توجه واقع نمی‌شود و به همین دلیل باعث تضعیف روحیه شرکت‌کنندگان می‌شود. وحیدی‌فر می‌گوید: در مسابقات حفظ، شرکت‌کنندگانی که حافظ کل قرآن هستند، در مقایسه با دیگر شرکت‌کنندگان که جزء‌های کمتری حفظ هستند، نتیجه بهتری می‌گیرند.

دلیلش هم این است که حافظان کل در بخش‌های ۱۰ و ۱۵ جزء که تسلط بیشتری دارند، شرکت می‌کنند و درنتیجه در رقابت با افراد کم‌تجربه موفق‌تر عمل می‌کنند، این درحالی است که برگزارکنندگان باید به این موضوع توجه داشته باشند تا از این طریق روحیه کسانی را که تازه وارد این راه شده‌اند، ناخواسته ضعیف نکنند.

 

حفظ قرآن با هفته‌ای دو روز تمرین، هنر انسیه وحیدی‌فر است

 

فقط دو روز در هفته کلاس می‌رفتم

شاید انسیه وحیدی‌فر هم قبل از اینکه حفظ قرآن را شروع کند، تصور می‌کرد حافظ قرآن شدن غیرممکن است و کار هرکسی نیست. اما او تصمیمش را گرفت و به‌خوبی هم از عهده‌اش برآمده است، درحالی‌که لبخند می‌زند، افکار سال‌های گذشته‌اش را مرور می‌کند و می‌گوید: با اینکه من فقط دو روز در هفته کلاس می‌رفتم، پیشرفت خوبی داشتم.

در کلاس روی معنی آیات و روخوانی صحیح و تجوید کار می‌کردیم و تمرین و تکرار آیات را در خانه انجام می‌دادم. گاهی خودم می‌خواندم و گاهی با گوش دادن به صدای قاریان، این کار را انجام می‌دادم.

کمی که راه افتادم، به جامعه‌القرآن حرم مطهر هم می‌رفتم. آن زمان یک صفحه را در مدت نیم‌ساعت حفظ می‌کردم و اکنون خیلی طولانی شود، ۱۵ دقیقه‌ای حفظ می‌کنم. حتی اگر زمان داشته باشم و گرفتار فرزندانم نباشم، تقریبا سه روزه می‌توانم یک جزء را حفظ کنم.

حافظ قرآن در محله المهدی با یادآوری یکی از خاطراتش در مسابقات قرآن می‌گوید: با آمادگی کامل در مسابقه‌ای شرکت کرده بودم و اطمینان داشتم که موفق می‌شوم، اما زمان امتحان همه‌چیز از ذهنم پاک شد.

هرچقدر تمرکز می‌کردم، چیزی به خاطر نمی‌آوردم و تا زمانی که داور ابتدای آیات را نمی‌گفت، نمی‌توانستم ادامه آن را قرائت کنم. این موضوع خیلی ذهنم را درگیر کرد، به‌طوری‌که از ادامه راه دلسرد شدم. مدتی بعد ماجرا را برای یکی از مربیانم شرح دادم.

او به من گفت این‌طور موقع‌ها امتحان می‌شوی تا خودت متوجه شوی چقدر برای تصمیمی که گرفته‌ای، مصمم هستی. بعد از این گفته مربی‌ام با اینکه چندمرتبه دیگر آیات را فراموش کردم، ناراحت نشدم و با قوت بیشتر حفظ قرآن را ادامه دادم.

 

با خواندن قرآن به رحمت خداوند پی می بریم

از کسی که حدود ۱۰ سال است که با حفظ قرآن، انس بیشتری با کلام الهی گرفته است، می‌پرسیم حفظ قرآن در زندگی شما چه تاثیری گذاشته است که می‌گوید: بیشترین و لذت‌بخش‌ترین تاثیر آن، انس و الفت بیشتر با قرآن است، به‌علاوه اینکه دقت و تمرکزم در کار‌ها بسیار زیاد شده است. 

من به کسی که واقعا علاقه دارد، پیشنهاد می‌کنم حفظ قرآن را سریع‌تر شروع کند تا از برکات این کار در زندگی‌اش بهره‌مند شود؛ البته یک توصیه دیگر هم دارم و آن اینکه کسی که واقعا پشتکار دارد، حفظ قرآن را شروع کند و تا انتهای آن ادامه دهد؛ چرا که تمام کردنش لطف دیگری دارد.

انسیه وحیدی‌فر به‌عنوان کلام آخر، اشاره‌ای به آیات امیدبخش قرآن می‌کند و می‌گوید: اگر آیه‌ای از عذاب سخن گفته، پشت سرش از بهشت آورده است و این برای مومنان مفهوم خوبی دارد. من با خواندن این آیات، به رحمت بیکران خداوند امیدوار می‌شوم.

 

قاب خاطره

در دوره تحصیل در حوزه از آنجا که حجم دروس زیاد بود، مجبور شدم چندسالی حفظ قرآن را کنار بگذارم. برای همین سعی می‌کردم در مسابقات حفظ شرکت کنم تا تمرینی باشد برای اینکه آیات از ذهنم پاک نشود. در یکی از این مسابقات که دقیق نمی‌دانم از طرف سپاه برگزار شده بود یا اداره اوقاف، در مرحله نخست من در بخش حفظ ۱۵ جزء شرکت کرده بودم.

خاطرم هست که آن دوره مسابقات در تهران برگزار شده بود. مرحله نخست را با موفقیت پشت سر گذاشتم و به مرحله بعد راه یافتم. تصمیم داشتم مرحله بعد را هم در ۱۵ جزء مسابقه دهم.

در حفظ ۱۵ جزء این گونه مرسوم است که حتما چند سوال مهم از جزء‌های ۱۱ تا ۱۵ مطرح می‌شود و با توجه به این موضوع، قبل از مسابقات من بیشترین تمرینم را روی این ۴ جزء گذاشته بودم، اما در کمال ناباوری اعلام کردند کسانی که در مرحله نخست در بخش ۱۵ جزء شرکت کرده‌اند، برای مرحله بعد یا باید در ۱۰ جزء مسابقه بدهند یا ۲۰ جزء.

من در ۱۰ جزء شرکت کردم ولی، چون روی این بخش تسلط کافی نداشتم، از ادامه مسابقه بازماندم. تلخی آن مسابقه را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم.


* این گزارش سه شنبه، ۹ تیر ۹۴ در شماره ۱۵۱۵ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44