ازدواج

گشتی در مزون‌های خیابان فردوسی که با اشک و خنده عروس‌ها همراه است
نیره الداغی می‌گوید: مدتی پیش عروس و مادرشوهر با داماد آمده بودند. عروس چشمش لباسی را گرفته بود. قیمتش هم زیاد نبود، اما مادر داماد تأکید داشت لباس دیگری انتخاب کند. کار به دعوا رسید.
انیس آغا عاشق خانی شد که او را دزدید!
انیس آغا ساکن قدیمی محله احمدآباد هشتاد سال پیش اسیر خان‌سالار، ارباب دولت‌آباد شد ولی در نهایت نه تنها او را حلال کرد که عاشقش هم شد.
محضردار سیار
کاظم موسوی و پدرش سال‌هاسر سفره عقد عروس و داماد‌های جاده قدیم نشستند. او و پدرش محضر ازدواج سیار داشتند و برای خواندن خطبه عقد جوان‌های بولوار فردوسی به این جاده می‌رفتند.
عقد در محضر امام، ماه عسل در جبهه
خدیجه عرفاتی بانوی انقلابی از خاطرات انقلاب و دفاع مقدس می‌گوید: بهترین خاطره من در زندگی، جاری‌شدن خطبه عقدمان توسط امام راحل در مهرماه ۱۳۵۹ و در جماران است.
نفیسه ابراهیمی دغدغه ازدواج جوانان را دارد
عضو شورای اجتماعی محله شهید قربانی می‌گوید: زمانی‌که با خانواده‌های نیازمند در ارتباط بودم، متوجه شدم که یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های این خانواده‌ها هزینه‌های سرسام‌آور جهیزیه است.
ساختمان شهدای قرقی؛ خانه دل‌خوشی زوج‌های کم‌برخوردار
اگر عروس و داماد‌ها در مدت حضورشان در ساختمان شهدای قرقی، چشمشان به نورسیده‌ای روشن و افتخار مادر و پدر‌شدن نصیبشان شود، مدت حضورشان در این منازل، به سه‌سال افزایش پیدا می‌کند.
تا سه‌روز به «سیل» عروس می‌رفتند!
در طبس قدیم رسم بر این بود سه روز عروس به تخت می‌شد و زن و دختر‌ها به‌اصطلاح می‌آمدند به «سیل عروسی» یعنی تماشای عروس. عروس را در ایوان خانه روی صندلی می‌نشاندند و از دور و نزدیک می‌آمدند به تماشا.