زهره برامکییزدی تعریف میکند: ۲۳ اسفند، عملیات بدر بود که ترکش خورد و اسیر شد. همه پانزدهنفری که با هم بودند، اسیر شده بودند. در این فاصله هر ششماه یک بار نامهای میآمد که بدانم زنده است.
علیرضا سعیدی و همسرش برای تامین معاش و مخارج زندگی، به پرورش کرم ابریشم در منزل میپردازند؛ کاری که تا آن زمان سابقه نداشت اما آنها به خوبی از عهده کار برآمدند.
روحانگیز بیابانی بانوی نیکوکاری است که با کمک تعدادی از افراد خیّر به زندگی بیش از هزار زوج جوان سامان ببخشیده است. این کار با تاسیس موسسه خیریهای که به نام امامچهارم(ع) لقب گرفته انجام میشود.
طاهره ارفع در هفدهسالگی در محله فردوسی ازدواج کرد و با مراسمی ساده به خانه بخت رفت. او روز خواستگاری خودش حاضر نبوده است و پدر و مادرش جواب بله را به آقای خواستگار دادهاند!
ستاد ازدواج آسان مسجد المهدی (عج) شهرک مهرگان زوجها را پس از عقد تنها نمیگذارد؛ به همین منظور کمیته تسهیلگری را برای زوجهایی که توانایی مالی خوبی ندارند، تشکیل داده است.
اصغر نادری، قدیمی محله نوید از خاطره شب عروسیاش میگوید: روزی که قرار بود دنبال عروس برویم، هنگام بازگشت گرفتار سیل هولناکی شدیم ومهار اسب همسرم را به دست گرفتم.
سمیه رمضانی میگوید: خیلی وقتها در کلاس به دانشجویانم میگویم درسی که میتوانیم در کانون خانواده از بزرگترهای فامیل یاد بگیریم، درس زندگی است که از درسهای دانشگاه خیلی مهمتر است.