جنگ است دیگر، اسیر میدهی و اسیر میگیری، راننده تانک بودم و توی یک منطقه بازِ آسفالت شده در شوش، دشمن منگنهام کرد. منگنهای که باز شدنش هفت سال طول کشید.
جواد شریفیراد که با خنثی کردن بیش از هزار و ۷۰۰بمب از پرافتخارترین افراد در نیروی هوایی با تخصص تخریب و خنثیسازی بود، سر صحنه فیلمبرداری فیلم مسعود دهنمکی جان باخت.
اشرف محمودآبادی، بانوی بسیجی محله راهآهن در دوران جنگ از تهیه و بستهبندی خوراک و پوشاک موردنیاز رزمنده ها تا خبررسانی شهادت رزمندگان را برعهده داشت.
سیدمحمدابراهیم اصغرزادهموسوی؛ بازیگر فیلم «مهاجر» حاتمیکیا و مستندساز مطرح کشورمان ۲۳ بهمن ۱۳۸۰ در حالی که برای تصویربرداری فیلم مستندش درباره مادر شهدای جاویدالاثر به خرمآباد میرفت، بر اثر سقوط هواپیما به آسمان عروج کرد.
علی اکبر شیردل در اولین سال حضورش در ارتش به عمان فرستاده میشود او میگوید: اواخر سال ۵۵، مرا همراه با شماری از نیروهای دیگر ارتش به دوره دوماهه آموزش چریکی فرستادند و پس از آن چهار ماه به عمان رفتیم.
حمید یعقوبی، از آزادگان محله کوی سلمان ۶ و نیم سال از عمرش را در اسارت گذرانده است. او میگوید: روزی که همه ما را در اردوگاههای موصل جمع کردند، خودمان از دیدن این همه اسیر، اشک میریختیم.
محمد فتحی ساکن محله پروین اعتصامی و یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است. او بسیم چی گردان حضرت رسول و از همرزمان شهید کاوه بوده است.