وقتی در سمزقند عروسی یا عزایی بود، همه اهالی وظیفه خود میدانستند که در مراسم حضور یابند. بههمیندلیل غذای عروسی و عزا آبگوشت بود.
ما رسم داریم وسایلمان را اینطوری بیرون بچینیم تا فامیل ببینند چه چیزهایی به خانه داماد میفرستیم. اگر اینها را در خانه بچینیم شاید خیلی به چشم نیاید یا فامیل همه چیز را نبینند.
بیبی مریم حسینیان معتقد است واسطه ازدواج شدن بینش خاصی میخواهد. نمیتوانیم بدون شناخت افراد را به هم معرفی کنیم.
رؤیا بسکابادی بانی ازدواج است و دختر و پسرهای دمبخت را به هم معرفی میکند؛ البته نه اینکه فقط معرف باشد، از زمان خواستگاری تا چندسال اول زندگی مشترکشان آنها را همراهی میکند.
برادر همسرم صدایش زد که بالا را نگاه کند و قابلمهای را بهعنوان عقل عروس بگیرد. همین که برادرم سرش را برگرداند، یک قابلمه پر از خاک و زغال روی سرش ریختند.
ایده اولیه شکل گیری ستاد ازدواج مهدی آباد این طور مطرح شد که جایی باشد بتوانیم افراد محروم را به خانه بخت برسانیم.
مهریه عروس در یکی از سندهای قدیمی ازدواج که از عهد قاجار بهجای مانده، پول نقد، طلا، ظروف مسی، فرش قالی، نمد، یک دست رختخواب قلمکار و بیست رأس گوسفند، کنیز، ساختمان، زمین و آب و باغ است.