آنطور که عبدالجواد حاجبی میگوید: در دهه۶۰ فقط یک زمین ورزش ی خاکی در بوستان ملت وجود داشته و خبری هم از شهربازی نبوده است. عبدالجواد حاجبی را میتوان جزو اولین نفراتی دانست که در گروههای ورزش ی بوستان ملت حاضر شده است. در سالهای۶۵ و ۶۶ بوده که برخی ورزش کاران از ورزش انفرادی و قدمزدن در اطراف پارک به ورزش های گروهی روی میآورند. چند نفری ورزش های گروهی را در قالب نرمش صبحگاهی و حرکات ورزش ی شروع کرده بودند. من هم به آنها اضافه شدم. افراد مختلفی از محلههای اطراف برای ورزش به این پارک میآمدند.
جعفرقادرآبادی آموزش گروه سنی بزرگسالان را برعهده دارد. میگوید: این ورزش بر پایه تقوا و انسانیت است. با این ورزش جوانها دچار آسیبهای اجتماعی نمیشوند. جوانان مناطق محروم و حاشیه شهر هیچ دلخوشیای جز ورزش ندارند. اگر همت این مربیان نبود این سالن تعطیل میشد و احتمالا جوانان درگیر اعتیاد و بزهکاریهای دیگری میشدند که میتواند باعث فروپاشی خانوادهها شود.
کوچه خاقانی13 بخشی از محله رضاشهر است، معبری که در سیر تاریخی شهر مشهد تا سال1345 جزو محدوده شهری نبوده و پس از آن بهتدریج وارد محدوده شده است. کوچه خاقانی13 و معابر اطرافش جزو محدودههای قدیمی و بااصالت شهر مشهد محسوب میشوند و بخشی از ساکنان این معابر از خانواده خدمه درمانی و کارکنان بیمارستان امام رضا(ع) هستند که پس از انقلاب در این کوچه ساکن شدهاند.
محمدطاها عیدی آنقدر در کاراته زبده و آبدیده میشود که در همان سن کم وقتی پا به میدان مسابقات میگذارد، بیشتر حریفانش را در همان راند اول ناکاوت میکند و درنهایت هم قهرمانی مسابقات کشوری و رقابتهای بینالمللی را بهدست میآورد. ورزش کار محله اقبال این روزها با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه، خودش را برای مسابقات آسیایی که زمستان امسال در ژاپن برگزار میشود، آماده میکند.
«پرستش دانا» دختر موفق محله طرق است که با وجود ورود یکسالهاش در ورزش کونگفو توانسته دو مقام استانی را در کارنامهاش داشته باشد. او به این ورزش علاقه بسیاری دارد و تا کمربند سبز پیشرفته است. پرستش در کلاس پنجم دبستان تحصیل میکند و در کنار درس، ورزش را هم ادامه داده است.
اشکان بشیان تعریف میکند: برای اینکه پدرش بتواند او را به فوتبال علاقهمند کند، برای تولد دوسالگیاش به او توپ هدیه داده است. «هنوز خردسال بودم که پدرم من را در مدرسه فوتبال ثبتنام کرد. مربی با توجه به سنوسال کم و نداشتن توانایی جسمانی از پدرم خواست اسمم را در کلاس ژیمناستیک بنویسد تا بعد از اینکه توانایی بدنیام بیشتر شد، به فوتبال برگردم.انعطاف، سرعت و آمادگی جسمانی که در ژیمناستیک به دست آوردم، تأثیر مثبتی برایم داشت.»
روزنامه کیهان سیام آبان1340 در گزارشی از این بازی مینویسد: «رضا ارمگان وقتی که به روی رینگ آمد، همه فکر کردند که این مبارزه پایانش به نفع بازیکن آلمانی است. بازی شروع شد. ارمگان حمله را آغاز کرد و همه تماشاچیان را مجبور به تحسین و تشویق نمود. زیرا ضربات محکم و پیدرپی او حریف آلمانی را گیج کرده بود و از اینطرف به آنطرف روی طناب رینگ میافتاد...راند دوم با حمله مداوم ارمگان آغاز شد و وی یکبار حریف آلمان را ناکداون کرد. پس از شمارش یک تا نُه داور، فرانگل از زمین بلند شد، گارد گرفت و بازی آغاز شد.