بیش از ۳۰ سال است که نام این شهرک به شهیدباهنر تغییر یافته است، اما هنوز هم مردم بهخصوص قدیمیهای خود شهرک، این محل را با نام قلعه خیابان میشناسند.
حالا باید فصل برداشت محصول جوانیشان باشد. سایه دیواری بنشینند و خوشیهایی را که در ادامه راه است مزمزه کنند. اما ترس آمیخته با نگرانی لحظهای رهایشان نمیکند. حتی وقتی زنبیل کنفی را به دست میگیرند و با قامتی خمیده تا نانوایی سر محله را گز میکنند یا وقتی در پناه سایه درختی نشستهاند، هزار فکر از سرشان میگذرد. اگر بیمار شوند، چه کسی مراقبشان خواهد بود؟ هزینه درمانشان را از کجا باید جور کنند؟ اگر اتفاقی برایشان بیفتد چه کسی خبردار میشود؟ خیلی از آنها با پا گذاشتن به دوره سالخوردگی، به جای شادی و تفریح، باید نگران عایدی، مسکن و بیماریشان باشند. به مناسبت سالروز خانواده و تکریم بازنشستگان، به سراغ تعدادی از سالمندان میرویم که ساکن همین منطقه هستند و همسایه با ما.
منظره ابتدای کوچه کرامت در میدان کوچکی خلاصه میشود که تنها تزیین آن، درختچه ای خشک و بیبر در وسط آن است. بعد از آن از یک سو ردیف به ردیف منازل مسکونی ریزدانه قرار دارد و جایی برای تردد خودرو نیست. ابتدای کوچه کرامت به سبب وجود این خانههای در هم تنیده حالت بن بست به خود گرفته است اما از طرف مقابل آن تا میدان کرامت و جمعه بازار قدیم، خیابانها عریض است. پارکهای خطی و وجود مشاغل صنعتی آشکار و پنهان در کوچه پس کوچههای کوچه کرامت به این محدوده محله ثامن واقع در منطقه 5 بافتی صنعتی داده است.