محله مشهدقلی

محله
منطقه ۲

مشهدقلی

محله مشهدقلی

کلاته «مرشد قلی» که از حدود صد سال قبل به نام «کلاته مشهدقلی» و از سال ۸۵ به نام «محله مشهدقلی» شناخته می‌شود در جوار اراضی ابراهیم‌آباد قرار داشته است.در گذشته زمین‌های مشهدقلی متعلق به اعتمادزاده، ارباب پاچنار، بوده است. اعتمادزاده مشهدقلی را به دخترانش داده بود و اراب این روستا به نام کدیور، شوهر یکی از دختران اعتمادزاده بوده است که بیشتر اهالی خاطره خوبی از ارباب روستا دارند.

محله مشهدقلی
علی‌اکبر جهان، 140حلقه نوارکاست انقلابی جمع‌آوری کرده است
در یکی از شب‌های بلند سرخس که پیچ رادیو را باز کرده بودم و موج‌هایش را زیرورو می‌کردم، صدای امام را شنیدم. امام‌خمینی(ره) در رادیو «پیک‌ایران» با شور و حرارت از مبارزه با استکبار حرف می‌زد. آ‌ن‌قدر تحت‌تاثیر قرار گرفته بودم که در اولین فرصت به مشهد آمدم و به کوچه مسجد سنگی رفتم. «محمد ثابت‌» نامی در کار نوارکاست بود. به او گفتم هر طور شده برایم نوار سخنرانی امام در مدرسه فیضیه را پیدا کن او هم برایم پیدا کرد. با این نوارِ سخنرانی، به انقلاب علاقه پیدا کردم.
طراحی تظاهرات انقلابی در زیرزمین
زنان محله مشهدقلی در زیرزمین خانه حاج‌آقا واحدی، معتمد محله، گردهم جمع می‌شدند. زیرزمینی که آن روزها خانم درویشی دراختیار زنان محله قرار داده بود تا برای انجام امور مربوط به هماهنگی‌ تظاهرات‌ علیه شاه و همچنین جنگ استفاده شود. این زیرزمین نه‌چندان بزرگ نقش زیادی در شکل‌گیری فعالیت‌هایی دارد که امروز ما آن را عقبه فعالیت‌های انقلابی و همچنین جنگ زنان محله توس می‌شناسیم.
زندگی روحانی یک روحانی از نکا تا مشهدقلی
حجت‌الاسلام قاسم پورمحمدی یکی از کسانی بود که قبل از انقلاب هدایت مردم در راهپیمایی را به عهده داشت. او حدود 38ساله بود که در تجمع‌ها و حتی اطلاع‌رسانی و روشنگری انقلاب نقش پررنگی در مشهدقلی ایفا می‌کرد. در محله به حجت‌الاسلام محمدی معروف بود و در مسجد محله سخنرانی می‌کرد.
کامیون‌دارها زنان پناه گرفته در حیاط منازل را از مهلکه نجات دادند
حبیبه روشندل، یکی از بانوان مبارز انقلابی است که در تعریف خاطره حضورش در تظاهرات یکشنبه خونین مشهد می‌گوید: همه فرار کردند. کشت و کشتاری فجیع انجام شد، به طوری که تلفات بسیاری به بار آمد و من با چشمانم دیدم که متأسفانه چه کسانی به چه شکلی شهید شدند. در حیاط منزلی را باز کردند و تعدادی از ما وارد آن شدیم. به دختر بزرگ‌ترم که سن و سالی نداشت سفارش کردم چنانچه اتفاقی برای من افتاد، خواهرش را بردارد و از مردم بخواهد که آن‌ها را به خانه برسانند. تأکید کردم که سمت سربازان نروید که شما را می‌کشند. وضعیت آن‌قدر نابسامان بود که به هیچ‌کس رحم نمی‌کردند و فقط مردم را به گلوله بسته بودند. کمی بعد اوضاع خیابان آرام‌تر شد، کامیون‌های مردمی آمدند و چوب به دستان کمک کردند که بانوان سوار کامیون شوند تا آن‌ها را از مهلکه دور کنند.
بهبود سلامت روان زنان سرپرست خانوار با کمک «مهربانو»
زهرا عباس‌پور به یقین رسیده است که مردم در حاشیه شهر بیش از اینکه مشکل معیشتی داشته باشند، دچار مشکل سلامت روان هستند. مهارت تصمیم‌گیری لازم را ندارند و عزت نفس پایینی دارند. آن‌ها نمی‌دانند مسئله‌هایشان را چطور حل کنند. هدفمان در مهربانو این بوده است و هست که دید این افراد را به سختی‌های زندگی تغییر بدهیم. ابتدا درس‌نامه‌هایی تنظیم کردیم که بدانیم چه برنامه‌ای برای زنان سرپرست خانوار و فرزندانشان در نظر بگیریم.
شب‌های سیاه مشهدقلی
وضعم خوب بود گاهی برای رفع خستگی با کارگرها تریاک می‌کشیدم همسرم بو برده و هر روز بساط دعوا در خانه به راه بود. برای فرار از درگیری بیشتر سرکار می‌ماندم و به خانه نمی‌رفتم. کار کوره که خوابید تعطیل کردم و خودرویی خریدم که با آن کار کنم. تصادف کردم و خودرو را هم فروختم. این تصادف باعث شد در آمدم صفر شود. زنم در خانه مردم کار می‌کرد و اختلافمان هم آن‌قدر زیاد شد که به خانه راهم نمی‌داد. برای اینکه خرج موادم را در بیاورم مجبورم شدم ضایعات جمع کنم.این روایتی از کارتن‌خوابی در مشهدقلی است.
معیشت ضعیف، کاهش خرید
فرهاد سعیدی پارچه فروش محله، می‌گوید: از چند سال قبل و حتی قبل از شیوع کرونا بازار پارچه در حالت رکود و کسادی بود و شیوع کرونا این کسادی را سرعت بخشید. گران‌شدن دلار و تحریم‌های غیرعادلانه باعث افزایش قیمت پارچه شد. بیشتر وقت‌ها خانواده‌ها به مغازه می‌آیند اما با شنیدن قیمت گران پارچه بدون خرید خارج می‌شوند. هزینه دوخت را هم حساب کنید برای مشتری صرف به خرید لباس آماده است. شاید با رفتن کرونا فروش بهتر شود اما این تأثیر اندک است. چون دلیل اصلی کسادی بازار پارچه، نبود پول و درآمد کم است و تا این مشکل حل نشود رونقی نخواهد بود.