حاجمحمدمحسن طیرانی، عطارزادهای است که علم طبابت را از پدرش، حاج احمد و او از پدر و پدربزرگش، ملاعلی و ملااحمد عطار آموخته است.بناست خاندان طیرانی فرمولهای ترکیبات تجویزی پدربزرگشان را گردآوری کنند.
محله آبکوه به احتمال زیاد باید همان «کاریز لبِ کوهی» نام برده شده در وقفنامه گوهرشاد، باشد. زمینهای این روستا، چون از رودخانه بند گلستان و بازه طلخان مشروب میشده، به اراضی آبِ کوهی و بعدها به آبکوه شهرت یافته است. قلعه آبکوه از موقوفات قدیمی آستان قدس رضوی است.
سیدعلیرضا طالبیان میگوید: تعداد لباسهای توزیعشده در اولین سال زیاد نبود، اما در سالهای بعد بیشتر شد، سال گذشته، نزدیک به هزار دست لباس شامل لباس گرم، چادر و... بین خانوادههای نیازمند توزیع کردیم.
غلامعلی شریفی میگوید: آن سالها خانوادهها بنابر وسع و توان مالیشان مقداری پول، چای، قند، نان یا گوشت را دراختیار مسئولان هیئتامنای مسجد رضوی قرار میدادند.
در طبس قدیم رسم بر این بود سه روز عروس به تخت میشد و زن و دخترها بهاصطلاح میآمدند به «سیل عروسی» یعنی تماشای عروس. عروس را در ایوان خانه روی صندلی مینشاندند و از دور و نزدیک میآمدند به تماشا.
کارهای چوبی مسعود غلامنژاد را نهتنها در ایران که در ینگه دنیا هم میشناسند و مشتریهای پروپاقرص خود را دارد. او سالهاست در راستهخیابان دستغیب کارگاه نجاری و خراطی دارد.
قبل از ورود به خانه باید آن انار را بهسمت عروس پرت میکرد تا به او ثابت کند مرد خانه است. عروس باید مراقب میبود انار به سرش نخورد تا گربه داماد دم حجله کشته نشود.
زهره طلوعی میگوید: گودال گوشله اوایل بازگشایی بولوار دستغیب پُر شد و خانه ما به همراه تعدادی دیگر روی آن ساخته شد. «گُوشَله» جایی بود که مردم گاوهایشان را در آن نگه میداشتند.