اولین تجربه من با دوربین فانوس ثبت شد، دوربینهایی که در انتهای آن پارچهای تعبیه شده بود که روی سر میانداختند و عکس میگرفتند. بعد نگاتیو را داخل تاریکخانه جا میانداختیم و عکس را میگرفتیم و ظهور فیلم را در تاریکی مطلق انجام میدادیم.بعد از گذراندن دوران سربازی، ناگهان فناوری تغییر کرد و دوربینها از سبک آنالوگ به دیجیتال تبدیل شدند و دستگاههای چاپ و پرینتر وارد بازار شد.
کلاته «مرشد قلی» که از حدود صد سال قبل به نام «کلاته مشهدقلی» و از سال ۸۵ به نام «محله مشهدقلی» شناخته میشود در جوار اراضی ابراهیمآباد قرار داشته است.در گذشته زمینهای مشهدقلی متعلق به اعتمادزاده، ارباب پاچنار، بوده است. اعتمادزاده مشهدقلی را به دخترانش داده بود و اراب این روستا به نام کدیور، شوهر یکی از دختران اعتمادزاده بوده است که بیشتر اهالی خاطره خوبی از ارباب روستا دارند.

بچهها با دیدنمان بازی را رها میکنند، دورمان جمع میشوند. یکی از آنها 10ساله است؛ شیرین حرف میزند «خانم، ما که بازی میکنیم معتادها میآیند مواد میکشند.»
محمود جنگی جوان پرتلاشی است که زندگیاش را وقف شهدا و حوزه دفاع مقدس کرده است. ارتباط خوبی با مساجد محله دارد و هرکاری از دستش برآید انجام میدهد. او از همان دوران کودکی با فعالیت در امور فرهنگی توانسته است در دل ساکنان محله جا باز کند.
وقتی عصارنیای بزرگ کارخانه یخ را راه میاندازد در بولوار توس، نه سه راهی بوده و نه خیابانی. آن وقتها توس تا چشم کار میکرده بیابان بوده و زمین، اما افتتاح کارخانه و آمد و شد مردم و کارگران باعث میشود سه راه دانش رونق بگیرد. با گذشت 45سال هنوز مردم مشهد سه راه دانش را با نام کارخانه یخ میشناسند؛ کارخانهای که امروز نفسهای آخرش را میکشد.
مهدی ابراهیمی جوان پرتلاشی است که زندگیاش را وقف مسجد محله کرده و پای ثابت حرکتهای جهادی در مشهدقلی است