پنج سال بیشتر نداشت که وارد دنیای ورزش رزمی شد. خانوادهاش به این علت او را ثبتنام کردند که بتواند از خودش در برابر خطرهای احتمالی محافظت کند. حدیثه سلمانیطاهر خیلی زود خودش را به مربی و خانوادهاش ثابت کرد.
کسب سی مقام استانی و ۱۰ مقام کشوری برای حدیثه که طعم پیروزی در مسابقات کاتا و کمیته بینالمللی را هم چشیده است، بهانهای شد تا این هفتهمان را به گپ وگفت با این نوجوان ساکن محله خواجهربیع بگذرانیم.
به اعتقاد برخیها پنجسالگی برای شروع فعالیتهای رزمی کمی زود است، اما خانواده حدیثه مصمم بودند او این ورزش را هرچه زودتر شروع کند. خودش میگوید: اولش مربی موافقت نمیکرد، اما به اصرار خانواده، تمرین را شروع کردم و به این رشته علاقهمند شدم. خیلی زود اعتماد خانم نسیم گلیاور، مربیمان، جلب شد، تاآنجاکه برای شرکت در مسابقات انتخابم میکرد.
خدا را شکر در بیشتر مسابقاتی که برگزار میشد، مقام میآوردم و این موضوع باعث شد هم متولیان باشگاه و هم خانوادهام به من امیدوار شوند. خیلی از این موضوع خوشحال بودم و از هر زمانی برای تمرین استفاده میکردم.
حدیثه کمربند مشکی دانیک دارد و برای رسیدن به این مرحله، تلاش فراوان کرده است. میگوید: پدر و مادرم روزهای هفتهام را طوری زمانبندی کردهاند که به هر دو موضوع برسم. خوشبختانه امسال کلاس هشتم را با موفقیت به پایان رساندم و حالا فراغت بیشتری برای تمرین دارم. اما مدرسهها که شروع شود، زحمت بیشتر میشود. عیبی هم ندارد؛ به قول پدر و مادرم هرچیز به وقتش.
او تا قبل از اینکه وارد میدان مسابقات شود، از آسیب دیدن میترسیده، اما یک تجربه تلخ، این ترس را در او از بین برده است. تعریف میکند: در یکی از مسابقات حساس، دستم شکست. اولش متوجه نشدم و با همان دست، مسابقه را پایان دادم و بعد فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. حدود یک ماهونیم دستم در گچ بود، اما در این مدت با حضور در باشگاه و دیدن تمرینات بقیه به کارم ادامه دادم. دیگر ترسم ریخته بود و شجاعتر به میدان مبارزه میرفتم. حالا دلهرهام کمتر شده است.
بیشتر روزهای تابستانی حدیثه را تمرینهای رزمی پر میکند و دوست دارد قواعد بازی کردن را به دیگران هم یاد بدهد و از آموزش به خواهر کوچکش شروع کرده است.
میگوید: بهخاطر سن کم، نمیتوانم مربی باشم، اما خیلی دوست دارم فنونی را که بلد هستم، به دیگران هم بیاموزم. امیدوارم در آینده بتوانم مربی خوب و معتمدی باشم. حدیثه یکی از مسابقات خاطرهانگیزش را مربوطبه رقابتهای بینالمللی سال ۱۴۰۰ میداند که در کرمانشاه بهصورت گروهی برگزار شد.
تعریف میکند: چهار نفر در وزنهای مختلف از یک باشگاه، مقابل بچههایی با وزنهای همردیف خود قرار گرفتیم و مسابقه دادیم. تا به آن روز مسابقات انفرادی زیادی شرکت کرده بودم، اما این شیوه را امتحان نکرده بودم. وقتی میدیدم همه بچهها یکی شدهایم و برای بهدست آوردن رتبه تلاش میکنیم، خیلی برایم شیرین بود و خوشبختانه مقام خوبی هم آوردیم و دست پر برگشتیم.