محمدکلالینژاد نهتنها معلمی را دوست نداشت، بلکه این حرفه، جزو مشاغلی بود که در دوران جوانی فکر میکرد هرگز سمتش نمیرود. تعریف میکند: خوابی دیدم که نگاهم را به زندگی تغییر داد و تصمیم گرفتم در روستا ها خدمت کنم.
معصومه رضاپور دهسالی میشود که بازنشسته شده، اما خیرخواهیاش تعطیلی نمیشناسد، او هر بار یک تیم متشکل از پزشک اطفال، ارتوپد، زنان پرستار به روستا های محروم استان میرود.
محمد اویسی بعد از سه سال خواندن پزشکی دانشگاه را رها کرد و با ایدههایش به کاشمر برگشت و «طلوع دهکده جهانی روستا » را راهاندازی کرد و دستکم روزی بیش از ۱۰ نفر بهصورت مستقیم و بیش از صد خانواده را تأمین کرده است.
برای مجید آراسته که سه نسل قبل از خودش هم زاده اینجا هستند، توس یعنی بهترین جای دنیا؛ نقطهای که پدر و پدربزرگ و اجدادش هم با وجود تمکن مالی فراوان دل از آن نکندند. مجیدآقا هم پا جای پایشان گذاشت و وفادار به این خاک ماند.
اینجا کلاتهسرهنگ است که اداره راه و شهرسازی مدعی است زمینهایش بخشی از سند چندینهکتاری این اداره است و در طرح تفصیلی جدید باید فضای سبز شود. خدماتدهی به این بخش از شهر لنگ مانده است.
حاج قربانعلی غلامی معروف به حاجی قهوهچی، ۴۶ سال است که کار استخراج سنگها از کوه های خلج را انجام میدهد. تنها دارایی او کافهای با ۶۲ سال قدمت به نام خلج واقع در روستا یی به همین نام است.
سال۱۳۲۸خورشیدی؛ اراضی «بجمهن» که با نام «بجمعه» در ذهن مردم مشهد جا افتادهبود، در محدوده شهری قرار داشت و با ۲۵۸نفر سکنه، منطقهای نسبتا پرجمعیت به حساب میآمد.