داستان کبوتر سیاه امیرحسین خاورری، بحران هویت را فریاد میکشد. این کودک هشتساله با قلمش جادو کرده و انگار تمام درد سالهای سال مهاجر ت پدرانش را در نوشتههایش نشان داده است.
حبیبالله حاصل هنرمندی هندی بود که به عشق حافظ و سعدی در جوانی به ایران آمد و با وجود سفرهای زیاد در نهایت ساکن مشهد شد.
امانالله میرزایی خبرنگار، شاعر، نویسنده و کارگر ساختمانی ساکن در گلشهر تا کنون دو کتاب چاپ کرده است.
کوچه دلافروز یا حسینباشی ۱۲ از معابر قدیمی محله حسینباشی است. قدیمیها آن را به نام «کوچه مسجد» میشناسند.
محمدجواد ستایش جزو آخرین خانوادههایی است که خرمشهر را ترک کرده و حرفهای زیادی از آن روزها و حالوهوای خرمشهر دارد.
ما روی حرف مادر حرف نمیزنیم. همه موافقت کردیم و به خانه آشنای پدرم رفتیم. در منزل آنها مادرم از وقار و متانت دختر خانواده خوشش آمد و با موافقت من در همان دیدار از دخترشان خواستگاری کردیم.
از زمانی که خودم را شناختم، این هنر را بلد بودم. همیشه نگاهم به دستهای مادرم بود و ناخودآگاه همه چیز را یاد میگرفتم. مادرم که از خانه بیرون میرفت، پشت دار مینشستم و شروع میکردم به بافتن.